اندیشه دفاعی - امنیتی
مروری گذرا بر اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی ایران دوران صفویه
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
متن حاضر خلاصه طرح پژوهشی تحت عنوان «اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی ایران دوران صفویه؛ مبانی، ابعاد، اصول، مؤلفهها و شاخصه ها» است که در سال ۱۳۹۶ با راهنمایی سرتیپ دوم پاسدار دکتر فرزندی توسط آقای مظهر ادوای (کسر خدمت) انجام شده است.
اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی در ایران سابقۀ طولانی دارد. به ویژه با ورود اسلام به ایران، این اندیشه در قالب مباحث جدیدی با عنوان «جهاد» و «دفاع» مطرح شد. تا پیش از دورۀ حکومت صفویه، در ایران حکومتهای سنی مذهب بر مسند قدرت بودند.
با قدرتگیری صفویان در ایران و رسمی کردن مذهب تشیع و با عنایت به اینکه شیعیان سابقۀ زیادی در ایران داشتند، اما در باب اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی ایران دورۀ صفویه مطالب، دادهها و اطلاعات بسیار اندک است. اندیشه دفاعی، امنیتی و نظامی ایران دورۀ صفویه و توجه به آن، از چند جهت مهم است: اول اینکه این اندیشه در ایران دورۀ اسلامی و در جامعهای با مذهب تشیع برای نخستین بار به صورت رسمی در حال شکلگیری است و در بطن دولتی شکل میگیرد که از آن به عنوان نخستین دولت ملی ایران یاد میشود. دوم اینکه صفویان با این اندیشه به مقابله با دولتهای همسایۀ پرداختند. سوم نبود تحقیق جامع دربارۀ اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی این دوره است. در همین راستا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال بوده است که اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی صفویان دارای چه مبانی، ابعاد، اصول، مؤلفهها و شاخصهایی است؟ در پاسخ، می توان گفت که دولت صفوی از یک اندیشۀ دفاعی، امنیتی و نظامی با مبانی، ابعاد و… مشخص برخوردار بوده که این اندیشه یکی از اصلیترین علل موفقیت در تشکیل دولت صفوی، توسعۀ قلمرو و حفظ تمامیت ارضی ایران بوده است. صفویان دودمانی ایرانی و شیعه بودند که در سالهای ۱۱۳۵ - ۹۰۷ ه.ق / ۱۷۲۳ - ۱۵۰۲ م بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار دودمان پادشاهی صفوی، شاه اسماعیل اول است که در سال ۹۰۷ ه.ق / ۱۵۰۲ م در تبریز تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین است که در سال ۱۱۳۵ ه.ق از افغانها شکست خورد و سلسلۀ صفویان برافتاد.(صفتگل، ۱۳۸۸، ص ۳۵ – ۳۸)
مراحل مختلف حکومت صفویه:
دورۀ اول: برآمدن صفویه، پیدایی و تکوین ساخت سیاسی: طریقت صفوی در نیمۀ اول سدۀ هشتم / چهاردهم به صورت نیرومندترین گرایش خانقاهی غرب و شمال غرب ایران درآمده بود.(صفت گل، ۱۳۷۵، ص ۱۴ – ۲۹)
