انقلاب اسلامی؛ گذشته، حال و آینده؛(۳)

منظومه گفتمان امام خمینی(ره) (۱)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
۱۴ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۸:۴۳ یادداشت تحلیلی
تعداد بازدید:۱۱۴۰
منظومه گفتمان امام خمینی(ره) (۱)

امام خمینی (ره) به عنوان رهبری دینی، هدایتگر ملت مؤمن، بصیر و انقلابی برای دستیابی به عزت، اقتدار، رهایی از یوغ وابستگی و… همواره با درنظر داشتن دستورات اسلام، قرآن و… همچون چراغی روشنی بخش مسیر هدایت و سعادتمندی ملت ایران اسلامی و سایر ملل آزادیخواه بوده اند. اساس مبارزه‌ی امام خمینی (ره) بیش و پیش از آنکه مبارزه‌ای در عرصه‌ی سیاست عملی باشد، مبارزه‌ای در راستای تقویت فکر و اندیشه بود. به همین دلیل بود که ایشان توانست خیل مردم مسلمان را در راستای براندازی طاغوت بسیج کند. پیروزی امام خمینی (ره) در مبارزه با طاغوت به معنای آن بود که ایده‌های ایشان در عرصه‌ی فکر و اندیشه، دارای انسجام و استحکام بوده است. اندیشه‌های امام (ره) با دو رقیب مهم روبرو بود که علاوه بر قدرت سیاسی و نظامی، توانسته بودند، روشنفکران و اقشار تحصیل‌کرده‌ی جوامع اسلامی را به خود جذب کنند. این گفتمان‌های رقیب در قالب لیبرالیسم و مارکسیسم از نظر فکری-سیاسی مطرح بود که با ظهور گفتمان فکری-سیاسی امام خمینی (ره) با چالشی جدی روبرو شدند. ظهور گفتمان امام خمینی (ره)، گفتمان بر مبنای اسلام ناب بود. به همین دلیل نکته‌ی اساسی درباره‌ی گفتمان فکری- سیاسی امام خمینی (ره) آن است این گفتمان صرفاً گفتمانی داخلی و محدود به مرزهای ایران نیست، بلکه گفتمانی بین‌المللی است که دلیل مخالفت‌ها، دشمنی‌ها و توطئه‌های سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی را نیز باید در آن جستجو کرد. این گفتمان فکری- سیاسی علاوه بر آنکه در عرصه‌ی فکری، صاحب ایده‌های متفاوت و همراه با معنویت است، در عرصه‌ی سیاسی و نظام‌سازی نیز نقش آفرینی می کند. بنابراین استفاده از واژگان فکری-سیاسی برای گفتمان امام خمینی (ره) اشاره به این نکته است که گفتمان ایشان از منظر اندیشه‌ای و سیاسی در دنیای امروز تأثیرگذار بوده است. نظام‌سازی امام خمینی (ره) و تأکید بر «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر» نشان داد که گفتمان امام (ره)، ضمن توجه به مقتضیات جهان معاصر، اسلام را به عنوان مولفه‌ای کانونی در عرصه‌ی فکری- سیاسی می‌بیند. استفاده از مفهوم گفتمان فکری-سیاسی امام خمینی (ره) به معنای آن است که با مجموعه‌ای منسجم، پیچیده، جامع و کامل از اندیشه ای روبرو هستیم که می‌توان آن‌ها را به عنوان گزاره‌های گفتمانی استخراج کرد و نشان داد که چه تمایزهایی نسبت به سایر گفتمان‌های رقیب نظیر لیبرالیسم یا مارکسیسم دارد.

مسأله‌ی جایگاه گفتمان فکری- سیاسی امام خمینی (ره) در جهان معاصر از دو جنبه دارای اهمیت است:

نخست؛ از جنبه‌ی داخلی، شناخت این گفتمان، زمینه‌ی بهره‌گیری از آن را به مثابه‌ی آموزه ی بنیادین فکری- سیاسی که به شکل مجموعه‌ی تئوریکِ منجسم، امکان کنش سیاسی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی را همزمان با تأکید بر مادیت و معنویت ایجاد می‌کند، فراهم خواهد ساخت. دوم؛ از جنبه‌ی بین‌المللی ضمن برجسته ساختن تمایزهای اساسی سیاستِ مبتنی بر آموزه‌های اسلامی با سایر گفتمان‌ها، زمینه‌ی مواجهه‌ی منطقی و همراه با عقلانیتِ ناشی از تکیه بر گفتمان فکری- سیاسی امام خمینی (ره) با گفتمان‌های مادی‌گرایانه‌ی موجود به وجود خواهد آمد.

