سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)
مبانی معرفت شناسی بعد فقهی- حقوقی اندیشه امنیتی امام خمینی (ره)؛(۱۵)
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و محمدرضا رضائیان کوچی
با همکاری آقای حمید صادقی
مقدمه
از عناصر مبنایی در فهم اندیشه امام خمینی (ره) جامعه است. در این خصوص ممکن است پرسشهایی مطرح شود. آیا مصالح فرد و مصالح جامعه مقدم است یا مصالح جامعه بر مصالح فرد تقدم دارد؟ آیا فرد باید در جامعه هضم گردد و اسیر جبر جامعه باشد یا جامعه باید بهمثابه بستر تربیت انسان تلقی شود؟ رابطه متقابل جامعه با فرد چگونه ترسیم میشود؟ با آگاهی از تولید و بازتولید بسیاری از مفاهیم، نهادها، نقشها و ساختارهای جامعهشناسی و کاربرد آنها توسط امام خمینی (ره) نظیر انقلاب، استکبار، استعمار، نابرابری اجتماعی، برابری، جامعه، روابط متقابل، نظم، قانون، نوگرایی، طبقه، قشر، تغییر و دگرگونی اجتماعی، همبستگی، بسیج، توده، ملت، امت، وحدت، کثرت، جهان اسلام، جهان مستضعفین، شهرنشینان، روستائیان، اقلیتها، خانواده، مدرسه، مسجد، دانشگاه، کارخانه، روشنفکر، کارگر، کشاورز، سیاست، جنگ، رقابت، تفرقه، کشمکش، مذهب، دین، فرهنگ، زبان، قوم، نژاد، دموکراسی، جمهوری، گروه، انجمن، اصناف، مجلس، انتخابات، طبقه متوسط، طبقه ضعیف، طبقه ثروتمند، دولت، کشور و ارتش که گویای رویکرد دینی ایشان به جامعهشناسی و نگرش جامعهشناختی به دین و مفاهیم و نهادهای آن است. در این رابطه ارزیابی جامعه در دیدگاه امام خمینی (ره) قابلتوجه است.
بدنه اصلی
ازآنجاکه علم به بخشی از شناخت یا معرفت یا دانستههای انسان مربوط میباشد و بخشی از جهان هستی یا واقعیت را تشریح میکند، با روشهای خاصی شناخت علمی به دست میآید که بهصورت منظم و سنجیده فراهم میشود. ازاینرو معرفت علمی متعلق و مختص به فرد یا افراد معین نیست و هر کس که مبادی و روشهای علمی را بیاموزد و به کار بندد میتواند بهنوبه خود به دریافت علم و معرفت نائل گردد. شخص موافق اطلاعات و بر اساس شناخت قبلی خود میتواند رابطه میان دیدگاه هستیشناختی خود و واقعیات برقرار کند. شناخت قبلی او شامل اطلاعاتی پراکنده درباره واقعیتها نیست بلکه برای خود سازمان و نظامی دارد و اطلاعاتی را که کشف میکند موافق آن سازمان یا نظام به یکدیگر مرتبط میسازد و به تنظیم و طبقهبندی آنها میپردازد. سازمان یا نظام علمی سبب میشود که اطلاعات علمی همواره با همدیگر بیامیزند و منجر به بسط آن اطلاعات بر اساس شناخت هستی و دیدگاه هستیشناختی در زمینههای برخورد با واقعیت گردد. در این خصوص با توجه به جستار معرفتشناسی در اندیشه امام به ارائه بحث پرداخته میشود.