شکل گیری صفویان، برآیند یک رشته تکاپوهای پیگیر سیاسی و مذهبی بود که دست کم از روزگار یورش مغولان و طی فرمانروایی ایلخانان رفته رفته چهرهای آشکارتر به خود میگرفت. مهمترین ویژگی این تکاپوهای پیگیر، چهره نمودن جنبههای سیاسی مذهبی و به ویژه تشیع اثنی عشری بود. دولتی که شاه اسماعیل اول آن را بنا گذاشت از دیدگاه سیاسی ماهیتی تمرکزگرا و از دیدگاه دین ماهیتی تشیعگرا داشت. تمرکز سیاسی به ویژه از آن رو اهمیت داشت که قلمرو ایران در آستانۀ شکلگیری این دولت در میانه دودمانهای ناتوان تیموری و.... در شرق و غرب ایران دچار از هم پاشیدگی سیاسی شده بود. با این همه، نباید در اهمیت این تمرکز سیاسی مبالغه کرده و آن را به عنوان ظهور تنها دولت متمرکز در تاریخ ایران بعد از اسلام به نظر آورد که برای نخستین بار در ایران مطرح گردید. (صفتگل، ۱۳۸۹، ص ۷۸)
دورۀ دوم: اوج ساخت سیاسی و آرامش: هنگامی که شاه عباس اول به فرمانروایی رسید. ساختار سیاسی دولت صفوی دچار بحرانی شدید و عمیق شده بود. همسایگان بخشهای گستردهای از قلمرو صفویان را تصرف کرده بودند و با بهرهجویی از فترت میان مرگ شاه تهماسب اول تا بر آمدن شاه عباس اول و به دلیل پراکندگی و کاشتِ قدرت سیاسی و نظامی صفویان، دستهبندی میان قزلباشان از یکسو و میان آنان با عناصر دیوانسالار ایرانی از سوی دیگر، اوضاع پیچیده و آشفته شده بود.(صفتگل، ۱۳۸۹، ص ۷۹ – ۸۰) در واقع، اشارههای اسکندر بیگ منشی، مبنی بر اینکه شاه عباس با ایمن کردن راهها و گسترش سوداگری سرکوبی گرایشهای مرکزگریزانه ایجاد «قاعدههای سنجیده در آداب فرمانروایی» (ترکمان منشی، ۱۳۷۷، ص ۱۱۰۶) و از همه مهمتر اقدامات سازنده برای آباد کردن شهرها و ساختن کاروانسراها و ایجاد موقوفات کوشید تا دورانی از انسجام اجتماعی و رونق اقتصادی را آغاز کند و این نشانگر آن است که زمینۀ قبلی اقدامات اعقاب شاه عباس اول در زمان او در بستر و روندی جدید فصل تازهای را در روند دولت صفوی باز کرده بود. واقعیت این است که آنچه به دست شاه عباس اول پیروزمندیهای جنگی و نوسازی ساختار دیوانی دولت صفوی پا به پای هم پیش رفتند و هیچیک از این دو بر دیگری برتری داده نشد. این تکاپوها بخش مهم از یک تحول اجتماعی بود که به دولت صفوی امکان آن را داد تا سالها پس از مرگ شاه عباس اول همچنان سرزنده استمرار یابد. آشکارترین دستاورد تکاپوهای شاه عباس اول اقتدار فراوان دولت مرکزی بود. این تمرکز در ابعاد دینی نیز روی داد، اما به دلایل گوناگون در دل خویش زمینۀ مساعدی برای مرکزگریزیهای بعد نیز آماده ساخت.(صفتگل، ۱۳۸۹، ص ۸۰ – ۸۱)
پس از مرگ شاه عباس اول، جز مرحلهای از حاکمیت شاه صفی، ایران با بحرانهای بزرگِ سرنوشت ساز و لشکرکشیهای ویرانگر و تهدید بیگانه در مقیاس وسیع روبرو نشد. مهمترین ویژگی نهاد سیاسی پس از مرگ شاه عباس اول، دگرگونیقابل توجهی بود که در ترکیب قدرت در آن ایجاد شده قزلباشان که بدنۀ اصلی ساختار جنگی صفویان را تا پیش از شاه عباس شکل میدادند. از آن پس، دیگر منبع اصلی تکاپوهای جنگی نبودند و چنان که اسکندر بیگ اشاره کرده (ترکمان منشی، ۱۳۷۷، ص ۱۱۰۶)