در عین حال، گفتمان فکری-سیاسی امام خمینی (ره) با مسأله تمدن اسلامی نیز مرتبط است. در واقع، مراحل تمدن اسلامی بر پایه گفتمان فکری- سیاسی امام خمینی (ره) شکل می‌گیرند و این گفتمان است که هم زمینه شکل‌گیری آن را از نظر سیاسی فراهم می‌کند و هم گزاره‌های گفتمانی لازم را برای تغذیه فکری و اجرای مراحل تمدن اسلامی فراهم می‌کند. لازم به ذکر است که تمامی مراحل تمدن اسلامی نیازمند بهره‌گیری از وجه فکری-سیاسی به منظور تأمین امنیت تمدن تمدن اسلامی و دفاع از آن در مقابل دشمنان است. در عین حال، تمدن اسلامی دارای پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظامی اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی است که این مراحل همزمان با یکدیگر در حال طی شدن بوده‌اند. تمامی این مراحل، از نظر فکری-سیاسی ذیل گفتمان فکری-سیاسی امام خمینی (ره) هستند که در واقع، این گفتمان نقشه راه و زمینه‌ساز شکل‌گیری تمدن اسلامی است. پژوهش حاضر، تلاش می‌کند نشان دهد که موضوع دفاع و امنیت، چگونه در گفتمان کلانِ فکری- سیاسی امام خمینی (ره) که به شکلی ویژه، جایگاه منحصر به فردی در جهان معاصر دارد، معنادار می‌شود.

ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره)

از مهم ترین ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره) می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. اسلام ناب

امام خمینی (ره) اسلام ناب محمدی (ص) را به مثابه‌ی الگویی برتر و مکتبی جامع مطرح ساخت که بنیان خود را بر خدامحوری و توحید استوار ساخته است. توحیدی که مبتنی بر عدل و عقل و حکمت است. ایشان هدف اصلی انقلاب اسلامی را تحقق اسلام ناب می‌دانند و از این رو تأکید می‌کنند که مسئولین باید در دفاع از اسلام محکمتر از همیشه با تمام توان در مقابل تجاوز نظامی، ‏ ‏سیاسی و فرهنگی جهانخواران بایستند، چرا که امروز دنیای استکبار خصوصاً غرب‏ ‏خطر رشد اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را علیه منافع نامشروع خود‏ ‏درک کرده است. امروز غرب و شرق به خوبی می دانند که تنها نیرویی که می تواند آنان را از صحنه‏ ‏خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از‏ ‏اسلام خورده اند و تصمیم گرفته اند که به هر وسیلۀ ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام‏ ‏ناب محمدی است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل‏ ‏خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش.(امام خمینی، ۱۳۶۸: ۳۲۵)‏.

  1. استقلال همه جانبه (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و…)

استقلال همه جانبه یکی از ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره) محسوب می شود. ایشان در رابطه با اهمیت و جایگاه استقلال فرموده‌اند: «اسلام کوشش دارد که‏ ‏علم را در مغزهای مستقل، در مغزهایی که به طرف شرق و غرب نیستند، در مغزهایی که‏ ‏به اسلام فکر می کنند، بار بیاورد. و این استقلال است که می تواند کشور ما را مستقل کند.‏ ‏استقلال کشور ما منوط به استقلال همین دانشگاهها و فیضیه هاست. دانشگاه و فیضیه‏ ‏دست به دست هم بدهند و استقلال کشور خودشان را حفظ کنند» (امام خمینی، ۱۳۶۰: ۴۳۰)

«اگر شما بخواهید‏ ‏استقلال پیدا بکنید و آزادی حقیقی پیدا بکنید، باید کاری بکنید که در همه چیز خودکفا‏ ‏باشید؛ مستغنی باشید. کشاورز باید کاری بکند که دیگر ما احتیاج گندم به خارج نداشته‏ ‏باشیم. دانشگاهی باید کاری بکند که ما در طبابت، دیگر احتیاج به خارج نداشته باشیم، ‏ ‏در مهندسی احتیاج به خارج نداشته باشیم» (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۴۳۴).

«همه چیزمان باید مستقل بشود، استقلال با وابستگی جمع نمی شود. و ما فرهنگمان‏ ‏وابسته بشود استقلال نداریم. اقتصادمان وابسته بشود استقلال نداریم. اول باید آن مطلب را درستش کرد. استقلال اقتصادی. اول باید او را درستش کرد، تا ما بتوانیم اسم خودمان‏ ‏را یک مملکت بگذاریم؛ یک مملکت مستقل بگذاریم» (امام خمینی، ۴۳۸:۱۳۵۸).

