سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)

تبیین اصل آزادی سیاسی از منظر بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۵۵)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
تعداد بازدید:۷۲
تبیین اصل آزادی سیاسی از منظر بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۵۵)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و جواد علایی آوارگانی
با همکاری حمید صادقی

مقدمه

بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران دارای مبانی متعددی است که ریشه در منابع اسلامی و انقلابی دارند. این مبانی شامل هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، معرفت شناسی، راه و روش شناسی و غایت شناسی است. از دل مبنای جامعه شناسی به عنوان یکی از مبانی مهم این مکتب اصولی استخراج شده است اصل جامعه شناسی به عنوان یکی از این مبانی دارای اصولی چون اصل تفکیک قوا، امامت و رهبری، اصلاح رفتاری و آزادی سیاسی است که در این یاداشت نظری اصل آزادی سیاسی به عنوان یکی از اصول تبیین می شود. نکته ای که در خصوص آزادی و امنیت در بعد سیاسی امنیت حائز اهمیت است اینکه رابطه میان این دو مفهوم همچون رابطه سایر متغیرها صرفاً یک‌سویه نیست، بلکه از سنخ تعاملی و تأثیر و تأثری است. از یک‌سو، آزادی، در تأمین و تضمین امنیت مساعدت می‌کند و در سوی مقابل، امنیت نیز فضا و گونه‌های گسترده تحقق آزادی را برای افراد و نهادها بسط و گسترش می‌دهد. با این وجود تصریح بر آزادی به‌عنوان یک متغیر مستقل بیش از آنکه به جنبه سلبی امنیت توجه داشته باشد، با معنای ایجابی آن که معطوف به رضایت، سعادت و اطمینان قلبی است، مرتبط است.

آزادی سیاسی در اندیشه امام علی (ع)

آزادی در مکتب امام علی به معنای رهایی از هر قید و وابستگی مادی و دل‌بستگی به غیر خدا دارد و با آزادی به معنایی آزادی مطلق به این معنا که انسان مالک خویش باشد و نه مملوک دیگری. از مهم‌ترین انواع آزادی در اندیشه علی (ع) آزادی سیاسی است، به عقیده امام مردم باید در عرصه سیاسی خود را آزاد بدانند و وظیفه رهبران سیاسی است که آن‌ها را محدود نسازند و در حفظ آزادی سیاسی آن‌ها بکوشند. در نامه ‌ایشان به مالک اشتر توصیه می‌کنند که به‌عنوان زمامدار مردم و جامعه اسلامی حق آزادی سیاسی مردم را پاس بدارد. حضرت خطاب به ایشان می‌فرماید:  «وَإِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِکَ، وَاعْدِلْ عَنْکَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِکَ، فَإِنَّ فِی ذَلِکَ رِیَاضَةً مِنْکَ لِنَفْسِکَ، وَ رِفْقاً بِرَعِیَّتِکَ، وَإِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ مِنْ تَقْوِیمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ» و هر گاه رعیت بر تو بدگمان گردد، عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار، و با این کار از بدگمانی نجاتشان ده، که این کار ریاضتی برای خودسازی تو و مهربانی کردن نسبت به رعیت است، و این پوزش‌خواهی تو آنان را به حق وامی‌دارد (نهج‌البلاغه:  نامه 53). در حقیقت گمان بد بردن مردم به حکومت و یا وظیفه مداری مسئولان در جواب‌گو بودن مردم در صورت انتقاد از عملکرد آن‌ها بیانگر آزادی سیاسی و حق آزادی سیاسی آنان است.

