سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)
اصل باور به پیروزی نهایی جبهه حق در اندیشه دفاعی قرآن کریم؛(۳۴)
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و محمد برزگر نصرآبادی
با همکاری آقای حمید صادقی
مقدمه
قرآن کریم، نگرش صحیح در رابطه با غایت این جهان و آینده را تبیین کرده و معاد را با تمام مختصات خاص خود، در سیر این هستی اعلام نموده است. یکی از رخدادهای دیگری که در همین دنیا اتفاق خواهد افتاد و از سنت های الهی به شمار میرود، غلبه کامل حق هم در ظاهر و هم در باطن در قالب تحقق تمدن توحیدی و حاکمیت صالحان است. با این نگره، معادلات زندگی یک تحول راهبردی خواهد یافت.
توضیح اینکه یکی از سنّتهای عام الهی که در سراسر تاریخ و در همه جوامع جریان دارد، سنّت نزاع حق و باطل است. بر اساس آیات قرآن کریم مانند: انبیاء، ۱۸؛ اسراء ،۸۱؛ رعد، ۱۷؛ سبأ، ۴۸ و ۴۹، حق و باطل به طور مستمر با هم درگیر میشوند و این درگیری به غلبه حق بر باطل منتهی میشود. به طوری که تحولات کلان تاریخ را می توان بر طبق قاعده مذکور تفسیر کرد.
بررسی مستندات قرآنی
از صریحترین آیات درباره اصل غلبه حق بر باطل، آیه ۱۸ سوره انبیاء است: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ (انبیاء، ۱۸) علامه طباطبائی بعد از بیان مفردات آیه و توضیحات دیگر میفرماید: «آری سنت خدای تعالی بر این جریان یافته که: باطل را آن قدر مهلت دهد تا روزی با حق روبرو گردد، و با آن در بیفتد، تا به خیال خود آن را از بین برده، خودش جای آن را بگیرد، ولی خدا به دست حق خود، او را از بین ببرد و نابودش کند. پس اعتقاد حق هیچ وقت در زمین ریشهکن نمیشود، هر چند که در بعضی ادوار حاملین آن در اقلیت قرار گیرند و یا ضعیف شوند و همچنین کمال حق هرگز از اصل نابود نمیشود هر چند که گاهی اضداد آن زیاد گردند، و نصرت الهی هرگز از رسولان خدا جدا نمیشود هر چند که گاهی به اصطلاح، کاردشان به استخوان برسد آن چنان که مأیوس شوند و خیال کنند که به کلی تکذیب شدند. و این همان معنایی است که از جمله" بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ" استفاده میشود، چون این جمله اعراض و اضراب از جمله قبلی است که میفرمود: خداوند عالم را به لعب نیافریده و یا از جمله" لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً" که میفهماند خلقت عالم ناشی از اتخاذ لهو نیست، و اینکه فرمود: " نَقْذِفُ " به خاطر اینکه استمرار را میرساند دلالت دارد بر اینکه حق را به چنگ باطل انداختن سنت جاری و همیشگی خدا است و در اینکه فرمود: " نَقْذِفُ... فَیَدْمَغُهُ " دلالت دارد بر اینکه همیشه غلبه با حق است و در اینکه فرمود: " فَإِذا هُوَ زاهِقٌ" دلالت بر این معنا است که این درگیری حق با باطل ناگهانی صورت میگیرد و وقتی که دیگر کسی امید نمیبرد که حق غالب شود و باطل فرار کند، و چون آیه شریفه مطلق است، نمیتوان گفت مقصود حق و باطل در عقاید یا در سیره و سنت و یا در خلقت است؛ بلکه همه را شامل میشود و معنا این است که ما عالم را برای بازی خلق نکردیم و نخواستیم سرگرمی برای خود تهیه کنیم؛ بلکه سنت همیشگی ما این بوده که باطل را با حق بزنیم و آن چنان بزنیم که او را هلاک کند و ناگهان مردم ببینند که دارد از بین میرود. چه اینکه آن باطل حجتی باشد یا عقیدهای که حجت و عقیده حق آنها را نابود میکند، و چه اینکه عمل و سنتی باطل باشد که عمل و سنت حق آنها را از بین میبرد؛ هم چنان که در قرای ظالمه گذشته چنین شد و عذاب استیصال آن اعمال و سنتها را از بین برد و چه اینکه باطل چیز دیگری باشد (طباطبائی، ۱۳۹۰ ق: ۱۴/۲۶۳-۲۶۴).