«همۀ آزادیها، همه نحوه استقلال، هر طوری بخواهید بکنید در‏ ‏اسلام هست. استقلال فکری، استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی، همه چیزش در‏ ‏اسلام هست» (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۱۸۶).

  1. وحدت و همگرایی

وحدت و همگرایی از ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره) است. از نظر امام خمینی (ره) وحدت نه به عنوان نیاز مردم مسلمان ایران که به منزله ی نیاز دائمی مسلمانان جهان به شمار می آید، چرا که تأمین منافع مشترک مسلمانان در سایه ی ممانعت از مواضع بیگانگان و جلوگیری از تسلط آنان بر مقدرات کشورهای اسلامی است. به نظر ایشان، وحدت و همدلی مردم و نیروهای انقلابی همان‌طور که در روند نهضت اسلامی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار بوده، در حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز حائز اهمیت فراوانی است. در اندیشه ی امام خمینی (ره) اهمیت وحدت ملی از دو بعد درونی و بیرونی برخوردار است. اهمیت درونی وحدت ملی، از آن جهت است که وحدت ملی هم در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشته است و هم ضامن حفظ دستاوردهای آن به شمار می آید، لذا شایسته است انسجام و وحدت درونی بر اساس ارزش های مکتبی همچنان مستحکم و پایدار باقی بماند تا طریق سازندگی و پیشرفت کشور تداوم یابد. امام خمینی (ره) همواره رمز پیروزی و بقای انقلاب را در دو چیز میدانسته اند: کلمه توحید؛ یعنی «انگیزه ی الهی داشتن و مقصد عالی را حکومت اسلامی دانستن»، و وحدت کلمه؛ یعنی «یک‌پارچگی و اجتماع پرشور مردم و حضور در صحنه های گوناگون». ایشان همان طور که پیروزی نهضت را مدیون وحدت و همدلی تمام قشرهای جامعه می‌دانستند، حفظ نظام را در تمام مقاطع بر اساس محور وفاق میسر می‌دانند لذا بر لزوم وحدت بین مردم و حفظ برادری و اخوت در تمامی احوال تأکید داشتند و آنرا برای حفظ اصلاح امری واجب و ضروری برمی شمردند.

اهمیت برونی وحدت ملی از آن جهت است که امام خمینی (ره) حفظ وحدت ملی و حضور آحاد و اقشار مردم در صحنه را موجب رفع فشارهای خارجی می دانستند. اینکه انقلاب چنان که برخی از دشمنان انقلاب تبلیغ می کردند، انقلاب مذهبی و شیعی نیست، دشمنان با اصرار بر این امر می خواستند مسلمان و سنی مذهبان را چه در داخل کشور و چه در خارج از انقلاب جدا کنند و آنان را از پیوستن به ان برحذر دارند، آنان روی این نقطه ی انحرافی بسیار سرمایه گذاری کردند و به توطئه پرداختند. امام برای خنثی کردن این توطئه بر اسلامی بودن انقلاب اصرار می ورزید و به همین خاطر مسأله ی وحدت اسلامی و امت اسلامی را پی در پی در سخنان و پیام های خود به خصوص پیام هایشان برای حجاج بیت الله مطرح می فرمود، پخش سخنانی تفرقه آمیز در رسانه های گروهی به خصوص در رادیو و تلویزیون را به شدت منع می کرد. این سخن از امام معروف است که فرمود: هر کس امروز مسأله ی شیعه و سنی را مطرح کند، او نه سنی است و نه شیعه. جانشین امام هم همین سنت حسنه را ادامه داد تا جایی که به تأسیس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» اقدام فرمود.

امام خمینی (ره) علاوه بر تشویق ملت و دولت به تحکیم وحدت در مقابل بیگانگان و دشمنان نظام و کشور، به ریشه ها و عوامل ایجاد تفرقه و جدایی در میان ملت اشاره می کردند. ایشان دشمن شناسی و شناخت بیگانگان که عاملان اصلی تفرقه بین مردم مسلمانان ایران هستند- و توجه به تلاش قدرت های بزرگ برای تأمین منافع استعماری خود را موجب تحقق وحدت ملی بر می‌شمردند. امام خمینی (ره) معتقد بودند که وحدت درونی در جامعه ی اسلامی ایران با تحقق وحدت بیرونی بین ممالک اسلامی ارتباط و تداوم دارد. ایشان کارکرد کلمه ی وحدت بین مردم را همبستگی برای مقاله با دشمنان وشکست ابر قدرتها می دانستند.

