سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)
اصل «حکم عقل به وحدانیت خداوند» و مؤلفه «توحیدشناسی دینی» در اندیشه امنیتی اسلام از منظر قرآن کریم با تکیه بر تفاسیر منتخب؛(۴۰)
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و جواد سلطانی فرد
با همکاری آقای حمید صادقی
مقدمه
از آنجایی که اسلام اهمیت خاصی برای فراهم ساختن امنیت در جامعه ایمانی قائل شده است، لذا ضروری است که مبانی، اصول، مؤلفه ها و شاخص هایی را که متولیان و به تبع جامعه ایمانی را به امنیت نزدیک می سازد مورد بررسی قرار گیرد.
انسان موحد – به ویژه متولیان تأمین امنیت در کشور – برای هر چه بهتر نهادینه کردن امنیت فرهنگی-اجتماعی در جامعه باید ضمن انجام دادن وظیفه خود، نتیجه امور را به خداوند واگذار کرده و از هیچ تلاشی در این راستا فروگذار نکنند. همچنین در تمامی امور خود رضای خداوند را در نظر بگیرند و نسبت به مخاطبان خود با انصاف و تقوا برخورد کنند.
هدف اصلی این یادداشت، بررسی و تبیین «حکم عقل» به وحدانیت خداوند و تأثیر آن در «توحیدشناسی دینی» با تکیه بر تفاسیر منتخب (المیزان، تسنیم، نمونه، أطیب البیان و کشف الأسرار) است که از روش توصیفی تحلیلی و ابزارهای فیش برداری از متن پروژه اصلی استفاده شده و درنهایت یافته های خود را به کمک روش تحلیل محتوا از نوع مضمون تحلیل نموده است.
فرهنگ – که روح حاکم بر جامعه و اجتماع است – زمانی می تواند کارکرد صحیح خود را در جامعه داشته باشد که بر اساس مبانی و اصول امنیت پایه ریزی شده باشد.
در این یادداشت به بررسی اصل «حکم عقل به وحدانیت خداوند» پرداخته شده که متخذ از مبنای «عقل» است. از این اصل مولفه «توحیدشناسی دینی» استخراج شده است. بر اساس این مؤلفه به ترتیب شاخص های «درنظر گرفتن رضای خدا در تمامی امور»، «تفویض، توکل و تسلیم» و «رعایت انصاف و تقوا در عملیات تلافی جویانه» حاصل شده است.
مبنای «عقل»
یکی از مبانی ای که پس از بررسی مبدأ معرفت شناختی به دست می آید، مسأله عقل و عقلانیت در اسلام و قرآن کریم است.
واژه عقل، مصدر «عقل یعقل» در کتابهای لغویان، به معانی مختلفی به کار رفته است (نک: احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ماده عقل، ۴، ۶۹؛ ابن درید، الاشتقاق، ماده عقل؛ جوهری، صحاح اللغة، ماده عقل؛ فیومی، مصباح المنیر، ماده عقل؛ ابن منظور، لسان العرب، ماده عقل؛ راغب، مفردات قرآن، ماده عقل). عقل، در لغت به معنای امساک و منع است. از مجموع کتابهای لغویان استفاده میشود عقل به معانی فهم، معرفت، قوّه و نیروی پذیرش علم، علم، تدبّر، نیروی تشخیص حق از باطل و خیر از شر، آمده است. البته عقل در علوم مختلف، دارای معانی اصطلاحی متفاوتی میباشد (نک: رسائل ابن سینا، ۱، ۸۹ - ۸۷ (. مثلاً به نظر میرسد در مباحث تربیتی، عقل ضمن حفظ معنای لغوی منع و امساک، اصطلاحاً نیروی تشخیص و فهم و ادراک میباشد که پس از تشخیص حق از باطل و خیر از شر، مشوّق است تا انسان بر طبق آن فهم و تشخیص، به عمل صالح دست یابد و در نتیجه، نفس را از عمل نسنجیده، گناه، و انحراف، ضبط و منع نماید.
علامه طباطبائی، ذیل آیه هفتم سوره «ق» فرمودهاند:
«قلب چیزی است که انسان به وسیله آن تعقل میکند و در نتیجه، حق و باطل و خیر و شرّ را از یکدیگر تمییز میدهد.» (علامه طباطبایی، المیزان، ۱۸، ۳۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳، ۱۲۲).
