سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)

علل و عوامل امنیت در عصر مهدوی؛ (۸)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
تعداد بازدید:۱۲۸۷
علل و عوامل امنیت در عصر مهدوی؛ (۸)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و حمید کبیری شاه آبا د

با همکاری آقای حمید صادقی

مقدمه:

بنابر روایات، بشر در دوران حیات زمینی خود، تا قیام قائم آل محمد (عج)، اسیر پراکندگی، دشمنی و جنگ خواهد بود. این دوران که می توان آن را دوران پراکندگی، نابرابری و نا امنی نامید، با ختم شدن به ظهور مهدی موعود (عج) و طلوع خورشید عدالت و امنیت، فرجامی خوش خواهد یافت. بنابر آیه ۵۵ سوره نور، پارسایان به رهبری امام عصر (عج) خلیفه خدا شوند و دین حاکم گردد. در این صورت بنا به وعده الهی امنیت جای ترس را می گیرد و بندگان خدا به خشنودی و خوشبختی حقیقی دست خواهد یافت. اثر این عدالت و امنیت فراگیر، چنان است که طبیعت نیر بر سر مهر خواهد آمد و با پیشه کردن عدالت، همه گنج های خود را برای انسان رو خواهد کرد. حکومت جهان شمول و عدالت گستر و امنیت محور حضرت مهدی (عج)، نه تنها شامل مسلمانان و غیر مسلمانان و اقلیت های گوناگون می شود، بلکه حتی بدکاران آن را هم در بر می گیرد. البته از روایات چنین بر می آید که حسنات و جاذبه حضرت مهدی و نهضت عدالت گستر او باعث جهان شمولی دیانت اسلام و اصلاح بدکاران و روی آوری تمام مردم جهان به اسلام خواهد شد. یکی از شواهد اثبات این مدعا روایتی است از امام صادق (ع). از ایشان درباره تفسیر آیه هشتاد وسوم سوره آل عمران که می فرماید: ((هر که در آسمان ها و زمین است خواه یا ناخواه سر به فرمان او نهاده است)) پرسش شده است. امام (ع) در پاسخ اظهار می دارند که این آیه درباره زمان قیام قائم (ع) است که در آن هنگام در کره خاکی، جایی باقی نمی ماند مگر آنکه در آن ندای شهادتین (لا اله الا الله و محمد رسول الله) شنیده شود (درجانی ،۱۳۸۸، ص ۵۸-۳۵). در عصر حکومت حضرت مهدی (ع) همه مردم از امنیت و عدالت فراگیری برخوردار خواهند بود و عدالت در بیشترین حد و به صورت کامل و تمام اجرا می شود و تمام عوامل ناامنی و موانع امنیت از بین می رود.

علل و عوامل امنیت در عصر مهدوی

از مهم ترین علل و عوامل امنیت در عصر مهدوی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- ایدئولوژی واحد

از عوامل مهم ناامنی در جوامع بشری نزاع حق و باطل و کثرت باطل گرایان در مقابل حق است. چون اختلاف آراء و عقاید و تعصب های ایدئولوژیکی و وجود ادیان متعدد و تفسیرهای گوناگون از هر کدام، و پیدایش احزاب و مکاتب ساخت دست بشر، که هر کدام انسان ها را به سویی می کشانند و برای او وظایفی تعیین می کنند و در صورت مخالفت او را تهدید می نمایند. به عنوان مثال دیروز جنگ های صلیبی و جهانی، امنیت کشورها را به هم ریخته بود و امروز صهیونیست، مسیحیت لابی، طالبان و شیطان بزرگ با ایدئولوژی و نام شریعت به مصاف حق شتافته و امنیت را از مردم مسلمان گرفته اند. خلاصه نزاع حق و باطل که از زمان هابیل و قابیل آغاز شده همچنان میدان دار ناامنی ها است. و تا باطل جولاندار است، این ناامنی ها وجود دارد. لیکن در عصر حکومت مهدی (عج) این نزاع ها و تنش های برخاسته از ایدئولوژی ها پایان می پذیرد و تمدنی بر شالوده حق و یک مکتب بنا می شود. حق و حقیقت بر کرسی می نشیند و باطل و باطل گرایی از صفحه روزگار دامن بر می چیند. در عصر مهدویت انقلاب بزرگ ایدئولوژی رخ می دهد؛ ایدئولوژی بر اساس فطرت خدایی انسانها و اشباع کننده ژرف ترین نیازهای بشری در طول تاریخ. این مکتب یا ایدئولوژی احیاء همان اسلام ناب محمدی (ص) است. البته اسلام پس از رسول خدا (ص) در طول سالیان دراز، با پیرایه ها و بدعت ها و تفسیرهای غلط آمیخته شد که به جای دعوت به توحید و صراط مستقیم، انسانها را به صراطهای گوناگون تنش زا فرا می خواند.