مسأله ی وحدت جهان اسلام که در قرون جدید از طرف سیدجمال الدین اسدآبادی تحت عنوان اتحاد اسلام مطرح گردید، در اندیشه ی حضرت امام تحت عناوین متعددی چون وحدت اسلامی، وحدت کلمه و… بیان شده است. وحدت نه تنها خود هدف مبارزه است، بلکه راه رسیدن مبارزه به پیروزی نیز می باشد؛ در سرتاسر بیانات و مکتوبات امام خمینی (ره) می توان به موضوعاتی دست یافت که در جهت مبارزه ی مسلمانان و اتحاد آنان علیه رژیم صهیونیستی و ظلم و ستم این رژیم علیه ملت مظلوم فلسطین بیان شده است. باید در نظر داشت که امت اسلامی این توانایی را دارند که نقش و جایگاه قابل توجهی در ساختار نظام بین‌الملل ایفا نماید و تنها راه تبدیل شدن این همه امکانات و توانمندی ها از قوه به فعل، همانا طراحی و بکارگیری وحدت نظر و اتفاق آرای امت مسلمان در برابر چالش ها و مسایل عمده ی بین المللی است که به نوعی دامن گیر تمامی ملت های اسلامی شده است.

انسجام اسلا‌می نیاز حیاتی در تمامی دوران گذشته جامعه ی اسلا‌می بوده است اما امروز حساس‌تر از دوران گذشته است زیرا استکبار بیش از گذشته بر امکان ضربه زدن به جوامع اسلا‌می با سلا‌ح تفرقه واقف گردیده است. در میدان تفرقه و اختلا‌ف است که ملل مسلمان از تحول و پیشرفت عقب مانده، راه انحطاط و سقوط را پیش می گیرند و دشمنان اسلا‌م به تجهیز و تقویت بیش از پیش خود در زمینه‌های مختلف می‌پردازند. کشورهای اسلامی باید به بیداری، آگاهی و هوشیار کردن مسلمانان در جهان اسلام پرداخته و نسبت به خطراتی که آنها را تهدید می کند هوشیار باشند تا بتوانند فعالیت آنها را در راستای ارائه ی چهره ی نادرست اسلام و ایجاد فتنه میان مسلمانان خنثی کنند.

  1. آزادی مشروع

آزادی از ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره) است. امام خمینی (ره) در رابطه با اهمیت و جایگاه آزادی فرموده اند: «آزادی که می خواهیم ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود‏ ‏دارد آزادی. آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد، ‏ ‏در حدود قانون آزادی دارد. نمی تواند کسی به اسم آزادی قانون شکنی بکند. آزادی‏ ‏این نیست که مثلاً شما بایستید در کوچه به هرکس رد می شود یک ناسزایی بگویید‏ ‏خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این نیست که قلم را بردارید و‏ ‏هرچه دلتان می خواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد» (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۱۱۸). «آزادی ای که در اسلام است در‏ ‏حدود قوانین اسلام است. آن چیزی که خدا فرموده است نباید بشود، شما آزاد نیستید که اقدام کنید به آن (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۱۲۰). معنی آزادی این نیست که هرکس برخلاف‏ ‏قوانین برخلاف قانون اساسی یک ملت، برخلاف قوانین ملت هم هرچه دلش‏ ‏می خواهد بگوید. آزادی در حدود قوانین یک مملکت است. مملکت ایران مملکت‏ ‏اسلامی است و قوانین ایران قوانین اسلام است..

و هر قانونی که در ایران قانون اساسی که در ایران بخواهد قانونیت داشته باشد، ‏ ‏نمی تواند قانونی باشد که برخلاف گفتۀ پیغمبر اسلام، برخلاف گفته ی قرآن باشد… آزادی در حدود قانون باید باشد. قوانین اسلام را باید ملاحظه کرد؛ در‏ ‏چهارچوب قوانین اسلام، در چهارچوب قانون اساسی، بیانْ آزاد و بحثْ آزاد. این‏ ‏اشتباهی است که می کنند» (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۵۳۵).