سپس در بیان کلی تر مطلب را بدینگونه تشریح می کند: «از آیه شریفه حقیقت رجوع به سوی خدا استفاده میشود و آن این است که خدای تعالی مدام با حق باطل را میکوبد و حق را بر جا و از باطلی که خود را به شکل آن جلوه داده جدا میکند و نیز حق را از زیر باطلی که آن را پوشانده بیرون میآورد تا نماند مگر حق خالص و آن خدای عز اسمه و صفات علیه او است، که میفرماید" وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ" آن وقت است که آنچه از اسباب سبب مستقل پنداشته میشد همه از کار میافتد و آنچه ملک و قوت و اختیار برای غیر خدا پنداشته میشد همه از مالکیت و نیرومندی و صاحب اختیاری ساقط میشوند هم چنان که فرمود: " لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ" و نیز فرمود: " أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً" و نیز فرمود: " لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ" و نیز فرمود: " وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ" و آیاتی که این معانی را میرساند بسیار است» (همان).
با توجه به تفوق همه جانبه حق و اینکه توحید و دین اسلام آن حق می باشد، لذا پایان تاریخ با حاکمیت و حکومت جهانی برنامه الهی یعنی دین اسلام رقم خواهد خورد و این مکتب اسلام است که به عنوان گفتمان جهانی، حاکمیت خود را بر همه شرایع و مذاهب و مکاتب الهی و غیر الهی تثبیت می کند.
همین نکته نیز علاوه بر بیانات عمومی سیطره حق و نابودی باطل، به صورت خاص به عنوان یک اصل و سنت الهی در قرآن ذکر شده است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حاکمیت جهانی از آن امت اسلام و نظام اسلامی است تا این گونه فلسفه بعثت پیامبران، و نزول کتب آسمانی و شرایع الهی تحقق وجودی یابد و عدالت قسطی در همه جهان حاکمیت یابد (حدید، ۲۵).
خداوند درباره حاکمیت جهانی اسلام می فرماید: هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (توبه، ۳۳) که «معنای آیه این است که: خدا آن کسی است که رسول خود محمد (ص) را با هدایت- و یا با آیات و معجزات- و با دینی فرستاد که با فطرت و حقیقت آفرینش منطبق است، فرستاد تا آن را بر سایر ادیان غلبه دهد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند (طباطبائی، ۱۳۹۰ ق: ۹/۲۴۷).
این ظهور و استیلای جهانی اسلام بر همه ادیان، اختصاص به حوزه ادیان غیر الهی ندارد، بلکه همه ادیان الهی حتی دو شریعت مسیحی و یهودی نیز تحت حاکمیت اسلام و هیمنه آن خواهد رفت. خداوند دراین باره می فرماید: وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ؛ و ما این کتاب قرآن را به حق به سوی تو فرو فرستادیم، در حالی که تصدیق کننده کتابهای پیشین و حاکم بر آنهاست. پس میان آنان بر وفق آنچه خدا نازل کرده حکم کن (مائده، آیه ۴۸). علامه جوادی آملی در شرح آیه میفرماید: این آیه شریفه قرآن کریم را با کلمه بِالحَقّ وصف میکند که جامع همه اوصاف قرآن کریم از جمله هدایتگری و نورانیت است. قرآن کریم، هم نزول آن و هم تلقّی آن از سوی پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در کسوت یا مصاحبت حق بوده است: وبِالحَقِّ اَنزَلناهُ وبِالحَقِّ نَزَل، پس قرآن کریم کتابی سراسر حق است که صدر و ساقهاش را با حق ساختهاند… قرآن کریم بر کتابهای پیشین، مهیمن است، این وصف، ویژه قرآن است و درباره انجیل و تورات چنین تعبیری نیامده است. هیمنه قرآن کریم از آن روست که محتوای بالای آن بر مضمون دیگر کتابها ناظر و شاهد است، در نتیجه بر آنها برتری و حاکمیت دارد (جوادی آملی، ۱۳۸۹: ۲۲/۵۸۰-۵۸۱).