با احیاء اسلام ناب محمدی (ص) و برپا شدن پرچم توحید به دست حضرت مهدی (ع) همه مکاتب و مذاهب و تفکرها افول می کند و نغمه های ادیان تحریف شده خاموش می گردد. و اسلام که تنها دین مورد پذیرش خداوند است: ((اِنّ الدّینَ عند اللّه الاِسلامِ)) سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۹. حاکم می گردد. و هر کس بر غیر دین اسلام که کامل ترین و جامع ترین و آخرین دین الهی است راه بپیماید، از او پذیرفته نمی شود. ((من یبتغِ غیرَ الاِسلامِ دینا فلن یقبل منهُ)) (سوره مبارکه آل عمران، آیه ۸۵.) عصر مهدویت، عصر حاکمیت یک دین آنهم دین اسلام بر روی کره زمین است.

رفاعه بن موسی می گوید از امام صادق (ع) شنیدم که در تفسیر آیه ((وَ لَه اَسلم من فی السَّمواتِ وَ الاَرض طوعا وَ کرها)) سوره مبارکه آل عمران، آیه ۸۳. (همه آسمانیان و اهل زمین به اختیار یا اکراه تسلیم او می شوند) فرمود: «هرگاه قائم (آل محمد (ص)) قیام کرد در زمین کسی باقی نمی ماند مگر آنکه به یگانگی خدا و رسالت محمد (ص) شهادت می دهد» (اصفهانی (مجلسی، ج ۵۲، ص ۳۴۰). بنابراین وقتی یک دین و ایدئولوژی بر قلب ها نشست و یک مکتب بر جهان حاکم شد، اختلاف ها و کشمکش ها و تنش های ضد امنیتی از میان می رود و جامعه توحیدی، به امنیت و آرامش دست می یابد.

این نکته قابل توجه است که روی آوردن مردم به اسلام و تسلیم آنان در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) بر اساس شناخت و معرفت آنان نسبت به حقانیت اسلام است، نه از روی اکراه و اجبار. آنان که اسلام را نمی پذیرند و تسلیم قوانین اسلام نمی شوند، از روی لجاجت و عناد است که به مبارزه با حضرت مهدی (عج) بر می خیزند و مغلوب می شوند (آخوندی، همان).

۲- حاکم شدن دولت واحد دینی و انقراض دولت های متعدّد

عصر مهدوی، عصر انقراض دولت ها و حکومت ها و جایگزینی یک حکومت دینی در سراسر جهان هستی است و این دولت تا قیامت به دست حضرت مهدی (عج) و جانشینان وی تداوم می یابد.
طاغوت ها و حکومت های ستمگر که موجب رعب، تفرقه، جهل، نابودی حرث و نسل و در نتیجه نا امنی می شدند، از بین می روند و بساط سرکشی ها، طغیان ها و ظالمان که زمین را مالامال از جور و ستم کرده بودند (کما ملئت جورا) و همه دولت های باطل از صحنه گیتی برچیده می شوند. و تنها یک حکومت به دست معصوم و صالح ترین فرد روی کره زمین با کارگزاران صالح و خداجوی شکل می گیرد. امام باقر (ع) در تفسیر آیه ((وَ قُل جاءَ الحَقّ وَ زَهَق الباطِلُ)) (اسراء: ۸۱) فرمود
: «هرگاه قائم آل محمد (ع) قیام کند، دولت باطل نابود می شود (و بستر نا امنی ها در جامعه از میان می رود» (آخوندی ،۱۳۸۶، ص ۱۵۰-۱۳۰).

در دولت حضرت مهدی (ع) اشرار که عامل نا امنی و ترس و وحشت هستند از بین می روند، بیعت هیچ طاغوتی پذیرفته نمی شود، اهل شرق و غرب بر گرد حضرتش جمع می شوند. و خداوند شرق و غرب را تحت سیطره و مالکیت و حاکمیت آن حضرت و یارانش در می آورد.