نیروهای جدیدی وارد عرصۀ تشکیلات جنگی و در نتیجه ساختار سیاسی صفویان شدند که این امر موازنۀ قوا را به هم زد. دولت صفوی پس از آن از اتکای به قزلباشان تا اندازهای رها شد و در نتیجه پادشاه صفوی نیرومندتر از پیش گشت و نظارتی همه جانبهتر بر منابع قدرت و منابع مالی اعمال کرد. این امر به ویژه در پی افزایش خاصه و تبدیل املاک به این نوع از زمینها شدت گرفت.(لمبتون، ۱۳۶۲، ص ۲۱۸)
دوران فرمانروایی شاه عباس دوم تقریباً دوران سراسر صلحآمیز بود. او انگیزۀ چندانی برای به راه انداختن نبردهای بزرگ نداشت و تنها ماجرای مهم جنگی دوران او، مسئلۀ قندهار و فتح آن بود. با مرگ شاه عباس دوم، فرزند ارشد او شاه سلیمان تاجگذاری کرد. دوران بیست و هشت سالۀ فرمانروایی شاه سلیمان که حتی نسبت به عصر شاه عباس اول، دورانی صلحآمیزتر بود، همزمان با درخشش قابل توجه در عرصههای گوناگون حیات اجتماعی و از جمله تکاپوهای فرهنگی و مذهبی بود. این نکته بسیار اهمیت دارد که در زمانهای که فشار خارجی تقریباً وجود نداشت و از نظر داخلی نیز، نابسامانی ناشی از لشکرکشیهای جنگی پرهزینه فشار بر طبقات مختلف اجتماعی ایجاد نمیکرد، گروه زیادی از اقشار مختلف اجتماعی به فعالیتهایی روی بیاورند که نتیجۀ آن نوعی سرزندگی فرهنگی باشد. میراث شاه سلیمان صفوی هر چه شد، پس از یک کنکاش مشورتی به شاه سلطان حسین منتقل شد.(صفتگل، ۱۳۸۹، ص ۸۰ – ۸۱)
دورۀ سوم: فروپاشی و انحطاط: ساختار سیاسی دولت صفوی در دوران شاه سلطان حسین، در عمل همان تجربۀ سیاسی بود که گذشت سالها، از عهد پیدایی و تکوین تا این زمان متراکمتر شده بود. این ساختار در عهد فرمانروایی شاه سلطان حسین، با شرایط تازه تاریخ جهانی و روابط منطقهای دیگر همانند روزگار اولیۀ صفویان عمل نمیکرد. به سخن دیگر، صفویان در این دوران، در حالتی تقریباً دفاعی عمل میکردند و بیشترین وجۀ همت دولت صفوی، حفظ میراث فرمانروایان گذشته بود. در هنگامهای که جنگها و لشکرکشیهای بزرگ خارجی صورت نمیگرفت و در شرایطی که بیشترین اهتمام دولت صفوی در این باره، معطوف به آشفتگیهای گاه به گاه در کارزارهای شرق و جنوب کشور شده بود، ساختار نظامی و گروههای حرفهای جنگجویان که قبلاً با انگیزهای گوناگون توان جنگی خویش را در اختیار اهداف سیاسی دولت صفوی میگذاشتند، دیگر مانند گذشته ارجمند نبودند. هر چه دولت صفوی بیشتر در خود فرو میرفت، آمال و آرزوهای گروههای جمعیتی و قومی که با تدبیر فرمانروایان اولیۀ صفوی تحت سلطۀ این دولت در آمده بودند، آشکارتر و معطوف به عمل سیاسی و جنگی میشد. این امر به ویژه از خاستگاهی اقتصادی نیز برخوردار بود. هر چه دولت صفوی بیشتر املاک خالصه را به خاصه تبدیل میکرد. دارایی و درآمدهای حاصل از آنها در دست شاه متمرکز میشد و اگر چه دولت صفوی در این سالها در اوج قدرت سیاسی به نظر میآمد، اما عملاً از درون در حال متلاشی و از هم پاشیدگی بود که این امر ریشه در سالهای دور داشت.(صفتگل، ۱۳۸۹، ص ۹۵)
