انقلاب اسلامی؛ گذشته، حال و آینده؛(۲)
گفتمان انقلاب اسلامی منطبق بر آموزه های اسلام ناب
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
گفتمان به چارچوب و استخوانبندی نظری و فکری هر مکتب گفته میشود که نگرش، بینش و رفتار پیروان آن مکتب را سازماندهی میکند و به تعبیری دیگر شاید بتوان گفتمان را شامل مسائل ذهنی و عینی به صورت توأمان دانست.
گفتمان اصطلاحاً به آن اندیشه و دیدگاهی اطلاق میشود که بین مخاطبان به اجمال فهم میشود و به دلیل وجود زمینههای مساعد به جریان فکری تبدیل میشود گفتمان در بردارنده وجوه اثباتی و نفی، ایجابی و سلبی است، به این معنا که هر گفتمان در عین اثبات خود موارد دیگر را نفی میکند.
گفتمان انقلاب اسلامی در تداوم حرکت انبیا و تعالیم آسمانی به ویژه اسلام راستین است که دال مرکزی آن را اسلام و هویت اسلامی تشکیل میدهد.
گفتمان انقلاب اسلامی در بردارنده مفاهیم رکنی چون: استقلال خواهی، آزادی، مردم پایگی و اسلام مداری است که در شعار اساسی «استقلال»، «آزادی»، «جمهوری اسلامی» مطرح شده است توأمان بودن دین و سیاست، ستون فقرات و رکن اساسی گفتمان انقلاب اسلامی را شکل میدهد، به این معنا که قانون مبتنی بر دین و مشارکت و نقش آفرینی مردم در حکومت با محوریت رهبری دینی از ارکان انقلاب اسلامی است که این گفتمان را از دیگر گفتمانها جدا و متمایز میکند.
گفتمان انقلاب اسلامی جهانی است و به مرزهای ایران محدود نمیشود.
پیوند دین و دنیا و ساری و جاری بودن دین در متن جامعه و سیاست و احیای واژههای مهجور ماندهای چون: جهاد، مقاومت، مبارزه با طاغوت و ظالم، شهادت و شهادتطلبی از اصول حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی است که توانسته است در جوامع اسلامی شور جدید ایجاد کند و خیزشهای اسلامی را در جوامع راه اندازد.
حق مداری و خدا محوری از دیگر اصول حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی است که در عرصه حکومت فراتر از مشروعیت قانونی- عقلانی، مبنای مشروعیت حکومت را الهی میداند و برای تحقق حاکمیت الهی، رضایت مردم را لازم میداند، از این منظر، دولتمردان و کارگزاران حکومتی برای خوشبختی و سعادت واقعی جامعه رسالتی الهی دارند.
تکلیف گرایی و کمال جویی از دیگر اصول حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی است که حفظ حرمت و کرامت انسانی و ظرفیتسازی برای سعادت بشری را در بر میگیرد.
در نظام اسلامی بر آمده از گفتمان انقلاب اسلامی، مصالح جمعی بر مصالح فردی مقدم است، از این منظر دفاع از آرمانها و ارزشها، از وظایف آحاد جامعه اسلامی است.
عدالت همه جانبه و فراگیر از دیگر اصول حاکم در گفتمان انقلاب اسلامی است و جامعه آرمانی منطبق در گفتمان انقلاب اسلامی، جامعه مبتنی بر عدالت است و عدالت به معنای بازگرداندن حقوق صاحبان حق به آن هاست، از این منظر نظام اسلامی منطبق بر گفتمان انقلاب اسلامی، نظامی است که در آن احکام و قوانین اسلامی با تمرکز بر عدالت، پیاده سازی میشود و با توجه به رشد فرهنگی جامعه، مردم، خود در پیاده سازی عدالت مشارکت میکنند.
در گفتمان انقلاب اسلامی، وظیفه محوری (تکلیف گرایی) و معنویت خواهی از اصول مورد توجه است، از این دیدگاه مبارزه، مشارکت سیاسی، اقدامات انقلابی بانگاه تکلیف گرایانه دنبال میشود. بر این اساس، انجام تکلیف الهی، طلب رضایت خدا و دفاع از ارزشهای دینی برخی از واژگانی هستند که در چارچوب اصل تکلیف گرایی و معنویت خواهی در گفتمان انقلاب اسلامی مورد توجه قرار میگیرند.
حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان، یکی دیگر از اصول بنیادین و اساسی گفتمان انقلاب اسلامی است، این گفتمان به حکم عقل و نقل، خود را موظف میداند تا از مظلومان و مستضعفان در مقابل ظالمان و مستکبران دفاع کند. گفتمان انقلاب اسلامی که مبلغ و مروج معنویت، عدالت، استقلال، آزادی، ظلمستیزی، مظلوم یاوری و… است، برخوردار از ظرفیتهایی است که بتواند راه حل و برنامههای لازم، برای بازیابی و بازسازی هویت اسلامی مسلمانان در جوامع اسلامی ارائه نماید و جامعه و حکومت را بر اساس اصول اسلامی، بازسازی کند و جوامع مترقی و پیشرفته با معیارهای اسلامی بسازد و تمدن نوین اسلامی را شکل دهد.
گفتمان انقلاب اسلامی با شکل دهی و محور قرار دادن «حکومت اسلامی» یا «مردم سالاری دینی» در قالب جمهوری اسلامی در پی معنابخشی به این حقیقت بوده است که دین و سیاست و دین و دولت، پیوندی ناگسستنی با هم دارند.
از منظر صاحبنظران دینی، کار ویژه اساسی نظام سیاسی اسلام، زمینهسازی برای تقرب به خداوند است و تمام تصمیمات و برنامهها در این نظام، جهت تحقق همین هدف است.
علم و معرفت از جمله موضوعات محوری در گفتمان انقلاب اسلامی است، در آموزههای دینی و به تبع آن در گفتمان انقلاب اسلامی، دانش، پژوهش و رسیدن به معرفت واقعی، صبغه ای وحیانی داشته و از توحید سرچشمه گرفته است.
مردم سالاری برخاسته از آموزههای دینی که در مفهوم «مردم سالاری دینی» تجلی دارد، مدل روزآمد حکومتی است که با تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، نمادی از پیوند حاکمیت و دین در جامعه ارائه نموده است. این اصطلاح که مرکب از دو واژه «مردم سالاری» و «دینی» است، به معنی حاکمیت مردم بر سرنوشت خود از طریق دین است. دین چارچوبه ی حکومت را از لحاظ فکری، اصول اساسی و روح حاکم بر مقررات و قوانین تعیین میکند و مردم در درون چارچوبه ی دین بر سرنوشت خود حاکم میگردند. امام خمینی (ره) در این زمینه فرمودهاند: «ما میخواهیم اسلام را - لااقل حکومتش را - به یک نحوی که شباهت داشته باشد به اسلام اجرا بکنیم تا شما معنی دموکراسی را به آنطوری که هست بفهمید، و بشر بداند که دموکراسی که در اسلام هست با این دموکراسیِ معروف اصطلاحی که دولتها و رؤسای جمهوری و سلاطین ادعا میکنند بسیار فرق دارد.» (صحیفه نور، ج ۴، ۴۱۸)
در گفتمان انقلاب اسلامی مفهوم حقوق بشر اسلامی جایگاه برجستهای دارد. در این گفتمان حقوق بشر با قید اسلامی معنایی مبتنی بر اسلام دارد، به این معنا که در این گفتمان، انسان موجودی است که در حوزه اسلامی منطبق بر قوانین اسلامی و از حیث انسانی، دارای حقوقی است.
آزادی مشروع از مفاهیم و موضوعات محوری در گفتمان انقلاب اسلامی است، تا زمینههای لازم برای شکوفایی استعدادهای آحاد کشور نظیر حقیقت جویی، خیر اخلاقی و… فراهم شود.
در گفتمان انقلاب اسلامی ارزشهای مسلم و ثابتی وجود دارد که حرکت در جهت و به سمت آن ارزشها، زمینه کمال انسان را فراهم میکند.