مردم به امت واحدی تبدیل می شوند و در سایه اتحاد، همزیستی و زندگی آرام و لذت بخشی را می گذرانند. همه مطیع امام و رهبر خویشند و بر آستان قانون الهی و قوانین اجتماعی سر می سایند و به آن احترام می نهند. این دولت کریمه که بر کل جهان سیطره دارد چند ویژگی دارد از قبیل: اوّلا: حکومت به دست کارگزارانی صالح و باتقوا اداره می شود. قرآن می فرماید: ((وَعَد اللّهُ الّذینَ آمنوا منکم وَ عملوا الّصالِحاتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الاَرضِ)) (سوره مبارکه نور، آیه ۵۵)؛ (و خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد). به عبارت دیگر، شایسته سالاری است نه خویشاوند گرایی، باند بازی و حزب گرایی. ثانیاً؛ عدالت گراست. ((یملاَها عَدلا کَما مُلئِت جورا))؛ زمین را مالامال از عدل می کند همچنان که پر از ظلم و ستم شده بود. آن حضرت بساط ظلم و بی عدالتی را که از بسترهای مهمّ ناامنی است، بر می چیند و سفره عدالت و عدالت خواهی را برای انسانهای عدالت جو در سراسر گیتی می گستراند، چرا که برقراری عدالت در زندگی اجتماعی هدف بنیادین خالق هستی است.

طبق آموزه های دینی، رسالت پیامبران الهی اجرای قسط و عدل در جامعه بوده است؛ ((لِیقُوم النّاسُ بِالقِسط)) از این رو حضرت مهدی (ع) شهد عدالت را در کام بندگان خدا می ریزد و از همین رو بندگان خدا در سایه عدالتش در آرامش و امنیت کامل به سر خواهند برد و احدی احساس ظلم و ستم به خود نخواهد کرد.
ثالثاً؛ امام (ع) در قضاوت بر اساس علم خود (و نه بیّنه و شهود) و به روش داود (ع) قضاوت می کند. امام صادق (ع) فرمود: وقتی قائم آل محمد (ع) قیام می کند، همانند حضرت داود در بین مردم داوری می کند، نیازی به بینّه (شهود عادل) ندارد، خداوند به او الهام می کند و به هر کس از آنچه پنهان کرده و انجام داده خبر می دهد.رابعاً؛ ثروت و مال را درست به دست مردم می رساند
.

خامسا؛ همه انسان ها در حکومتش برابرند، در هر قاره، با هر زبان، نژاد و رنگ که باشند، عضو یک خانواده محسوب می شوند و در کرامت انسان برابر شمرده می شوند. همچنان که پیامبر (ص) فرمود: عرب بر غیر عرب، عجم بر عرب، سرخ پوست بر سیاه پوست، و سیاه پوست را بر سرخ پوست فضیلتی نیست جز بر تقوا. رسول خدا (ص) از این ویژگی ها چنین خبر داد: ((مژده می دهم شما را به مهدی، او در امت من به هنگام سختی ها و اختلاف ها برانگیخته می شود. پس زمین را از قسط و عدل پر می کند، همانگونه که از جور و ظلم پر شده باشد، ساکنان زمین و آسمان از او راضی می گردند، مال را در بین مردم به طور مساوی و برابر تقسیم می کند و خدا دل های امت محمد (ص) را از بی نیازی پر می کند و عدل او ایشان را فرا می گیرد. رضایت ساکنان زمین و آسمان از حکومت حضرت مهدی (ع) نشان از امنیت و آرامش آنان دارد.

کارکرد این عدالت محوری که اساس کار دولت حضرت مهدی (عج) است و رضایت همه مردم را در پی دارد، موجب می شود که زمینه ها و بسترهای نا امنی در جامعه از بین برود (آخوندی ،۱۳۸۶، ص ۱۵۰-۱۳۰).

۳- رشد و شکوفایی اقتصادی

یکی از علل ناامنی جوامع بشری، تقسیم جامعه به دو طبقه غنی و فقیر است. علی رغم پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی، نه تنها مساءله فقر جهانی و گرسنگی میلیونها انسان، حلّ نشده که بر تعداد قربانیان فقر افزوده شده است. غارت ذخائر ملت های محروم توسط حکومت های زورگو و احتکار که ریشه در زیاده خواهی ها و منفعت طلبی ها و تعدی به حقوق دیگران دارد، موجب پیدایش جامعه طبقاتی و زمینه ساز ناامنی ها می شود. تا این نظام طبقاتی و فاصله ها که محصول زیاده خواهی های افراطی انسانهاست، از بین نرود، امنیت به جامعه باز نمی گردد.