روشهای علمی متضمن اعمال یا مراحل متعددی هستند و مراحلی را که محقق از آغاز کار تا کشف واقعیت میپیماید را بیان میدارد. شخص پسازآنکه متوجه مسئله شد دست به تجربه میزند و یا به مطالعه تجربههایی که از دیگران برای او ماندهاند میپردازد. تجربه مجموعه اعمال و مداخلاتی است که انسان در واقعیت ایجاد میکند و بر اساس مطالعه نمودها یا اطلاعاتی موردتوجه افراد قرار میگیرد. در تجربه فعالیتهای گوناگونی مانند مشاهده، مقایسه صورت میگیرد و درنهایت استنتاج و پاسخ نهایی به دست میآید. روش مشاهدهای به دودسته تقسیم میشود یکی تشریحی و دیگری سندی که در روش سندی مشاهده غیرمستقیم صورت میگردد و تکنیک مورداستفاده آن تدارک اسناد لازم و کافی و سنجش اصالت و صحت آنها و معنا کردن و تفسیر آنهاست. شخص اسناد اصیل متعدد را جستجو میکند و آنها را باید همدیگر مقایسه میکند و درنهایت نتیجه پاسخ اصلی به دست میآید.
روش امام در کتاب کشفالاسرار بر این اساس استوار است که ایشان در برخورد با مشکلات و جهل گروهی از افراد و مشاهده مستقیم گروهی از سلاطین حاکم در زمان حکومت رضاخان به دفاع از مذهب تشیع میپردازد که در این دفاع به جمعآوری آیات قرآنی و احادیث و اسناد پرداخته و از آنها بهعنوان وسیله تکنیک در جهت اعتبار و حل پرسشهای مطرحشده استفاده مینماید. ایشان در اول کتاب کشفالاسرار با مشاهدات جامعه به انتقاد بپردازد و از شرایط عینی و ناگوار تاریک و پر از جهل و نادانی در کشورهای اسلامی یاد میکنند و به دنبال آن به پاسخ تمام سؤالات که از سوی منتقدان مطرحشده میپردازند. امام ابتدا سؤالات را جزءبهجزء مطرح میکنند و بعد بر اساس آن به تواتر اسناد و مدارک معتبر مراجعه نموده و به انتقاد داخلی و خارجی میپردازند تا بر مبنای شناخت علمی و عقلانی جهل را از میان بردارند. بهطور مثال ایشان در یک قسمت از کتاب به بحث اثبات امامت و ولایت میپردازند که این مسئله میتواند موضوع اصلی جامعهشناسی دینی شیعی را در برگیرد. امام در زمینه اثبات امامت و ولایت انتقادات واردشده را بر آن مطالعه میکنند و در تمام موارد انتقادات مطرحشده را با اسناد و مدارک پاسخ میدهند. «اگر امامت اصلی چهارم از اصول مذاهب است و اگر چنانچه مفسرین گفتهاند بیشتر آیات قرآن ناظر بر امامت است چرا خدا چنین اصل مهم را یکبار در قرآن صریحاً نگفته است که اینهمه نزاع و خونریزی بر سر این کار پیدا نشود یا اینکه چرا خدا اسم امام را با نمره شناسنامه ذکر نکرد تا خلاف برداشته نشود و اینهمه خونریزی نشود…» (امام خمینی، بی تا: ۱۰۵-۱۱۳). در نظر ایشان پدیدههای علمی دقیق و عقلانی مغایرتی با تعالیم و معارف دینی ندارند.
در این راستا دو رویکرد عمده را میتوان از یکدیگر جدا نمود و بر اساس آن روش معرفت و شناخت آن را مطرح نمود. «در قرن نوزدهم اندیشه پوزیتیویستی وارد علوم اجتماعی شد و روش تجربی بهعنوان روش شناخت در این علوم پذیرفته شد و مبنای تبیین و تفسیر مسائل قرار گرفت و از این دید برای هر معلولی باید به دنبال علل و عوامل شکلدهنده آن بود. گروه دوم (تفسیرگرایی) تئوریهایی است که به عوامل درونی بشر تأکید ویژهای دارد. از عمدهترین عوامل درونی بشر که تعیینکننده رفتار اوست میتوان امیال، غرایز و ساخت ناخودآگاه ذهن او را نام برد» (تنهایی ،۱۳۸۹: ۵۴). ازآنجاکه در میان اندیشههای مختلف با توجه به نگرش آنها اختلافنظر وجود دارد بنابراین باید دید که دیدگاه افراد در رابطه با واقعیات چگونه است و هرکدام با توجه به جهانبینی خود چگونه به روابط متقابل فرد و جامعه توجه دارند.