دورۀ دوم زندگی شاه سلطان حسین، یعنی آن هنگامی که رفته رفته او کمتر به امور کشورداری میپرداخت و بیشتر به فعالیتهای ذوقی و پارسامنشانه خویش اشتغال پیدا کرد. زمینه برای تکاپوهای ضد صفوی فراهم شد. در نتیجه، یک رشته عوامل داخلی دولت صفوی را در آستانۀ سقوط و فروپاشی قرار داده بود که از جمله به چند دستگی میان درباریان، ناکامیهای جنگی، وجود مراکز متعدد قدرت که هر یک در جهت اهداف و منافع خویش عمل میکردند و خونسردی پارهای از ایران و عوامل مذهبی اشاره کرد.(کروسینسکی، ۱۳۶۳، ص ۲۱ و ۲۲)
عملکرد، تغییر و تحولات اصول اندیشۀ دفاعی – امنیتی صفویه:
در رابطه با اصول اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویه در بُعد سیاسی می توان گفت اصل خردورزی در ادارۀ کشور یکی از مهم ترین اصول محسوب می شود که در دوران ظهور، اوج و فروپاشی صفویان با تغییر در عنوان مناصب و در پی آن تعیین و تعریف وظایف جدید برای آن از اهمیت بالایی برخوردار بود.
دیگر اصل مهم از در بُعد سیاسی، اصل شرعاندیشی در هرم قدرت است که بر حسب، مؤلفههای آن یعنی موقعیت اداری، وقف و دانش عالم در دوره های مختلف حکومت صفویه به طور مؤثر عمل کرده است.
از دیگر اصول مهم وحدت ارضی حولِ اعتقادات شیعی در بعد سیاسی است. در واقع در دورۀ حکومت صفویان، بخشی از توجه به احکام شرعی در دورۀ صفوی، مربوط به حضور قاطعانۀ برخی از علما و مجتهدان و میدان دادن به آنها در ایفای نقش اجتماعی بهتر در جامعه بوده است. به این معنا که در صورت به دست آوردن فرصت، زمینۀ جدی تأثیرگذاری بر شاه و دستگاه سلطنت را در زمینۀ اصلاح مسائل اخلاقی جامعه در قالب امر به معروف و نهی از منکر فراهم میکردند. کافی بود سلطان تمایل و گرایشی به این امور پیدا کند، به دنبال آن فرامینی به تمامی بلاد صادر میشد و احکام ویژهای برای جلوگیری از انواع فتنه و فساد، شرف نفاذ مییافت. از مؤلفههای این اصل مهم میتوان به امر به معروف و نهی از منکر و برگزاری نماز جمعه اشاره کرد، این اصل هم در دورههای مختلف حکومت صفویان چندان دستخوش تغییر و تحول نشده و در هر سه دوره، به ویژه دو دورۀ اوج ساخت سیاسی و فروپاشی و انحطاط به نحو مؤثری در جامعه عمل کرد.
یکی از مهمترین اصولِ اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان در بُعد سیاسی، اصل جهاد است. از دیدگاه علما و اندیشمندان دورۀ صفوی جهاد بر دو قسم است: جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی. اما در این باره، آنچه مشخص و مبرهن است اینکه در مورد اصل جهاد در دورۀ صفویه دادهها و اطلاعات بسیار اندک است. در منابع دورۀ صفوی، تقریباً زمانی که از شاهان نخستین صفوی سخن به میان میآید، جهاد با کفار یکی از امتیازهایی بود که مؤرخان صفوی برای آنها قائل شدهاند. دشمنان سنتی صفویان، عثمانیها در غرب و ازبکان در شرق بودند که هر دو مذهب اهل سنت داشتند. اما این مسئلۀ مهمی است که در این دوره، فتواهایی مبنی بر جهاد از سوی علمای هر دو کشور بر علیه هم داده شد به گونهای که جنگ با همدیگر را جهاد و غزا خواندند. هر چند، دادن این گونه فتواها در میان علمای عثمانی امری رایج بود، اما در ایران هم علما چندین بار این کار را انجام داده و یا در پی انجام آن برآمدند.