عصر مهدویت، عصر شکوفایی اقتصاد و فراوانی نعمت هاست. واژه فقیر و غنی، شکاف طبقاتی و دو قطبی و چند قطبی شدن جامعه معنی ندارد. چرا که ریشه های جامعه طبقاتی یعنی حرص و ولع و افزون طلبی ها از بین می رود و مردم به فراخی نعمت می رسند به گونه ای که نفقات و صدقات روی دست مردم می ماند، گستره رفاه و شکوفایی اقتصادی چنان فراگیر است که مردگان آرزو می کنند دوباره به دنیا بازگردند. زمین حیات مجدّد می یابد و برکات از آسمان و زمین بر حکومت صالحان و خداجویان می بارد. رسول خدا (ص) آن روزگار طلایی را چنین ترسیم می کند: ((امت من (در عصر مهدی) به حدّی از نعمت ها برخوردارند که هیچ امتی چنین تنعّمی نداشته است. زمین تمام نعمت هایش را در معرض استفاده انسانها قرار می دهد، و هیچ نعمتی را در خود نگه نمی دارد. آن چنان ثروت انباشته است که مردی به آن حضرت می گوید: یا مهدی به من عنایت (و کمک) فرما. آن حضرت می فرماید: بگیر، آنگاه به قدر توانایی بردنش، به او طلا می بخشد)) (آخوندی ،۱۳۸۶، ص ۱۵۰-۱۳۰).

همچنین امام باقر (ع) فرمود: (((آن حضرت) آن چنان میان مردم مساوات و برابری برقرار می کند، تا آنجا که هیچکس را نیازمند زکات در میان مردم نمی یابی)) (اصفهانی (مجلسی دوم)،ج ۵۲، ص ۳۹۰). معاملات بر اساس شریعت اسلام انجام می گیرد و ربا، رشوه، غش در معامله و… از بین می رود.

۴- ایمان و دین مداری:

از منظر قرآن ایمان به خدا و دین مداری، بهترین بستر آرامش و امنیت روانی و سکینه دل شمرده شده است. انسان با ایمان، هم خود آرامش دارد و هم جامعه را به سوی آرامش و امنیت هدایت می کند.
((اِنّ الّذینَ قالُوا رَبُّنا اللّهُ ثُمّ اسْتَقامُوا فَلا خَوفٌ عَلیهِم وَ لا هُم یَحزَنُون)). (احقاف، آیه ۱۳.) (کسانی که می گفتند: ((پروردگار ما اللّه است))، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می شوند).

در عصر حکومت حضرت مهدی (ع) انسان ها با میل و رغبت به عبادت خدا روی می آورند. بنابراین افراد مؤمن و خداجوی که از مبداء شرّ یعنی شیطان فاصله گرفته و به مبداء خیر و نیکی و پاکی یعنی خداوند نزدیک می شوند، پیوسته احساس آرامش و امنیت می کند، همانند فرزندی که مادرش را پیدا کرده و خود را در آغوش او می اندازد (آخوندی، همان). ((اَلا اِنّ اَولیاءَ اللّهِ لا خَوفٌ عَلیهِم وَ لا هُم یَحزنُونَ)). (انعام، آیه ۴۸.)

۵- کمال اخلاقی

رذایل اخلاقی از بسترهای مهمّ بحران های روحی و روانی به شمار می آیند. فساد و فحشاء، شراب، قمار، زنا و ناهنجاری های اخلاقی از عمل شیطان شمرده شده است و شیطان نیز پیوسته پیروان خود را از این راهها به ناامنی روحی و روانی دعوت می کند. قرآن می فرماید: ((اِنما یریدُ الشیطانُ اَن یُوقِعَ بَینَکُم العَداوَةَ وَ البَغْضاءَ فِی الْخَمرِ وَ المَیسرِ) (مائده، آیه ۹۱.) پرهیز از ناهنجاری های اخلاقی و روی آوردن به ارزش های اخلاقی، مهم ترین عامل امنیت روحی و روانی اند. کینه توزی، عیبجویی، سخریه، تجسّس، القاب زشت، گمان بد، غیبت، تهمت و… هر کدام عاملی هستند برای شکستن حرمت و شخصیت افراد، از این رو خداوند با تحریم خون و مال و آبروی مسلمان، امنیت او را تضمین و تاءمین کرده است و هر چیزی که این موارد را به خطر بیفکند، امنیت و آرامش را از فرد گرفته است.