قرآن کریم مکرراً با نهیب «افلا یعقلون»، «افلا تعقلون» انسان را به عقل ورزی تشویق میکند. در قرآن، تدبر، (سوره محمد، آیه ۲۴) تفکر (سوره انعام، آیه ۵۱)، تفقه (سوره توبه، آیه ۸۷)، تذکر (سوره ص، آیه ۲۹)، نظر (سوره یوسف، آیه ۱۰۹)، عبرت آموزی (سوره یوسف، آیه ۱۱۱؛ نک: میبدی، کشف الأسرار، ۲، ۲۲۹) به عنوان کارهای عقل، قلب و لبّ ذکر شدهاند.
حاصل اینکه، عقل در متون اسلامی به معنای اصطلاحی منع و بازداشتن خاص و متناسب با سعادت و هدایت انسان که باز داشتن از ضلالت و انحراف است استعمال شده است.
ناگفته نماند که جهان بینی توحیدی که ناشی از مبنای «عقل» و تفکر استدلالی و عقلانی است، به وضوح در جمهوری اسلامی ایران دیده می شود. توضیح آنکه انقلاب اسلامی ایران و نظام سیاسی جمهوری اسلامی نه تنها برمبنای جهانبینی توحیدی بنا شده، بلکه رسالت خود را در مقابله با جهانبینی مادی تعریف کرده است. حتی با مروری اجمالی بر اندیشههای نظریهپردازان انقلاب اسلامی (مطهری، ۱۳۸۵: شریعتی، ۱۳۷۴) و به ویژه اندیشهها و رفتار امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار و معمار نظام جمهوری اسلامی ایران، به خوبی میتوان دریافت که انقلاب اسلامی ایران برمبنای جهانبینی توحیدی و در نقطه مقابل جهانبینی مادی شکل گرفته است (امام خمینی (ره)، ۱۳۸۶ و قاضیزاده، ۱۳۷۷.) از دیدگاه این اندیشمندان و به ویژه امام خمینی (ره) «افق بشری فقط محدود به جهان مادی و محسوسات نیست. در ورای عالم ظاهر و شهادت، عالم غیب و الهی هم وجود دارد که برتر و بالاتر از جهان محسوس است و در واقع هستی واقعه همان ا ست.» (نک: درویشی، تأملی نظری بر امنیت ملی، ۸ و۷).
اصل «حکم عقل به وحدانیت خداوند»
یکی از اصولی که از مبنای «عقل» سرچشمه می گیرد، «حکم عقل به وحدانیت خداوند» است. بهترین روش برای اثبات خداوند – که در گفتمان دینی از آن به «اصل توحید» یاد می شود – اثبات عقلانی وجود خداوند است که مفصلاً در علم کلام از آن بحث می شود.
در اندیشه قرآن، خداوند، محور آفرینش، کمال و هدایت است و در ذات و فطرت انسان جای دارد و انسان با او آشناست، به همین دلیل، انسان همواره در جست و جوی اوست و بسیاری از امور خود را در ارتباط با او تنظیم می نماید. البته این بدان معنا نیست که انسان فاقد اراده و مسلوب الاختیار باشد، بلکه تصمیم گیرنده و مختار است و اختیار او در طول اراده خداوند می باشد. به عبارت دیگر، خدا و ارادة او در تمام زندگی انسان ساری و جاری است و انسان نیز باید در این راستا و کسب رضایت الهی و زیست متناسب با قوانین و فرمان های الهی کوشش نماید (نک: همانجا).
بسیاری از براهین همچون برهان امکان و وجوب – که آن را اسدّ دانسته اند – بر همین اساس (تفکر عقلانی) شکل گرفته اند. به مناسبت و به طور مختصر اشاره ای به برهان امکان و وجوب خواهیم داشت:
به یقین در جهان خارج موجودی هست. این موجود اگر واجب الوجود باشد ادعای ما (که وجود خداوند یا همان واجب الوجود است) ثابت میشود و اگر ممکن الوجود باشد، با توجه به نیازمندی آن به علت و با توجه به امتناع تسلسل و دور، به موجودی نیاز دارد که وجودش معلول موجود دیگری نباشد و چنین موجودی، واجب الوجود (یا همان خداوند) است.