اگرچه غالب فقهای این دوره، حکم وجوب جهاد در زمان غیبت را مشروع نمیدانند، اما برخی از آنها فتوای جهاد را صادر کردهاند. در واقع، اصل جهاد، زمانی که در دورۀ صفویان صورت عملی به خود میگیرد، معانی متفاوتتری پیدا میکند. در دورۀ صفویان از آغاز تا پایان دورۀ شاه تهماسب، هر جا در منابع از جهاد نامی برده شده است، مراد همان جهاد ابتدایی است، یعنی حملات مکرر به گرجستان با انگیزۀ جهاد صورت میگرفته است و برخلاف آن، حمله به مناطق مسلماننشین شروان در حیطۀ معنای جهاد قرار نگرفته است. هر چند در مورد حمله به گرجستان هم منابع هیچ گونه ادعایی مبنی بر مجاز شمردن این حملات از سوی فقهای شیعی دورۀ شاه تهماسب ارائه ندادهاند و حتی جهاد در عصر غیبت را جایز نشمردهاند.
اصل تعامل سازنده با اروپا علیه عثمانی و ازبکان از دیگر اصول مهم اندیشۀ دفاعی – امنیتی صفویه در بعد سیاسی است. ظهور دولت صفوی یکی از وقایع مهم تاریخ ایران است، زیرا پس از اسلام نخستین دولت قدرتمند و متمرکزی که ترکیبی از دیانت و سیاست بود، در ایران تاسیس شد.
اصل اندیشۀ موعودگرایی یکی دیگر از اصول مهم اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان است که گویای تلاش های جسته و گریختۀ پیکرۀ اجتماعی روزگار صفویه برای گریز از فشار سیاسی حکومت، برخوردهای اجتنابناپذیر با عثمانیان و ازبکها و اثرات و نتایج اجتماعی آن، وجود روابط پیچیدۀ مرشدی و مریدی میان شاه و تودۀ مردم و چالشهای فراروی این رابطه در گذر زمان و دیگر عناصر ویژه این دوره از جمله رسمیت مذهب تشیع، قدرتمداری قزلباشان و طوایف قزلباش است. این اصل زادۀ شرایط و فشارهای سیاسی و اقتصادی است که به ویژه با شرایط جنگی پیش میآمد. در نتیجه این اصل در تمام دوره حکومت صفویان بسته به شرایط پیش آمده در جامعه وجود داشت و مسلماً هر زمان و در هر دورهای مانند دورۀ اول پس از شکست شاه اسماعیل در چالدران و در دورۀ سوم و شرایط خاص زمان حکومت شاه سلطان حسین، این اصل بیشتر نمود داشت.
در رابطه با اصول اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان در بُعد فرهنگی - اجتماعی میتوان گفت که اصل خدامحوری یکی از اصول مرتبط است که مؤلفههایی مانند دینمحوری و عدلگرایی را شامل میشود.
اصل توجه به تصوف هم یکی دیگر از اصول مهم اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان در بُعد فرهنگی - اجتماعی است. بر خلاف اصول دیگر، این اصل در سه دورۀ زمانی حکومت صفویان دچار تغییر و تحولات زیادی شد.
اصل رؤیای صادقه یکی دیگر از اصولِ مهم اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان در بُعد فرهنگی - اجتماعی است. این اصل مهم نقش قابل توجه و مستقیمی در اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان داشت. حکومت صفویه نمونۀ بارز دولتی است که پیش از مستحکم کردن پایههای قدرتش بر آن شد تا رسمی نو دراندازد. اما موجه جلوه دادن این کار و اصلاً لزوم انجام آن، متقاعد کردن مردم - دست کم بزرگان و دولتمردان و رهبران مذهبی - کسب مشروعیت و مقبولیت، چه در دورۀ تأسیس و چه پس از آن، همه از مواردی بود که میبایست به دقت مورد توجه قرار میگرفت. اینها کارهایی نبود که شمشیرِ قزلباشان از سر و جان گذشته به تنهایی بتواند انجام دهد. دقیقاً به همین دلایل است که اصل رؤیای صادقه در دورۀ حکومت صفویان از سوی پادشاهان صفوی اجرا میشد.
