رژیم پهلوی، رژیمی کاملا بیگانه ساخت، اسلام ستیز، خودباخته و خویشاوند سالار(۲)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
۲۰ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۴:۱۲ یادداشت تحلیلی
تعداد بازدید:۵۸۵
رژیم پهلوی، رژیمی کاملا بیگانه ساخت، اسلام ستیز، خودباخته و خویشاوند سالار(۲)

امروزه جنگ روانی - رسانه‌ای در کنار تحریم و فشار حداکثری دو محور جنگ ترکیبی دشمنان کینه‌توز ملت ایران علیه دولت و ملت ایران اسلامی را تشکیل می دهد.این جنگ بر دستگاه محاسباتی متمرکز است و تلاش همه جانبه برای این است تا ضمن تصویرسازی مطلوب از رژیم طاغوتی پهلوی از نظام اسلامی اعتبار زدایی کند و با ارائه تصویری نامطلوب و ناکارآمد از نظام اسلامی و نادیده گرفتن دستاوردهای انقلاب اسلامی و بن‌بست نمایی از نظام، ناامیدی را بر جامعه حاکم کند.تطهیر کنندگان رژیم وابسته پهلوی در صدد هستند که به مخاطبان القا کنند که اساساً این شرایط کشور قبل از انقلاب نامساعد نبوده که نیازی به قیام و انقلاب باشد، آنها با داستان سرایی های کاذب و وارونه جلوه دادن حقایق تلاش می‌کنند این تردید را در اذهان به ویژه نوجوانان و جوانان ایجاد کنند که انقلاب اسلامی ضرورتی نداشت! بر این اساس علت پیدایش انقلاب را زیر سوال برده و پس از آن با نادیده گرفتن دستاوردهای شگرف انقلاب ماندگاری و تداوم آن را غیرضروری معرفی کنند!!برای مقابله و خنثی سازی این نقشه شوم دشمن، با افشای چهره واقعی و ناکارآمدی ها و ماهیت کریه آن رژیم برای مقابله و خنثی سازی این نقشه شوم دشمن ضروری است با افشای چهره واقعی و ناکارآمدی ها و ماهیت کریه آن رژیم، رژیم طاغوتی و بیان دست آوردها و اثبات کارآمدی نظام برآمده از انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف و موفقیت ها در حل و رفع نیازهای جامعه به صورت عالمانه و هوشمندانه وارد میدان شد. بر اساس استنادات و شواهد واقعیت این است که رژیم پهلوی یک رژیم بیگانه ساخت در ایران است، پهلوی اول در راستای منافع انگلیس توسط انگلیسی ها بر سر کار آمد و انگلیسی‌ها پهلوی دوم را به بر سرنوشت ایران مسلط ساختند.با کودتای آمریکایی - انگلیسی ۲۸ مرداد ایران به طور کامل تحت نفوذ آمریکا قرار گرفت و با تصویب کاپیتولاسیون، آمریکایی ها علاوه بر تحقیر ملت ایران و لگد مال کردن حاکمیت ملی، در عمل بر مقدرات همه جانبه کشور مسلط شدند و به چپاول و غارت ثروت، منابع و ذخایر ایران اسلامی پرداختند، از دهه ۴۰ به بعد ماهیت اسلام زدایی پهلوی دوم بیش از پیش نمایان شد و با تمرکز بر ماهیت دیکتاتوری و با زیر پا گذاشتن سنت‌های جامعه اراده و میل خود و بیگانگان را بر ملت ما حاکم کرد. دیکتاتور وابسته به دلیل بی اعتمادی به ملت بر خویشاوند سالاری تمرکز و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مادی کشور و درآمدهای نفتی و اتکا به وابستگی تام همه جانبه به آمریکا، ساختارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی فرهنگی کشور را به بیگانگان وابسته کرد، از این منظر در دو دهه آخر عمر رژیم پهلوی ملت ایران با وجود حکومتی که از یک سو شخص محور بود و از سوی دیگر از درآمدهای هنگفت نفتی و ابزار سرکوب و حمایت خارجی برخوردار بود، در اداره کشور و تعیین سرنوشت خود هیچ نقشی نداشته از ابتدایی ترین حقوق خود محروم بود، زیرا رژیم بقای خود را در گرو سه عامل: سرسپردگی به قدرت‌های خارجی با محوریت آمریکا، حامی پروری و توسعه ظرفیت دیکتاتوری با اتکا به درآمدهای نفتی و سرکوب مخالفان با زور اسلحه می دانست.مبتنی بر این نگرش رژیم و شخص محمدرضا هزینه های سرسام آوری را در حوزه‌های فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی کشور بر ملت ایران تحمیل کرد که تاراج کشور توسط قدرت‌های خارجی به ویژه آمریکا، غوطه ور شدن درباریان و خاندان سلطنتی در انواع فساد ها، افول اقتصادی، وضعیت نامطلوب آموزش و بهداشت، تقلید از غرب در حوزه های فرهنگی و تقابل با فرهنگ و هویت اسلامی - ایرانی، وابستگی همه‌جانبه به بیگانگان، لگدمال شدن عزت ملی بخشی از این هزینه‌ها است.در مورد وضعیت ایران اسلامی در دوران پهلوی اگر چه گزاره های نامطلوب و فلاکت بار زیادی وجود دارد که صاحب نظران و دلسوزان کشور و ملت در حجم وسیعی از گفتارها و و نوشتار ها به آنها اشاره نموده اند و درباریان و وابستگان به رژیم استبدادی وابسته و فاسد اقرار کرده‌اند و صاحب نظران جهانی نیز آن را به صورت مستند بیان کرده اند.به عنوان نمونه: ۱- رضا شاه یکی از مفسدین تاریخ معاصر بوده است. وی در دوران حکومت نامشروع اموال عمومی و مردم را تصاحب کرد که به ثروتمندترین فرد تبدیل، او به هنگام مرگ سه میلیون پوند و حدود یک و نیم میلیون هکتار زمین داشت. به بیان فروغی نخست وزیر معزول رضاخان، او مبلغ باورنکردنی ۶۸ میلیون ریال، برابر ۴۶ ٪ نقدینگی کل کشور در حساب های شخصی خود در بانک های ایران داشت! او همچنین بیش از ۳۰ ٪ کارخانجات نساجی ایران را تملک کرده بود ۲- او (رضا شاه) علاوه بر چپاول اموال عمومی با برقراری دیکتاتوری مطلقه، تلاش برای از بین بردن تنوعات قومی - زبانی، محدود کردن علما، خویشاوند سالاری، مبارزه با فرهنگ، دین و سنت های رایج منطبق بر دین و فرهنگ، را در دستور کار قرار داد.