به عنوان مثال: بدبینی (سوء الظنّ) نه تنها به حیثیت و آبروی افراد لطمه می زند بلکه برای خود انسان نیز دنیایی وحشتناک و آکنده از غربت و انزوا فراهم می سازد. امام علی (ع) فرمود: «افراد بدبین از همه چیز و همه کس می ترسند، و نگرانی و هراس جانکاهی بر روانشان چیره شده که پیوسته احساس غربت و تنهایی می کنند» (آخوندی، همان). در عصر حکومت مهدوی (ع) اخلاق رذیله از دل بندگان بیرون رفته و اخلاق خوب جای آن می نشیند. امام علی (ع) فرمود: «هرگاه قائم آل محمد قیام کند کینه ها از دل بندگان بیرون می رود» (آخوندی ،۱۳۸۶، ص ۱۵۰-۱۳۰).. در آن عصر طلایی زنا اتفاق نمی افتد، شرابخواری از میان می رود و بغض نسبت به اهل بیت محو می شود.

۶- بالندگی عقل

در حکومت مهدی (ع) عقل و اندیشه بندگان خدا به برکت آن حضرت رشد می یابد امام باقر (ع) فرمود: «آن گاه که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سر بندگان (خدا) می نهد، پس عقل هایشان متمرکز می شود و افکارشان را کامل می کند».

شاید مراد از تمرکز عقول، که حجت باطنی است، اینکه عقل ها، مقهور و مغلوب هوس ها و خواسته های نفس نمی شوند، بلکه غالبند، لذا در عصر حضرت مهدی، ((عقلانیت حقیقی غالب)) حاکم می شود. همچنان که در روایتی می خوانیم: اگر عقل آدمی بر هوس او غالب شد، او برتر از فرشته ها می شود و اگر عقلش مغلوب هوس هایش شد از حیوانات پست تر می گردد.

این عقل در ارزیابی خوبی ها و بدی ها، زیبایی ها و زشتی ها، خوبی ها و زیبایی ها را بر می گزیند و راهی می رود که خدا ترسیم کرده و به آن دستور داده است. و آدمی را به سوی خداوندی هدایت می کند که سرچشمه امنیت هاست همچنان که از امام صادق (ع) پرسیده شد، عقل چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند «عقل آن است که به واسطه آن خداوند رحمن پرستیده شود و بهشت به دست آید» (آخوندی ،۱۳۸۶، ص ۱۵۰-۱۳۰).

حاصل این روایت آنکه هرگاه عقل و اندیشه بندگان خدا کامل و رشد یافت و حیاء و دین نیز همراه او شدند، دیگر جایی برای بسترهای ناامنی و تنش باقی نمی ماند.

۷- رشد دانش

نادانی و در پی آن خرافه پرستی، از بسترهای مهم ناامنی اجتماعی است. جوامعی که بی دانش و جهل در آنها بیشتر است، ناامنی نیز افزون تر است. برخلاف جوامعی که مردمش دانشمند و فرهیخته هستند. از این رو در عصر مهدویت جهل و نادانی از میان می رود و علم و دانش به اوج خود می رسد (آخوندی، همان).

امام صادق (ع) فرمود: «دانش بیست و هفت حرف (دسته، بخش) است. تمامی آنچه پیامبران آوردند، دو حرف بیش نبود، و مردم نیز بیش از دو حرف را نشناختند. آنگاه که قائم ما ظهور کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار نموده و در بین مردم نشر می دهد، و به آن دو حرف قبلی نیز ضمیمه شده به بیست و هفت حرف بالغ می گردد».(اصفهانی (مجلسی دوم)،ج ۵۲، ص ۳۳۶)

امام باقر (ع) فرمودند: «مردم در زمان قائم (عج) از حکمت برخوردار می شوند تا آنجا که زن در خانه اش به کتاب و سنت پیامبر (ص) قضاوت می کند» (آخوندی ،۱۳۸۶، ص ۱۵۰-۱۳۰).

