انقلاب اسلامی؛ گذشته، حال و آینده؛(۴)
منظومه گفتمان امام خمینی(ره) (۲)
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
حضرت امام خمینی (ره) از مهم ترین و تأثیرگذارترین شخصیت ها در دوران معاصر محسوب می شود که توانست با استعانت و یاری خداوند، حمایت و همراهی ملت، با اشراف و شناخت همه جانبه و صحیح نسبت به دشمنان (ماهیت، اهداف، روش ها و… دشمنی او) زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی شود.
در گفتمان امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) انقلاب اسلامی، طلیعه راهگشایی و تجدید حیات تمدن نوین اسلامی است.
در تمدنها اصل اول، اصل خواست حیات است که این اصل را گاهی به حب ذات، صیانت ذات، تکاپو در راه حراست از حیات و یا خودخواهی مثبت تعبیر می کنند. انسانها به جهت برخورداری از عقل و وجدان و استعدادهای گوناگونی که دارند می توانند جهت دهی خاصی به این حب ذات یا خواست حیاتشان بدهند؛ یعنی حیات خود را در مسیر خاصی به حرکت درآورند. در یک تمدن ایده آل خواست انسان ها در جهت تحقق حیات معقول است.
یکی از مهمترین جهت گیری های عقلانی ساخت تمدن، رعایت تعادل در حالات گوناگون انسان و جامعه است. و این امر در گروه پاسخگویی به تمام نیازهای مادی و معنوی انسان به عنوان یک امانت الهی است و این امانت الهی به وارثان زمین می رسد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) بر مبنای اندیشه امام خمینی (ره)، اولین بار مراحل تمدن اسلامی را در پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی مطرح کردند. اساساً به نظر میرسد در زمینه تمدن اسلامی افتراقی بین اندیشههای امام (ره) و معظم له وجود ندارد بلکه اشاره به مراحل تمدن اسلامی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) به منظور تبیین اندیشه امام خمینی (ره) صورت گرفته است.
در اندیشه امام خمینی (ره)، حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در رأس همه واجبات قرار دارد و همه مسلمانان مکلف به حفظ جمهوری اسلامی هستند. رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) نیز با تأسی به اندیشه امام راحل (ره)، حفظ موجودیت انقلاب که در استمرار نظام جمهوری اسلامی تجسم یافته را اولین وظیفه مردم و مسئولان دانسته و دفاع از نظام اسلامی را اولین و مقدس ترین فرایض ملت ایران ذکر می کنند. با نگاهی تحلیلی به بیانات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری می توان محورهای اساسی بیانات ایشان درباره فلسفه اولی بودن حفظ نظام اسلامی را به صورت ذیل آورد:
۱- از دیدگاه حضرت امام (ره)، حفظ نظام اسلامی به معنای حفظ اسلام است. از دیدگاه ایشان هدف همه انبیا از اول تا آخر حفظ دین خدا و کلمه حق بوده است و در این راه خودشان را نیز فدا کرده اند؛ بنابراین حفظ نظام اسلامی حتی از «حفظ یک نفر- ولو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می کند برای اسلام.»
۲- حضرت امام (ره) وجود اسلام در نزد ملت ایران را یک ودیعه الهی می دانند که برای تربیت و تعالی خود افراد کاربرد دارد. به بیان ایشان اسلام امروز «امانتی است که از دست رسول الله ما اخذ کردیم و لازم است که او را حفظ کنیم.» و از آنجا که حفظ این ودیعه الهی در گرو حفظ جمهوری اسلامی است؛ بنابراین حفظ جمهوری اسلامی یک واجب عینی و اهم واجبات دنیا است.
ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و کارگزاران موجود در این حکومت تعاملی پویا دارند؛ بدین معنا که در کارآمدی این نظام و رسیدن به اهداف منظور، ساختار و کارگزار چنان مستلزم هم هستند که تصور یکی بدون دیگری ممکن نیست. در واقع هر دو با حرکتی تعاملی است که میتوانند به کارآمدی دستیابند؛ یعنی ساختار اجتماعی یا سیاسی جمهوری اسلامی بهوسیله قیدوبندهایی که بر کارگزاری میزند، یا فرصتهایی که برای آن تدارک میبیند، تداوم مییابد. از این رو، تصور ساختار، بدون حداقل تصور اجمالی از کارگزاری که ممکن است تحتتأثیر آن باشد (محدود شود یا توانا گردد)، معنا ندارد. بنابراین در تحلیل مسایل، ساختار و کارگزار هر دو نقش دارند.