در مورد اصول اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان در بُعد اقتصادی میتوان به اصول زیر توجه کرد.
اصل خودکفایی، یکی از این اصولِ مهم است. در واقع، پایههای اقتصادی دورۀ صفویه بر اساس کشاورزی و گلهداری استوار بود. مردم ایران غالباً کشاورز و ساکن روستاها بودند و گلهداران بیشتر ایلات محسوب میشدند و به ییلاق و قشلاق میپرداختند. خود پادشاهان صفوی صاحب گلههای متعدد بودند.(باستانی پاریزی ۱۳۶۲، ص ۷۷)
اصل تأمین مالی یکی دیگر از اصول مهم اندیشۀ دفاعی - امنیتی صفویان در بُعد اقتصادی است. در دورۀ اول حکومت صفویان، بیشتر اراضی برای پرداخت حقوق به مقامات کشوری و روحانی تخصیص یافته بود. اما از دورۀ دوم حکومت صفویان به ویژه از دورۀ شاه عباس به بعد، اراضی بیشتری تحت نظارات مستقیم شاه درآمد و مستقیماً از سوی ناظران شاه اداره میشد. اما این تغییر براساس اجارۀ زمین با موافقت بین مالک و دهقان برای شرکت در محصول زمین بر پایۀ عوامل پنجگانه (زمین، آب، چهارپا، بذر و نیروی انسانی) تأثیری ننهاد و دهقان در صورتی که تنها نیروی بدنی خود را عرضه میکرد میتوانست بیست درصد از محصول را دریافت کند. اگرچه دوباره و در دورۀ سوم حکومت صفویان، نظارت شاه بر اراضی از بین رفت و مالیات به این ترتیب کاهش پیدا کرد.
اصل تولید صادراتمحور یکی دیگر از اصول مهم بعد اقتصادی است. از همان دورۀ اول حکومت صفویان، تسلط پرتغالیها بر جنوب ایرانی الگوی سنتی تجارت را در منطقه به هم زد، زیرا آنان نه در جامۀ بازرگانان، بلکه به صورت فاتحان وارد این منطقه شدند. از این جهت دولت صفویه ضربۀ اقتصادی بدی را متحمل شد. اما در دورۀ دوم حکومت صفویان، شاه عباس اول توانست به کمک انگلیسیها به سلطۀ بازرگانی پرتغالیها در منطقۀ آسیا که مرکزشان هرمز بود پایان دهد. پس از این اقدام، او با کشورهای انگلیس، هلند و فرانسه قرارداد تجاری منعقد بود.
در یک جمع بندی کلی می توان گفت اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه دارای مبنای عقلانیت و اعتقادات و همچنین بُعد سیاسی، فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی است.
اصول اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه در بعد سیاسی عبارتند از خردورزی در ادارۀ کشور، شرعاندیشی در هرم قدرت، وحدت ارضی حولِ اعتقادات شیعی، شناخت تهدیدات وحدت ارضی، تمرکزگرایی، تعامل سازنده با اروپا علیه عثمانی و ازبکان، جهاد و اندیشۀ موعودگرایی و همچنین اصول اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه در بعد در فرهنگی – اجتماعی عبارتند از خدامحوری، توجه به تصوف، رؤیای صادقه و تعلیم و تربیت) و همچنین اصول اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه در بعد اقتصادی خودکفایی، تأمین مالی و تولید صادراتمحور می باشد.