تعلیم و تربیت اسلامی از اصول حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی است و مراکز تعلیم و تربیت و دانشگاهها و حوزههای علمیه در این راستا دارای وظایف خطیری هستند. مراکز حوزوی و دانشگاهی، همواره این قابلیت را داشتهاند که با تعلیم و تربیت منطبق بر آموزههای اسلام، مبانی و اصول اسلام، گفتمان انقلاب اسلامی را تقویت کنند. مراکز دینی و دانشگاهی با ظرفیت معرفت افزایی، ایمانافزایی و تقویت یقین از ارکان مهم و نقش آفرین در عرصه تعلیم و تربیت در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی هستند، البته این معنا زمانی کارآمد خواهد بود که مفاهیمی چون دانشگاه اسلامی، اسلامی سازی دانشگاه، اسلامی شدن دانشگاهها و… محقق شود، از این رو دانشگاه، در کنار حوزههای علمیه، به عنوان کانون تولید علم و دانش و مرکزی برای تعلیم و تربیت اسلامی در گفتمان انقلاب اسلامی جایگاه مهمی دارد. در واقع هدف اساسی نظام سیاسی برخاسته از انقلاب اسلامی از اسلامی کردن دانشگاه، «انسان سازی» است، انسانی که معتقد به خدا، متعهد، مؤمن و امین باشد، در واقع انسانی که نسبت به دین، انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، تعلق خاطر داشته باشد و با جهت گیری ارزشهای انقلاب اسلامی، همسو باشد، بر این اساس است که امام خمینی (ره)، دانشگاه و دانشگاهیان را مبدأ همه تحولات و تعیینکننده جامعه و مبنا و مبدأ همه تحولات و مرجع سعادت و شقاوت ملت برشمردهاند. در واقع مراکز تعلیم و تربیت، متناسب گفتمان انقلاب اسلامی مراکزی مولد علم و معرفت با جهتگیری همسو با ارزشهای اسلامی هستند و باید کانونی برای تربیت انسانهای ارزش مدار و در عین حال، مبلغ و متعلق به هویت و فرهنگ اسلامی ایرانی باشند.
گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه تمدن و در جهان اسلام، ظرفیت سازی های کم نظیری داشته است که شکلگیری جریانهای اسلامگرا مانند جهاد اسلامی و حماس در فلسطین، نمادی از این ظرفیت هاست و این مهم، برخاسته از اصول، مؤلفه ها و شاخصههای گفتمان انقلاب اسلامی است.
انقلابی گری، بین المللی و فراملی و جهانی بودن، فراقومی، فرانژادی و فرامذهبی بودن، جامعیت، برخورداری از ذات معرفتی، فکری و عمیق، عقلانی و اجتماعی بودن، تحول و تعالی خواهی، نفی تفرقه و تکفیر، وحدت گرایی و… از محوری ترین شاخصههای گفتمان انقلاب اسلامی هستند.
انقلاب یگری مرتبط با گفتمان انقلاب اسلامی در بر دارنده مفاهیمی چون: ۱- پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی، ۲- هدف گیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها (جهت گیری برای رسیدن به تمدن اسلامی)، ۳- پایبندی به استقلال همه جانبه کشور (باور به استقلال، گره نزدن توفیقات به رفتارهای دشمنان، جهد و جهاد استقلال طلبانه، شکرگزاری در عمل به عنایات الهی و…)، ۴- حساسیت در برابر کار و نقشه و دشمن عدم تبعیت از او (پرهیز از غفلت، هوشیاری در مقابل توطئهها، قوی شدن در مقابل دشمن، شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن، مرعوب نشدن در مقابل دشمن و…)، ۵- تقوی دینی و سیاسی (تکلیف گرایی، تعهد، ظلم ستیزی، مظلوم یاوری، پرهیز از لغزش، صداقت) و… است.