همچنین اهداف هر نظام سیاسی اجتماعی با دیگری متفاوت است. از آنجاکه حکومت ما جمهوری اسلامی (اصل اول قانون اساسی) است و بر مبانی اسلامی شکلگرفته، برخلاف برخی از نظامهای سیاسی نمیتواند در نیل به اهداف خود از هر ابزاری استفاده کند.
کار آمدی نظام اسلامی
مهمترین ملاک داوری مردم در کارآمدی یا ناکارآمدی نظام، عملکرد آن نظام است، هر چند آن حکومت برخاسته از مبانی دینی و مذهبی باشد. قضاوت مردم بیش از آنکه براساس مبانی نظری باشد، براساس عملکرد آنهاست و هر نظامی عملکرد درستتری داشته باشد، کارآمدتر بهنظر میرسد. از این رو با وجود ارتباط مستقیم بین ساختار نظام سیاسی و کارگزاران آن ساختار و از سویی با توجه به آنکه هردو در کارآمدبودن یا ناکارآمدی نظام سیاسی نقش اساسی دارند، دفاع از ساختار سیاسی که مبتنی بر یک اندیشه نظری است زمانی امکانپذیر است که آن نظام در مقام عمل، درستی و کارآیی و کارآمدی و اثربخشی خود را بهاثبات رسانیده باشد.
در ارزیابی نظام سیاسی نمیتوان براساس کارآمدی یا ناکارآمدی بخش و یا جزیی از نظام سیاسی، آن نظام را کارآمد یا ناکارآمد دانست؛ همان اشتباهی که برخی مرتکب میشوند و از ناکارآمدی جزئی از نظام سیاسی جمهوری اسلامی، ناکارآمدی کل این نظام را نتیجه میگیرند.
مردم در نظام اسلامی
امام خمینی مردم را یکی از پایه های حکومت اسلامی می دانست و در بیانات خود همواره بر لزوم اتکای حکومت به مردم، عدم تحمیل اراده بر مردم، رضایت مردم، نظارت مردم و … تأکید می ورزید.
دفاع امام از نقش و جایگاه مردم، در دفاع ایشان از نظام «جمهوری اسلامی» و استواری آن متبلور می شود. امام خمینی کوشید پیوند بین نظام اسلامی و مردم را در قالب مذکور صیانت و تقویت نماید و به چالش با دیدگاه هایی برخیزد که اسلامیت را مغایر با جمهوریت می دانستند.
از منظر امام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از ضرورت نظام جمهوری اسلامی است، لذا شوراها به عنوان یکی از روشنترین نمودارها جلوه حاکمیت مردم توسط امام در ایران اسلامی بنیان نهاده شد: ((در جهت استقرار حکومت مردمی در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که از ضرورت های نظام جمهوری اسلامی است، لازم می دانم بی درنگ به تهیه آئین نامه اجرایی شوراها برای اداره امور محل شهر و روستادر سراسر ایران اقدام و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمایید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد.
نقش مردم از دیدگاه امام (س) تا حدی است که ایشان کل ارکان اجرائی و حکومتی را از یک سو و مردم را از سوی دیگر در جهت تعامل و تعادل و در راستای یکدیگر قرار می دهند؛ و از آنجا که انقلاب اسلامی ایران بر خلاف سایر انقلاب ها متکی به توده های مردم است؛ جایگاه و نقش مردم از اساسی ترین موضوعاتی است که امام (ره) به آن توجه ویژه داشتند.
امام خمینی (س) احترام و تواضع به مردم را همواره به مسؤولان گوشزد و به صراحت می فرمایند که بدون مردم در انجام کاری موفقیت حاصل آید. به همین جهت امام حفظ مردم را عظیم ترین پشتوانه و سرمایه برای پیشبرد و نیل به اهداف بلند انقلاب می دانند.