از مهم ترین مؤلفه های اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه در بُعد سیاسی می توان به تعلیم و ترویج تشیع، حل و عقد امور شرعی، مظلومیاری و ظلمستیزی، موقعیت اداری و ارتقای آن، نظارت بر موقوفات، دانش محوری، امر به معروف و نهی از منکر، برگزاری نماز جمعه، بهرهگیری از منابع مشروعیتبخش، تعیین مناصب دربار و تعریف حدودِ وظایف آنها، تعیین مناصب ایالات و تعریف حدودِ وظایف آنها، اتحاد با اروپا علیه عثمانی، ساخت سلاحهای جدید با کمک اروپاییان، کسب ثروت، تقویت دین، گسترش باورهای ماورایی، تعدیل در باورها پس از شکست چالدران و همچنین مهم ترین مؤلفه های اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه در بُعد فرهنگی - اجتماعی می توان به دینمحوری، عدلگرایی، ابزاری برای پیشبرد اهداف صفویه، پذیرش یا رد نگرۀ صوفیانه، ارشاد و تبلیغ دین، برخورداری از حمایت مردم، گسترش مکاتب و مدارس و استنساخ کتاب و همچنین مهم ترینمؤلفه های اندیشۀ دفاعی و امنیتی صفویه در ببُعد اقتصادی واگذاری تیول، تقسیمبندی زمین (ممالک و خاصه)، مالیات بر اراضی از دیدگاه علما، مالیات بر اراضی از دیدگاه پادشاهان، بهرهگیری از شاهراه خلیجفارس، تجارت ابریشم و پول) اشاره کرد.
از مهم ترین شاخصه های اندیشۀ دفاعی - امنیتی در بُعد فرهنگی - اجتماعی میتوان به زندگی بر پایۀ شرع، دعوت به خدا و ارزشهای انسانی، بهرهگیری از کلام امام علی (ع)، محافظت از رعیت، رضایت خدا، آبادانی ملک، بهرهگیری از صفویان برای رسیدن به قدرت، تلفیق تصوف و تشیع، تغییر نگرش تشیع، وجود اندیشههای غالی در شیعه، تخریب بقعههای مشایخ صوفیه، از هم پاشیده شدن سلاسل صوفیه، نوشتن آثار متعدد ضد تصوف، تعلیم و تربیت تحت تأثیر تعلیمات مذهبی، درآمد دربار صرف هزینۀ تعلیم و تربیت، موقوفههای دینی در اختیار مدارس، محرومیت ایرانیان از صنعت چاپ، گرانی و کمیابی کتاب مانع نشر دانش، کمبود کاغذ و گرانی حقِ کتابت و همچنین از جمله شاخصه های اندیشۀ دفاعی - امنیتی در بُعد اقتصادی میتوان به خرید و فروش اموال خراجی، پذیرش خراج به عنوان هدیه، استفاده از خراج در مصالح عامه، بهرهگیری از خراج در حضور و غیبت امام، مالیات با تأکید بر عوامل پنجگانه، بلایای طبیعی و تأثیر آنها بر میزان مالیات، مالیات چوپان بیگی، مالیات نقدی، کاهش درآمد صفویان، بیرون راندن پرتغالیها با همکاری انگلیس، صادرات ابریشم در مقابل واردات ماهوت، ابریشم منبع نقدینگی ایران، رقابت کشورهای اروپایی بر سر ابریشم ایران، نقدینگی کالا، ضرب سکه طلا، واگذاری اقطاع در قبال نیروی نظامی، پرداخت مبلغ سالانه به خرانه، عدم دخالت مستقیم دولت در امور حکومت ایالات، عدم پرداخت مالیات به حکومت، ضربۀ اقتصادی و نظامی حکومت به خاطر لغو اراضی ایالات اشاره کرد.