۳- رضاشاه بازپس‌گیری قصبه فیروزه که دولت شوروی بر اساس نص صریح فصل سوم قرارداد مودت در ۱۹۲۱ متعهد به بازگرداندن آن به ایران شده بود را مسکوت گذاشت و در سال ۱۳۳۳ پهلوی دوم حاکمیت روس ها بر این قصبه را به رسمیت شناخت!

۴- رضاخان ۹۶۰ کیلومتر مربع سرزمین های حساس مرزی را به افغانستان واگذار کرد.

۵- در رژیم دیکتاتوری رضاخان و دخالت آشکار بیگانگان با تحمیل عهدنامه سرحدی ۱۳۱۶ عراق و ایران ظرفیت تجزیه ۷۰۰ مایل مربع از اراضی نفت‌خیز ایران بین قصرشیرین و خانقین و سلب مالکیت ایران بر نیمی از اروندرود فراهم شد، البته به دلیل اینکه عهدنامه با دخالت آشکار استعمار منعقد شد و در شرایطی عهدنامه منعقد گردید که رضا شاه حقوق ناشی از قانون اساسی را نقض کرده بود، دولت عراق عهد نامه سرحدی را نقض کرده بود در دهه پایانی پادشاهی پهلوی دوم لغو شد.

۶- در سال ۱۳۰۹ آرارات کوچک و مناطق اطراف آن به وسعت ۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران جدا و به طور رسمی به ترکیه الحاق گردید، البته رضاخان آن را مبادله ارضی مطرح کرد و گفت این تپه و آن تپه منظور نیست، آنچه مهم است این است که ما باهم دوست باشیم!

در یک نگاه کلی باید گفت: رژیم پهلوی یک رژیم کاملاً بیگانه ساخت در ایران بود که انگلیسی‌ها در راستای منافع خود، رضاخان را به قدرت رسانده و او با تمرکز بر خوی دیکتاتوری و بیگانه پرستی و تاکید بر باستان گرایی مفرط، تقلید از غرب و وابستگی کامل به انگلیس و ضدیت با اسلام و هویت فرهنگی ملت ایران به بزرگترین مفسد اقتصادی تاریخ ایران تبدیل شد.او تابع محض بیگانه بود و استقلال ایران را کاملاً مخدوش نموده و در عمل مروج غرب‌گرایی کشور بود و برای حفظ منافع خود و خاندان پهلوی با دخالت بیگانگان بخش‌هایی از سرزمین ایران را به همسایگان واگذار کرد و زمینه‌های دخالت و نفوذ بیگانگان را در ایران اسلامی فراهم کرد به گونه‌ای که خود باختگی پهلوی اول نسبت به فرهنگ غرب آنچنان حالت افراطی به خود گرفت که فرهنگ و تمدن ایرانی دستمایه تحقیر بیگانگان شود.

در دوره پهلوی اول استبداد، دیکتاتوری، وابستگی در حوزه‌های مختلف ماهیت محوری حاکمیت بود که با استمرار این حاکمیت توسط پهلوی دوم وضعیت فرهنگ، سیاست، اقتصاد و دفاع را آن چنان تحت تأثیر خود قرار داد که کشور را در ورطه نابودی (وابستگی تام به آمریکا و غرب، حاکمیت اقلیت محدود بر اکثریت مردم، اوج تبعیض و نابرابری و شکاف طبقاتی، نابودی ظرفیت‌ها و منابع، تهدید زندگی و معیشت اقشار مختلف اجتماعی و… قرارداد. ‌‌‌‌‌‌‌

کلید واژه ها: ملت ایران ایران اسلامی رژیم پهلوی انقلاب اسلامی سردار فرزندی


نظر شما :