از مجموعه رهنمودهای ایشان چنین استنباط می شود که، پس از اتکا و اتکال به خدا، محور اصلی و نقش آفرین در پیروزی انقلاب و شکل گیری حکومت اسلامی در ایران حضور و پیشتیبانی مردم بوده است که امام همواره بر آن تأکید داشته اند. امروز نیز که قویترین پشتوانه انقلاب و نظام همان مردمند بدون تردید حفظ وحدت و حضور دائمی آنها اصل مهم و کارساز در تداوم و بقاء نظام و انقلاب اسلامی خواهد بود.
الزامات ساخت تمدن
۱. تفکر، ایده پردازی، نظریه سازی و نظام معرفتی.
۲. تولید علم، دانش و فناوری
۳. پرورش نیروی انسانی و کارگزاران.
۴. نهادسازی و نظام سازی.
۵. سبک زندگی و خلق و خوی اجتماعی و فعالیت های هدفمند
از آنجاکه خاستگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و اندیشه امامخمینی (ره) حرکت در چارچوب اسلام و احکام اسلامی است، ناگزیر میباید در نیل به کارآمدی نیز از ابزارها و وش های اسلامی استفاده کرد. بهطور کلی شاخصهها و معیارهای کارآمدی عبارتند از:
۱. قانون محوری؛
۲. مشورت و مشارکتجویی؛
۳. مسئولیتپذیری و نظارت همگانی؛
۴. برابری و عدمبرتری انسانها مگر به سبب تقوا؛
۵. عدالتجویی؛
۶. عقلگرایی؛
۷. مصلحتمحوری؛
۸. وحدت و همگرایی؛
۹- و...
ماهیت دولت و حکومت در اسلام
در اندیشه سیاسی امام خمینی، ماهیت دولت و حکومت در اسلام، خدمت گزاری به مردم است. هر میزان که دولت ها بتوانند خدمت گزار باشند، به همان میزان خواهند توانست پشتیبانی ملت را به خود جلب کرده، کارآمد باشند و جلو هر گونه شکست و ناکامی را بگیرند .۱۰ در دیدگاه امام، این مسأله آن قدر اهمیت دارد که اساساً معتقدند اسلام حکومت به معنای متعارف ندارد؛ بلکه آنچه در اسلام مورد تأکید است «خدمت گزاری به مردم» است: «اسلام حکومت به آن معنا ندارد، اسلام خدمت گزار دارد. شما خودتان را حاکم مردم ندانید، شما خودتان را خدمت گزار مردم بدانید. حکومت همان خدمت گزاری است» (امام خمینی، ۱۳۷۸: ج ۱۳، ص ۲۰۲).
خدمت گزاری مردم فضیلتی آنچنان والاست که حتی انبیا و اولیای بزرگ خدا نیز خود را خدمت گزار مردم می دانستند: انبیا خودشان را خدمت گزار می دانستند، نه اینکه یک نبی ای خیال کند حکومت دارد بر مردم، حکومت در کار نبوده، اولیای بزرگ خدا، انبیای بزرگ همین احساس را داشتند که اینها آمدند برای اینکه مردم را هدایت کنند، ارشاد کنند، خدمت کنند.(همان، ج ۱۵، ص ۳۵۸).
در نظر امام؛ مفهوم مقابل خدمت گزاری، فرمانفرمایی است. دولت ها تا زمانی می توانند ادعای خدمت گزاری به مردم کنند و کارآمد باشند که خود را واقعاً نوکر مردم قلمداد کنند: «دولت ها خدمت گزار مردم هستند، نه فرمانفرما» «دولت مال مردم است، نوکر مردم است، دولت ها خدمت گزار مردمند» (همان، ج ۱، ص ۲۹۷). «دولت ها اقلیتی هستند که باید برای خدمت این ملت باشند. دولت خدمت گزار ملت باید باشد نه حاکم بر ملت» (همان، ج ۱۱، ص ۸۹).