بر این اساس فرآیند طبیعی حرکت جهانی، به سمت سلطه و هیمنه بی چون و چرای حق در قالب تحقق تمدن جهانی توحیدی می باشد، به عبارتی دیگر تشکیل نظام اسلامی.
فلسفه تاریخ حیات بشر به گونه ای است که در نهایت صلاح بر فساد و قوای خیر بر قوای شر غلبه می کنند؛ این نقاط ثقل جهان بینی اسلامی است که در آن هیچ گونه تردیدی نیست (مهاجرنیا، ۱۳۹۸: ۶۶). چراکه در قرآن این چشم انداز از جهان به ظرافت ترسیم شده است، در تقابل دو جبهه و در حالی که جبهه کفر تمام اراده خود را برای خاموشی دین و به تعویق انداختن تاریخ انقضای حاکمیت خود به عرصه کشانده، نهایت خداوندی که تمام کننده نور خود است، با اظهار دین اسلام بر همه مکاتب، نظام توحیدی را حاکم می کند.
...یُرِیدُونَ لِیُطْفِئواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ، هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهْدَی وَ دِینِ الحْقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلیَ الدِّینِ کلُّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (صف، ۸و۹) در این آیات بیان می دارد: وضعیت بنی اسرائیل به فسق و ظلم ختم نشده و امروز کارشان از تکذیب و انکار بالاتر رفته و اراده دارند نور پرفروغ الله را با دهانهایشان خاموش کنند…اما این اراده ناکام است چراکه در حالی رخ می دهد که خداوند برای نور مخصوص خود برنامه ای دارد و می خواهد او را به تمامیت برساند و بنی اسرائیل قصد دارند از این قضیه جلوگیری کنند. غافل از اینکه کسی نمی تواند جلوی الله بایستد ولو اینکه جریانی کراهت داشته باشند. این اتمام نور را با غلبه دین نهایی بر همه ادیان انجام خواهد داد (صبوحی، ۱۳۹۶: ۲۰۸-۲۰۹).
جمع بندی
بر اساس آیات قرآن کریم مانند: انبیاء، ۱۸؛ اسراء ،۸۱؛ رعد، ۱۷؛ سبأ، ۴۸ و ۴۹، حق و باطل به طور مستمر با هم درگیر میشوند و این درگیری به غلبه حق بر باطل منتهی میشود. به طوری که تحولات کلان تاریخ را می توان بر طبق قاعده مذکور تفسیر کرد. باور به این اصل آحاد جامعه اسلامی را در مسیر خود مستحکم کرده و اقتدار دفاعی ویژه ای را به جامعه اسلامی می بخشد.
منابع
- قرآن کریم
- جوادی آملی، عبدالله، (۱۳۸۹)، تسنیم (جلد بیستم و دوم)، چاپ اول، قم، اسراء
- صبوحی، علی، (۱۳۹۶)، تدبر در قرآن کریم (جلد دوم)، چاپ اول، قم، مؤلف.
- طباطبائی، سید محمد حسین، (۱۳۹۰ ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه اعلمی.
- مهاجر نیا، محسن، (۱۳۹۸)، اندیشه دفاعی اسلام، چاپ دوم، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- و...
نظر شما :