امام خمینی (ره) در زمینه شناخت و معرفت قلبی افراد طبایع مختلفی را بیان میدارند. یک گروه کسانی هستند که مخالف عقل و نقل میباشند. دسته دوم قدم به مرحله عقلی و فکری گذاشتهاند و با برهان عقلی به ادراک میپردازند. دسته سوم کسانی هستند که حقایقی را که با قدم فکری و عقلی ادراک کردند با قلم عقل به لوح قلب رساندند و دسته چهارم افرادی میباشند که به مقام کمال اطمینان رسیدهاند و با مجاهدات و ریاضات به مرتبه کشف و شهود نائل گشتهاند (امام خمینی، ۱۳۷۹: ۳۳-۳۸). امام خمینی (ره) همچنین به تفکیک و تمایز شناخت در جهانبینی الهی و مادی اشاره دارند و مینویسند «مادیون معیار شناخت در جهانبینی خویش را حس دانسته و چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون میدانند و هستی را همتای ماده دانسته و چیزی را که ماده ندارند موجود نمیدانند. قهراً جهان غیب مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت را یکسره افسانه میدانند. درحالیکه معیار شناخت در جهانبینی الهی اعم از حس و عقل میباشد و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم میباشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است و چیزی که ماده ندارد میتواند موجود باشد و همانطور که موجود مادی بهمجرد استناد دارد شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است» (امام خمینی، ۱۳۷۸: ۱۱).
در عرفان امام عارف باید رهنمون خلق بهسوی خالق باشد و انسانها را برای حیات طیبه دنیا و آخرت خود بسازد و پیراستن نفس و پرداختن به خود، به معنای از یاد بردن مردم و فراموش کردن مسئولیت نیست. امام در این زمینه میگویند «نفوس کامله خصوصاً آب الارواح و العقول ازآنجهت سیرشان سیر محبوبی است برقآسا به اصل خود میپیوندند و این بزرگواران در طی مقامات و درجات به عبادات شاقه نیاز ندارند، چه در مقام تنزل از غیب به شهادت و چه در مقام صعود به اصل خود از جذبات حق مدد میگیرند. بعد از بلوغ آن حقیقه الحقایق به اصل خود و بعد از طی مقامات روحیه و سر ریه، در مقام سیر من الحق الی الحق به وجود حقانی -بدون تجافی از مقام غیب- به سیر من الخلق الی الخلق بالحق یعنی به وجودی حقانی کلیه نفوس انسانیه را بهتفصیل وجودی مشاهده نماید» (امام خمینی، ۱۳۷۲: ۱۶۲-۱۶۳). امام از تذکر نفس معنای خشک و جامدی که انسان را در مفاهیم درونی محصور کرده و از تجربه زندهای که او را به عرصههای حرام زندگی نزدیک میکند گریزان میگرداند و گوشهنشینی و کنارهگیری از مردم و مسئولیتها و مشکلات بزرگ انسانی که انسان را در سرتاسر زندگیاش محاصره کردهاند برداشت نمیکند.