دولت کارآمد باید بتواند خدمت گزاری خویش را هم در مقام بیان و هم در مقام عمل به ملت نشان دهد. «حکومت باید در خدمت مردم باشند و به مردم حالی کنند که ما خدمتگزاریم، حالی کنند لفظاً، حالی کنند عملاً». این نوع نگاه به دولت، اصول و شاخصه های خاصی را برای کارآمدی ارائه می دهد که مختص «دولت خدمت گزار» است.
دیدگاه امام (ره) در خصوص ایده تشکیل دولت
امام مانند تمامی اندیشمندان سیاسی، ایده دولت را در کانون نظریات سیاسی خود قرار داده اند. اندیشه امام حول محور ایده دولت را می توان در دو کتاب کشف اسرار» و «جهاد اکبر» جستجو نمود. امام در آن کتابها پیرامون اسلام سخن گفته اند. در مجموع امام خمینی (ره) با سه دلیل عقلی تشکیل حکومت اسلامی را از واجبات می دانستند:
الف) ضرورت استمرار اجرای احکام الهی که صرفاً در زمان پیغمبر موضوعیت ندارد، بلکه برای همیشه است؛
ب) ماهیت و کیفیت قوانین اسلام که بدون حکومت قابل اجرا نیست (مثل احکام مالی، دفاعی و احکام حقوقی و جزایی)؛
ج) عمل پیامبر در تشکیل حکومت (سیره نبوی).
امام خمینی (ره) در جهت بسط تمدن اسلامی و برخورد با شیوه منفی تمدن غربی، بازگشت به اسلام را تنها راه مسلمانان در مقابله با سلطهجویی غربی میدانند. در این زمینه، راهکارهایی که از اندیشه ایشان به دست میآید، اشاره میشود:
الف. تلاش در جهت بیداری و رشد سیاسی؛
ب. ایستادگی در برابر سلطه استعمار غرب؛
ج. همبستگی و اتحاد در برابر سلطهجویی تمدن غرب؛
د. تلاش برای ایجاد دولت اسلامی؛
ه. تلاش در جهت خودکفایی ملّی؛
و. سادهزیستی و پرهیز از تجمّلات؛
ز. تربیت صحیح نسل جوان و نوجوان.
در صورتی که راهکارهای امام آنگونه که ایشان فرموده عملی گردد نظام و انقلاب اسلامی می تواند با یک همبستگی و اتحاد بی نظیر مراحل تمدن اسلامی را همگام با شکوفایی و تعالی حکومت اسلامی ونفی سلطه غرب و بیگانگان سپری کند و با یک اندیشه دفاعی بر خواسته از مردم به آرمان های آن امام راحل جامعه عمل بپوشاند.
راهبردها و خط مشی های امام خمینی (ره) برای ملل اسلامی که رسالت اصلی ایشان را در ایجاد حکومت جهانی اسلام و نابودی نظام سلطه اعلام می دارد و برای مسلمان و مستضعفان جهان شیوه ها و مسیر رسیدن به اهداف عالی را جامعه اسلامی ایجاد می کند و از مهم ترین عوامل بوجود آورنده ثبات و یکپارچگی در گستره سرزمینی ایران است در صورت پیروی از خط مشی های ایشان تمدن نوین اسلامی شکل خواهد گرفت.
۱- ایمان و توکل به خدا؛ ۲- دعوت به برادری و اتحاد؛ ۳- نفی سلطه پذیری و سلطه گری؛ ۴- سازش ناپذیری در مقابل دشمن؛ ۵- حفظ استقلال همه جانبه؛ ۶ - توجه به امکانات و ظرفیت های داخلی
در نگاهی گذرا می توان گفت گفتمان انقلاب اسلامی برگرفته از اندیشه و آموزه های اسلامی است که به دلیل همه جانبه نگری، کامل و جامع بودن، در نظر داشتن تمامی ابعاد، سطوح و… نیاز تمامی جوامع به ویژه جامعه اسلامی و... می تواند به عنوان الگویی مؤثر و کارآمد به جهانیان معرفی شود.
در همین راستا بر صاحبنظران اسلامی به ویژه علماء، نخبگان و… است تا با شناخت همه جانبه گفتمان امام خمینی (ره) راهبردها و راهکارهای عملیاتی تحقق این گفتمان مهم و راهبردی را ارایه کنند.
نظر شما :