شاید بسیاری از اندیشمندان غیر مسلمان، این برهان را نپذیرند و یا برخی اندیشمندان مسلمان نیز نقدهایی در مورد این برهان مطرح کرده باشند، اما در طرف مقابل، بسیاری از اندیشمندان، با قدرت به تبیین نکات دقیق فلسفی و نیز پاسخ اشکالات وارده بر این برهان میپردازند.» (نک: جوادی آملی، تسنیم، ۳۱، ۱۷۹؛ نک: میبدی، کشف الأسرار، ۱، ۳۲۰).
مؤلفه «توحیدشناسی دینی»
مؤلفه «توحید شناسی دینی»، مؤلفه ای است که از اصل «حکم دین به وحدانیت خداوند» استخراج می شود. این مؤلفه، شاخصه هایی دارد که به آنها اشاره می شود:
شاخص «درنظر گرفتن رضای خدا در تمامی امور»
از این شاخصه در فرهنگ دینی با عنوان «اخلاص» یاد می شود. اخلاص یعنی کار را برای رضای خداوند انجام دادن. در مقابل واژه اخلاص، واژه «ریا» قرار دارد که از آن به شدت مذمت شده است.
واژه «ریا» از مادّه «رأی» به معنای «خودنمایی» است (ابن منظور، لسان العرب، ۱۴، ۲۹۶) و در اصطلاح به معنای آن است که شخص، کار خوبی انجام دهد و قصدش تظاهر و نشان دادن به مردم باشد نه برای خدا.
در مقابل ریا، «اخلاص» قرار دارد. انسان ریاکار، گرفتار «شرک» است، بدین معنی که در کنار خداوند، برای مردم نیز حساب جداگانهای بازکرده و آنان را در اداره امور زندگیاش مؤثر میداند شرک به معنای شریک قائل شدن برای خداوند است و از یک منظر، به دو دسته تقسیم میشود:
الف) «شرک جلی» یا شرک آشکار (بزرگ)، شرکی است که گریبان مشرکان بتپرست و… را گرفته است؛ بنابراین این شرک موجب خارج شدن شخص از اسلام میشود.
ب) نوع دوم از شرک، «شرک خفی» یا شرک پنهان (کوچک) بوده و به معنای در نظر داشتن غیرخدا در انجام کارهاست و به عبارتی، کار را برای غیرخدا انجام دادن است؛ مواردی همچون «ریا» و «نفاق» از همین نوع هستند. این شرک، موجب خروج شخص از اسلام نمیشود؛ بنابراین شخص مؤمن ممکن است به این شرک مبتلا شود.
شاخص «تفویض، توکل و تسلیم»
شاخصه دیگر مولفه «توحیدشناسی دینی»، «تفویض، توکل و تسلیم» است. «تفویض» در لغت به معنای رد و واگذاری یک امر به دیگری و حاکم قرار دادن وی در آن امر است (نک: ا بن منظور،، لسان العرب، ۷، ۲۱۰).
در اصطلاح قرآنی، تفویض به معنای برگرداندن و واگذاری کارها به خداوند متعال است. در نتیجه تفویض با توکل و تسلیم معنای نزدیک به هم دارند. آنچه سبب تفاوت است، اعتبارهای مختلف است؛ یعنی به این اعتبار که بنده آنچه را که به ظاهر، منسوب به خودش بوده، به خدا برگرداند و خود را از همۀ امور برکنار بداند و هیچ کاری را به خود بر نگرداند. در سلسله مراتب، توکل از همه پایینتر و سطحیتر است و از آن دقیقتر و بالاتر تفویض و دقیقتر و مهمتر از آن تسلیم است (ن ک: طباطبائی، المیزان، ۱۷، ۳۳۴).
شاخص «رعایت انصاف و تقوا در عملیات تلافی جویانه»
رعایت انصاف و تقوا یکی از شاخصه های فرهنگی مهم در اندیشه امنیتی اسلام است که از اصل «حکم دین به وحدانیت خداوند» متخذ است.
تقوا به معنای خودنگهداری است تا جایی که کار انسان به تجاوز و تعدّی از حدود الهی کشیده نشود. از نظر قرآن کریم به حدی مهم است که به عنوان شاخصه و معیار کرامت انسان و تقرب او به خداوند متعال معرفی شده است.