  1. عدالت

عدالت یکی از ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره) محسوب می شود. در اندیشه دینی، و از جمله اسلام، نیز عدالت جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده که علاوه بر عرصه باور و اعتقاد، بازتابهای مهمی در حوزه سیاسی و اجتماعی دارد. حکومت مطلوب امام خمینی (ره) عمدتاً متأثر از درک ویژه ایشان از مفهوم عدالت است.امام خمینی (ره) هم مفهوم عدالت را یک مفهوم معنوی و الهی می داند و به همین جهت عدالت را از خداوند حکیم آغاز می کند که به انسان کامل یعنی حضرت رسول (ص) سرایت می کند. حضرت امام (ره) با الگو پذیری از زندگی رسول الله و ائمه اطهارِ رسول خدا برای اجرای عدالت بسیار تلاش کردند. و همیشه مسئوولین را برای رسیدگی به وضع قشر مستضعف جامعه سفارش می کردند

  1. مردم محوری

جایگاه و نقش مردم در دیدگاه امام خمینی (ره) از اموری است که جزء مسائل محوری تفکر ایشان در مسایل اجتماعی قرار دارد. این مؤلفه حقیقتی است که امام (ره) در عرصه زندگی و حرکت اجتماعی خود، بارها بر آن تاکید نموده و به کسانی که عهده دار مسؤلیت‌های حکومتی بودند، یادآور می‌شدند تا هرگز از توانمندی مردم و نقش آنان در ماندگاری یک نظام غافل نشوند و تعاملی صادقانه و صمیمانه با توده مردم داشته باشند. باور امام (ره) نسبت به مردم در تثبیت حکومت یک باور حقیقی و اصولی بود و هرگز از روی مصلحت و ظاهرمندی این اعتقاد اعلام نمی‌شد و مردم متقابلاً این احساس پاک و بی‌شائبه را با عشق ورزی و عقلانیت پاسخ می دادند. در همین جهت است که ایشان می‌فرمایند: «در هر صورت من عرضم به آقایان این است که منحصر به شما هم نیست، به هر کس‏ ‏که هست این است که توجّه کنید به اینکه هم صلاح خود شماست و هم صلاح کشور‏ ‏شماست و هم صلاح ملت است که شما با مردم دوست باشید. مردم احساس کنند که اینها‏ ‏دوست‌های آنها هستند که آمده اند (امام خمینی، ۱۳۵۹: ۳۸۳). از مهم‌ترین مشخصه‌های رویکرد مبارزاتی امام (ره) اعتماد ایشان به مردم و تکیه بر حمایت آن‌ها بود؛ امام (ره) با درکی عمیق، مردم‌گرایی را در بطن حرکت نهضت قرار داد. سازماندهی انقلابی امام در بسیج مردم، به سازماندهی معنوی، فکری و عاطفی مردم تعبیر می‌گردد، در حقیقت امام (ره) در سازماندهی انقلابی‌اش اصل اعتماد و باور به مردم را در محور برنامه ها قرار داد. تعامل و رابطه مردم و امام خمینی (ره) به ویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی تا آخرین لحظه زندگی ایشان، یکی از مقاطع طلایی و به یاد ماندنی حکومت از نوع دینی آن است. نظیر آنچه که در عصر رسول الله (ص) اتفاق افتاد و تحولی شگرف در لایه‌های اجتماعی سرزمین حجاز به وجود آمد. مردمی بودن دولت و دولت مردمی؛ یعنی دولتی که ناشی از خواست و اراده و قدرت مردمی و تابع آرای عمومی باشد. مقدمه و لازمه‌ی دولت راهبردی و نقش راهبردی دولت آن در نظریه و نظام سیاسی از نگاه امام محسوب می‌گردد. ایشان اصولاً دولت‌ها و نیز اقتدار و کارآمدی آنها را ناشی از اراده‌ی ملت‌ها می‌دانند و اساساً دولت‌ها را مبتنی برآرای عمومی دانسته و حتی برخاسته از قلوب و علایق مردم به دولت خود و در حقیقت و در نهایت مرهون علاقه‌مندی آنان به سرنوشت خود محسوب می‌دارند. از دیگر ارکان گفتمان حضرت امام خمینی (ره) می توان به حمایت از محرومان و مستضعفان، عدالت همه جانبه، عزتمداری، مقاومت و ایستادگی، استکبارستیزی و… اشاره کرد.

در نگاهی گذرا می توان گفت گفتمان انقلاب اسلامی با در نظر داشتن ارکانی چون اسلام ناب، وحدت و همگرایی، استقلال همه جانبه، عدالت همه جانبه و… به عنوان گفتمان منطبق بر آموزه های دینی، نقش مؤثری در هدایت جوامع بشری در مسیر نیل به سعادت و تعالی ایفا می کند. در همین راستا بر هدایتگران افکار عمومی است تا با شناخت همه جانبه ابعاد گفتمان امام خمینی (ره) و وجوه تمایز و برتری آن نسبت به سایر گفتمان ها، نسبت به تبیین، تشریح و… این گفتمان مؤثر، کارآمد و… نقش آفرینی کنند.

کلید واژه ها: امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی اسلام ناب سردار فرزندی


نظر شما :