در رابطه با اندیشۀ نظامی صفویه می توان گفت اصل روابط، اصل همهجانبه نگری در دفاع نظامی، اصل صرفهجویی در قوا، اصل تحولپذیری، اصل تجهیزات، اصل فرماندهی، اصل نظمپذیری، اصل برخورداری از سیاست و راهبرد نظامی، اصل پیشروی، اصل افزایش اطلاعات، اصل تعقیب و گریز و اصل تأمین مالی از مهم ترین اصول محسوب می شود. همچنین اندیشه نظامی نیز دارای شاخصه هایی است که از مهمترین آنها می توان به محافظت از شخص شاه، بر عهده گرفتن مسئولیت سلاح، برکناری قزلباشها و جایگزینی نیروی جدید، به کارگیری اسیران در کارهای نظامی، دیوانی و دربار، انجام کارهای کشاورزی در مواقع صلح، بر عهده گرفتن مناصب کشوری، لشکری و سیاسی، عثمانیها و ایجاد مانع جهت رسیدن ایران به منبع اصلی فناوری (اروپا)، کمک کارشناسان اروپایی در زمینۀ توپریزی، نبود توپ دلیل عمده شکست صفویان در جنگها، توپ سلاحی ناجوانمردانه از دیدِ صفویان، وابستگی کامل از جهت تسلیحات به اروپا، ایرانیان و عدم استعداد در کشتیرانی، نبودِ بندرگاه، وجود هوای گرم و ناسالم، ایجاد نیروی غلامان و مشارکت سربازان برخاسته از طوایف ایرانی زبان، فروکاستن سلطۀ ترکمانان بر دولت، دادن مناصب و امارت به غلامان، سپاهیان تابع سرکردۀ قبیله یا امیر محل، پرداخت مواجب سرِ وقت از خزانۀ شاهی – عواید ممالک، حیف و میل کردن بودجه، عدم رسیدگی به معاش سربازان، فساد و رشوهخواری، شاه مسئول تمام اقدامات نظامی داخلی و خارجی، صدور سند بسیج همگانی از سوی شاه اشاره کرد. همچنین از مهم ترین مؤلفه های اندیشه نظامی صفویه می توان به حکومت ایالات و ولایات، دفاع از طریق قورچیان، دفاع از طریق قوللر یا غلامان، دفاع از طریق توپچی، دفاع با نیروی دریایی، چابکسازی نیروها، نظمدهی و برنامهریزی، توجه به نقاط و مسائل استراتژیک، نوآوری، پرداخت مواجب، لباس، سلاح و ابزار، فرمانبرداری شاهان و حاکمان ولایات، ویژگیهای فرمانده نظامی، ایجاد ارتش حرفهای، سان دیدن، تاکتیک زمین سوخته، برج و بارو، نحوۀ پیشروی، تقسیمبندی سپاه در حین پیشروی، ساختار خبررسانی برای گردآوری سپاه، ساختار خبرگیری از سپاه دشمن، کمین، عقبنشینی، دورۀ شکلگیری و اوج و دورۀ سراشیبی و سقوط می توان اشاره کرد.
تهیه و تنظیم: حمید صادقی
متن کامل پژوهشی در دفتر مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی موجود است. برای آشنایی بیشتر به این دفتر مراجعه شود.
اهم منابع و مآخذ:
- باستانی پاریزی، محمد ابراهیم، سیاست و اقتصادی عصر صفوی، تهران: صفی علیشاه، ۱۳۶۲
- ترکمان منشی، اسکندر بیگ، تاریخ عالمآرای عباسی، ج ۲، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۷
- صفت گل، منصور، «ملاحضاتی دربارۀ چاپ صفوهالصفا»، سال هفتم، شمارۀ ششم، بهمن و اسفند ۱۳۷۵
- صفتگل، منصور، ساختار نهاد و اندیشۀ دینی در ایران عصر صفوی، تهران: مؤسسۀ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۸۹
- صفتگل، منصور، فراز و فرود صفویان، تهران: کانون اندیشۀ جوان، ۱۳۸۸
- کروسینسکی، سفرنامه کروسینسکی، ترجمۀ عبدالرزاق دنبلی مفتون، مصحح / محقق مریم میر احمدی، تهران: توس، ۱۳۶۳
- لمبتون، آن، مالک و زارع در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۶۲
- و...
نظر شما :