نتیجه گیری:

از عوامل مهم ناامنی در جوامع بشری نزاع حق و باطل و کثرت باطل گرایان در مقابل حق است. چون اختلاف آراء و عقاید و تعصب های ایدئولوژیکی و وجود ادیان متعدد و تفسیرهای گوناگون از هر کدام، و پیدایش احزاب و مکاتب ساخت دست بشر، که هر کدام انسان ها را به سویی می کشانند و برای او وظایفی تعیین می کنند و در صورت مخالفت او را تهدید می نمایند.

عصر مهدوی، عصر انقراض دولت ها و حکومت ها و جایگزینی یک حکومت دینی در سراسر جهان هستی است و این دولت تا قیامت به دست حضرت مهدی (عج) و جانشینان وی تداوم می یابد.
طاغوت ها و حکومت های ستمگر که موجب رعب، تفرقه، جهل، نابودی حرث و نسل و در نتیجه نا امنی می

عصر مهدویت، عصر شکوفایی اقتصاد و فراوانی نعمت هاست. واژه فقیر و غنی، شکاف طبقاتی و دو قطبی و چند قطبی شدن جامعه معنی ندارد. چرا که ریشه های جامعه طبقاتی یعنی حرص و ولع و افزون طلبی ها از بین می رود و مردم به فراخی نعمت می رسند به گونه ای که نفقات و صدقات روی دست مردم می ماند، گستره رفاه و شکوفایی اقتصادی چنان فراگیر است که مردگان آرزو می کنند دوباره به دنیا بازگردند. زمین حیات مجدّد می یابد و برکات از آسمان و زمین بر حکومت صالحان و خداجویان می بارد

در عصر حکومت حضرت مهدی (ع) انسان ها با میل و رغبت به عبادت خدا روی می آورند. بنابراین افراد مؤمن و خداجوی که از مبداء شرّ یعنی شیطان فاصله گرفته و به مبداء خیر و نیکی و پاکی یعنی خداوند نزدیک می شوند، پیوسته احساس آرامش و امنیت می کند، همانند فرزندی که مادرش را پیدا کرده و خود را در آغوش او می اندازد

در عصر حکومت مهدوی (ع) اخلاق رذیله از دل بندگان بیرون رفته و اخلاق خوب جای آن می نشیند. امام علی (ع) فرمود: «هرگاه قائم آل محمد قیام کند کینه ها از دل بندگان بیرون می رود» (آخوندی، همان). در آن عصر طلایی زنا اتفاق نمی افتد، شرابخواری از میان می رود و بغض نسبت به اهل بیت محو می شود.

در حکومت مهدی (ع) عقل و اندیشه بندگان خدا به برکت آن حضرت رشد می یابد امام باقر (ع) فرمود: «آن گاه که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سر بندگان (خدا) می نهد، پس عقل هایشان متمرکز می شود و افکارشان را کامل می کند».

شاید مراد از تمرکز عقول، که حجت باطنی است، اینکه عقل ها، مقهور و مغلوب هوس ها و خواسته های نفس نمی شوند، بلکه غالبند، لذا در عصر حضرت مهدی، ((عقلانیت حقیقی غالب)) حاکم می شود. همچنان که در روایتی می خوانیم: اگر عقل آدمی بر هوس او غالب شد، او برتر از فرشته ها می شود و اگر عقلش مغلوب هوس هایش شد از حیوانات پست تر می گردد.

امام صادق (ع) فرمود: «دانش بیست و هفت حرف (دسته، بخش) است. تمامی آنچه پیامبران آوردند، دو حرف بیش نبود، و مردم نیز بیش از دو حرف را نشناختند. آنگاه که قائم ما ظهور کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار نموده و در بین مردم نشر می دهد، و به آن دو حرف قبلی نیز ضمیمه شده به بیست و هفت حرف بالغ می گردد».

اهم منابع و مآخذ

  1. قرآن مجید
  2. مجتبی؛ درجانی، حسین، امنیت در اسلام (مبانی و قالب های فکری)، فصلنامه نظم و امنیت انتظامی، شماره دوم، سال دوم، سال ۱۳۸۸.
  3. اصفهانی، مجلسی دوم، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالانوار، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۰ ه ق
  4. آخوندی، مصطفی، امنیت در عصر مهدوی (با تأکید بر چرایی و چگونگی آن)، فصلنامه حصون، شماره ۱۲، تابستان ۱۳۸۶. ‌‌

کلید واژه ها: امنیت عصر مهدوی عبودیت عدالت همه جانبه ایمان دین مداری


نظر شما :