گفتمان انقلاب اسلامی که با مرکزیت بخشیدن به اسلام و توجه به نقش آفرینی مردم در تحولات سیاسی – اجتماعی، همراه با هدایتگری رهبری حکیمانه، هوشمندانه و متعهدانه رهبری دینی، یک نظام معنایی را تشکیل داد که در این نظام معنایی بر: عدالت، آزادی توأم با مسئولیت، اخلاقمداری و معنویت گرایی، اجرای قوانین الهی، مبارزه با ظلم و استکبار، حمایت از مستضعفان، بیداری اسلامی، خودباوری، استقلال خواهی، پیشرفت همه جانبه و… تأکید میشود. گفتمان انقلاب اسلامی با مشکلات و چالشهایی نیز روبرو است که توسط سردمداران گفتمانهای رقیب ایجاد و گسترش مییابند تا ماهیت نظام سیاسی برآمده از این گفتمان را به نحوههای مختلف، تضعیف کنند.
قدرتهای استکباری به عنوان دشمنان اصلی انقلاب اسلامی، با بهره گیری از گفتمانهای وابسته به خود در منطقه، همواره به دنبال ضربه زدن و تضعیف گفتمان انقلاب اسلامی هستند.
انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت و رویکردهای خود، محیطی فراتر از محیط ملی را تحت تأثیر خود قرار داده است و شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن (جمهوری اسلامی)، احیای اسلام سیاسی مبتنی بر آموزههای اسلام ناب را در دستور کار خود قرار داده است و با گسترش این روحیه در جوامع اسلامی، ارزشها، هنجارها، ایدهها و انگارههایی متفاوت و متمایز از گفتمان غیردینی یا گفتمانهای انحرافی منسوب به دین، مطرح شده است.
گفتمان انقلاب اسلامی با تأکید تلفیق دین و دولت موجب احیای نقش دین در عرصه بینالملل شده است. بازگشت دین و ارزشهای دینی به روابط بینالملل صورت گرفته است که جریانهای ضددینی و یا غیردینی فعال در روابط بین الملل را در نظریه و عمل به چالش کشیده است، از این رو، غربیها با محوریت آمریکا از ابتدای شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی، همواره به مواجهه و مقابله با انقلاب اسلامی و ارزش های آن پرداختهاند. آنها همواره با روشهای مختلف و ابزارهای گوناگون، تلاش کردهاند تا گفتمان انقلاب اسلامی را از بین ببرند که این نگاه امروزه در چارچوب براندازی نرم، اسلام هراسی، ایران هراسی و انقلاب هراسی به شدت دنبال میشود. بر این اساس، آنها با تاکتیکهای مختلف و پیچیدهای، با بهرهمندی از ظرفیت امپراطوری رسانهای، در صدد بی تفاوت کردن جوانان به اعتقادات دینی و رسوخ تفکرات الحادی در آنها، ایجاد و تقویت شکاف و اختلاف بین گروههای اجتماعی، تضعیف اعتماد به نفس مردم، ناامید سازی اقشار مختلف اجتماعی، تغییر ادراک مسئولان، ایجاد شائبه ناکارآمدی نظام برخاسته از گفتمان انقلاب اسلامی، به جنگ با گفتمان انقلاب اسلامی برخاستهاند. آنها با توجه به دسترسی گسترده به صنایع فرهنگی مختلف، رسانهها، خبرگزاریها و فناوریهای نوین ارتباطی مانند شبکههای اجتماعی و…، در جهت تضعیف گفتمان انقلاب اسلامی، همه تلاش خود را به کار گرفتهاند که کمک به رشد و گسترش سبک زندگی غربی، گسترش شکاف بین نسلی، مسئله سازی و مسئله یابی غلط، فرقه سازی و… بخشی از این تلاش هاست.
تقویت گفتمان انقلاب اسلامی از رهگذر، شناخت و شناساندن مفاهیم رکنی و اصول این گفتمان از قبیل اسلام؛ هویت اسلامی، توأمان بودن دین و سیاست، فرا جغرافیایی بودن، حق مداری و خدا محوری، ظلم ستیزی، مظلوم یاوری، تکلیف گرایی، معنویت خواهی، استقلال همه جانبه و… امکان پذبر است، این مهم همواره باید مورد توجه همگان به ویژه نخبگان، تصمیم سازان و تصمیم گیران در حوزههای سیاست گذاری و برنامه ریزی قرار داشته باشد.
نظر شما :