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (سوره حجرات، آیه ۱۳؛ نک: طیب، اطیب البیان، ج ۲، ص ۱۱۱).
جمع بندی و نتیجه گیری
بسیاری از آموزهها و تعالیم اسلامی به صورت مستقیم غیرمستقیم با مسأله مهم «امنیت» در ارتباط است. روشن شد که در نظر گرفتن رضای خدا در تمامی امور، توکل و تسلیم و رعایت تقوا می تواند نقش مؤثری در تأمین امنیت داشته باشد. همچنین انسان موحد – به ویژه متولیان تأمین امنیت در کشور – برای هر چه بهتر نهادینه کردن امنیت فرهنگی-اجتماعی در جامعه باید ضمن انجام دادن وظیفه خود، نتیجه امور را به خداوند واگذار کرده و از هیچ تلاشی در این راستا فروگذار نکنند. همچنین در تمامی امور خود رضای خداوند را در نظر بگیرند و نسبت به مخاطبان خود با انصاف و تقوا برخورد کنند.
همچنین روشن شد که یکی از آثار مثبت ایمان مذهبی، برخورداری شخص مؤمن یا جامعه مؤمنان (در بعد اجتماعی) از امنیت است. چنان که بسیاری از دستورات و توصیه های اخلاقی دین مانند خوش خلقی و خوش رویی و خوش گویی و خوش بینی نسبت به دیگران در همین راستا قابل ارزیابی است. همانگونه که یکی از فلسفه های پاره ای از احکام و مقررات اسلامی مانند وجوب امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و یا حرمت غیبت، تهمت، افترا، اهانت، تمسخر، قذف، غصب، سرقت، زنا و… برقراری امنیت همه جانبه در جامعه دینی است. حکومت دینی نیز موظف است که در برنامه ریزیهای خویش یکی از محورهای عمده را تامین امنیت قرار دهد و در راستای تحقق آن از هیچ تلاشی دریغ نورزد.
در یادداشت حاضر، بعد فرهنگی-اجتماعی اندیشه امنیتی اسلام با تکیه بر تفاسیر منتخب با مبنای «عقل» مورد بررسی قرار گرفته است. تلاش بر آن بوده است که از این مبانی، اصول، مؤلفه و شاخص های مرتبط با موضوع استخراج گردد. در یادداشت حاضر به بررسی مبنای «عقل» پرداخته شده و از این میان به اصل «حکم عقل به وحدانیت خداوند» اشاره شده است. از این اصل مولفه «توحیدشناسی دینی» استخراج شده است. بر اساس این مؤلفه به ترتیب شاخص های «در نظر گرفتن رضای خداوند در تمامی امور»، «توکل، تفویض و تسلیم»، «رعایت انصاف و تقوا در عملیات تلافی جویانه» حاصل شده است. امید است که با مدنظر قرار دادن این اصل و به تبع مؤلفه و شاخص های آن، بتوان گام های خوبی در جهت وفاق میان قلوب آحاد مردم و از طرفی میان متولیان امر تأمین امنیت و مردم برداشت که این امر تأثیر زیادی در تأمین امنیت جامعه ایمانی خواهد داشت.
منابع
- قرآن کریم
- ابن سینا، (۱۴۰۰) رسائل، قم، انتشارات بیدار.
- ابنفارس، احمد بن فارس، (۱۴۰۴) معجم مقاییس اللغة، با تحقیق و تعلیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الإسلامی.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، (۱۴۱۴) لسان العرب، با تحقیق و تصحیح جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع.
- جوادی آملی، عبداله (۱۳۹۰) تسنیم، قم، اسراء.
- حسینی زبیدی، محمد مرتضی، (۱۴۱۴) تاج العروس من جواهر القاموس ، با تحقیق و تصحیح علی هلالی، بیروت، دارالفکر.
- درویشی، فرهاد، (۱۳۷۶) تاملی نظری بر امنیت ملی: تمهیدات و رهیافتها، تهران، انتشارات فرماندهی و ستاد سپاه.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (۱۴۱۲) مفردات ألفاظ القرآن با تحقیق و تصحیح صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالقلم.
- طباطبایی، سید محمد حسین، (۱۳۷۴) المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
- طیب، سید عبدالحسین، (۱۳۷۸) اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام.
- مکارم شیرازی، ناصر، (۱۳۷۴) تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة.
نظر شما :