در رابطه با اصول حاکم بر مبانی معرفتشناسی اندیشه امنیتی امام خمینی (ره) اصل جامعیت منابع و ابزارهای معرفتشناختی و اصل عدم تفکیکپذیری دین از سیاست بررسی میشود. در رابطه با اصل جامعیت منابع و ابزارهای معرفتشناختی در اندیشه امنیتی امام خمینی (ره) لازم به ذکر است بهطورکلی معارف چهارگانه حسی و تجربی، عقلی یا برهانی، شهودی یا عرفانی و وحیانی در نگاه امام خمینی (ره) دارای مراتب و مراحلی است که اهم این معارف به ترتیب عبارتاند از معارف وحیانی، معارف روایی (سنت) و معارف عقلانی. مرتبه هرکدام از این معارف در ایجاد یقین و نزدیک ساختن انسان به مبدأ و کمال و حقیقت تعیین میگردند. با فرض جامعیت و جاودانگی دین و ماهیت اجتماعی- امنیتی قوانین آن و ضرورت تشکیل حکومت از منظر دینی، به طبع فراورده طبیعی آن در عرصه استنباط قوانین و احکام، فقه حکومتی است. بهعبارتدیگر برداشت جامعی از دین اسلام محصول فقهی چنین دینی را فقه حکومتی و ناظر به مصالح جمع و جامعه میداند نه فقه فردی و فردگرایانه محدودنگر. در رابطه با عدم تفکیکپذیری دین از سیاست در اندیشه امنیتی امام خمینی (ره) میتوان گفت امام با مبنای کلامی و برداشت جامعهشناختی از دین، اصل عدم تفکیکپذیری دین از سیاست و به عبارتی عینیت دیانت با سیاست را در اندیشه امنیتی خویش ارائه نموده است. در عمل امام با تحلیلی امنیت محور از اصل موضوعی «جامعیت دین» و انتظار حداکثری از آن به اصل ضرورت حکومت دینی میرسد. یعنی حکومت ازاینجهت ضرورت مییابد که متضمن اجرای احکام جامع آن است. در رابطه با اصل جامعیت دین و منابع معرفتشناختی مؤلفهها و شاخصهای نفی نگاه تکبعدی به مبانی معرفتشناختی (توجه به سهگانه عقل، سنت، وحی، اتکای نسبی به عقل بهعنوان منبع معرفت، ارزیابی چندبعدی منابع معرفت) و طریقیت ابزارهای معرفتشناختی (محدودیت علوم و لزوم تمرکز بر نیل به مبدأ کمال، کارکرد ذووجهین عقل بهعنوان منبع و ابزار معرفت، مراتب و مراحل معرفت و شناخت، ملازمه عقل و شرع) قابلبیان است. در رابطه با مؤلفهها و شاخصهای عدم جدایی دین از سیاست (محوریت دین در کلیه ابعاد وجودی، نقشپذیری ابعاد سیاسی- امنیتی و عملیاتی کردن اندیشه سیاسی-امنیتی دینمحور) و لزوم تحقق حکومت مطلوب دینی (جامعیت و کمال دین، توجه به چندوجهی بودن مکتب اسلام، لزوم اجرای احکام الهی، تدوین الگوی حکومت مطلوب) قابلبیان است.
جمع بندی:
مفهوم تجربی شناخت علمی در آراء امام خمینی (ره) محصور و مقید به ابزارهای مکانیکی نیست. ایشان در فرآیند معرفت ایشان با تلاش و کسب مهارتها و بصیرتهای لازم بهسوی هستی، به جهان اجتماعی نظاره میکند و در تلاشهای تجربی خود از مشاهدات مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده و با توجه به تواتر اسناد و مدارک از انتقاد داخلی و خارجی به نقد و استدلال میپردازد و درنهایت بر اساس انتقادات و پرسشهای مطرحشده به استنتاج و پاسخ هرکدام با توجه به منابع اشاره میکنند و برای هرکدام به شیوههای عقلانی دلیل و تفسیری قاطع بیان میدارد. امام بر عقلانی بودن تعالیم دینی تأکید میکند و همواره با اسناد و مدارک قرآنی و احادیث معتبر و همچنین کتب تاریخی دیگر در رد حریف و انتقادات وارد بر آن استدلالهای زیاد میآورند که دستاوردهای قطعی علم و عقل با دین مغایر نیست.
منابع
- امام خمینی (ره)، روحالله، آوای توحید، گردآوری عبدالله جوادی آملی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره )،۱۳۷۸.
- امام خمینی (ره)، روحالله، سرالصلوه معراج السالکین و صلوه العارفین، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره )،۱۳۷۹.
- امام خمینی (ره)، روحالله، صحیفه نور، تهران، موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی (ره )،۱۳۸۴.
- امام خمینی (ره)، روحالله، کشفالاسرار، تهران، ظفر، بیتا.
- امام خمینی (ره)، روحالله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، با مقدمه سید جلالالدین آشتیانی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره )،۱۳۷۲.
- تنهایی، حسین ابوالحسن، درآمدی بر مکاتب و نظریههای جامعهشناسی، تهران، نشر مرندیز ،۱۳۸۹.
نظر شما :