آزادی سیاسی در کلام امامین انقلاب

آنچه در اندیشه امام خمینی در تبیین رابطه میان آزادی و امنیت مورد تأکید قرار می‌گیرد، اولا ریشه در اسلام‌شناسی امام خمینی و تلقی ایشان از اسلام به‌عنوان دینی ذوابعاد و کامل دارد و ثانیاً مبتنی است بر آنچه که در مباحث فرانظری و بویژه انسان‌شناسی اشاره گردید. بر اساس این استدلال، احکام فقهی اسلام که تنظیم‌کننده عمل انسانی برای رسیدن به کمال و سعادت است، اصولاً مبتنی بر مفسده و مصلحت است و لذا آزادی نیز همچون بسیاری از مفاهیم دیگر، معنا و تعریف جدیدی پیدا می‌کند که قابل تطبیق با آنچه در مکاتب مادی تعریف می شود، نیست. اما آنچه امام خمینی در تعریف آزادی و سپس رابطه آن با امنیت مورد تأکید قرار می‌دهد از ظرافت خاصی برخوردار است که تعمق در آن، چشم‌انداز جدیدی را در تحول مفهوم امنیت پیش روی انسان قرار می‌دهد. امام خمینی با نگاهی خاص که ریشه در معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی توحیدی دارد ، با تصریح بر این اصل که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه‌چیز است و مالک همه‌چیز؛ آزادی را در رابطه با تسلیم شدن در برابر این حقیقت تعریف می‌کند و  با استدلال عقلانی بر این نکته تصریح می‌کند « انسان تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانی نباید اطاعت کند مگر اینکه اطاعت او اطاعت خدا باشد.» (صحیفه امام، ج۵ : ۳۸۸) آنچه که در استدلال فوق نهفته است اینکه امام خمینی، آزادی را در تسلیم نشدن در برابر غیر خدا می‌داند و لذا بر این نکته تصریح می‌نماید که هیچ انسانی حق ندارد انسان‌های دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند. و سپس با مفروض قرار دادن این استدلال و اصل اعتقادی ، آزادی را این‌گونه تعریف می‌کند:  «اما از این اصل اعتقادی، اصل آزادی بشر را می‌آموزیم که هیچ فردی حق ندارد انسانی و با جامعه و ملتی را از آزادی محروم کند، برای او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خود که بسیار ناقص است و یا بنا به خواسته‌ها و امیال خود تنظیم نماید و از این اصل ما نیز معتقدیم که قانون‌گذاری برای بشر تنها در اختیار خدای تعالی است، همچنان که قوانین هستی و خلقت را نیز خداوند مقرر فرموده است، و سعادت و کمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانین الهی است که توسط انبیا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسان‌هاست و بنابراین بنا، انسان باید علیه این بندها و زنجیرهای اسارت و در برابر دیگران که به اسارت دعوت می‌کنند قیام کنند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگی تسلیم و بنده خدا باشند. »(همان)

امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی)  آزادی سیاسی را از عناصر ذاتی جمهوری اسلامی می دانند و در حد گسترده و بدون محدودیت آن را مورد تأکید قرار می‌دهند اما تاکید دارند آزادی باید در قالب چهارچوب‌ها و حدود خاص باشد. آزادی نباید مخالف با ارزش های اسلامی و اخلاقی باشد. ایشان در همین راستا می فرمایند:  آزادی هم مانند کرامت انسانی از اجزاء ساخت حقیقی و باطنی و درونی نظام جمهوری اسلامی است.(بیانات در دیدار با اساتید 1387/9/24) و آزادی سیاسی در بزرگ‌ترین و مؤثرترین شکلش هیچ محدودیتی ندارد.(بیانات در خطبه های نماز جمعه 1366/3/22) البته این بدان معنا نیست که ارزش‌های اساسی جامعه نادیده گرفته شود..افزون بر این نبود محدودیت به معنای آن نیست که خارج از چارچوب‌های قانونی باشد. از نظر رهبری، آزادی خارج از چارچوب قانونی، به هرج‌ومرج می‌گراید»(بیانات در جمع مسئولان صدا و سیما1381/11/16 ). بنابراین حفظ و تداوم آزادی به‌عنوان نعمتی بزرگ، مشکل‌تر از به دست آوردن است.(بیانات در دیدار اقشار مختلف 1/6/1368) مطالبه آزادی به‌ویژه از سوی جوانان باید همیشگی بوده و از یاد نرود.(بیانات در بین جوانان اصفهان 1380/8/12) هرچند آزادی از سویی دادنی است و حاکمان اجازه ندارند آزادی‌های قانونی را از کسی سلب کنند، بلکه برای آزادی همه مردم از هر طبقه وظیفه آنان است (بیانات در سالگرد ارتحال امام خمینی 1380/3/14).

ایشان در رابطه آزادی و تکلیف می فرمایند: «اسلام آزادی را همراه با تکلیف برای انسان دانسته که انسان بتواند با این آزادی، تکلیف را صحیح انجام بدهد، کارهای بزرگ را انجام بدهد، انتخاب‌های بزرگ را بکند و بتواند به تکامل برسد.(همان) نتیجه این تفکر این است که آزادی آموختنی است یعنی آزدای آداب و فرهنگی دارد که باید آن را آموخت «کسانی که نام آزادی را می‌آورند ولی به فرهنگ آزادی مطلقاً پایبند نیستند به آزادی ضربه می‌زنند این‌ها به آزادی خیانت می‌کنند(بیانات در بین دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر 1379/12/9)

آزادی سیاسی در اسناد بالادستی

طبق متن قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند(اصل نهم قانون اساسی)

در سند چشم انداز بیست ساله علاوه بر مشارکت مردم بر بستر سازی برای آزادی نیز تاکید شده است: تلاش در جهت تبیین و استحکام مبانی مردم‌سالاری دینی و نهادینه کردن آزادی‌های مشروع از طریق آموزش، آگاهی‌بخشی و قانونمند کردن آن(سند چشم انداز بیست ساله) در سیاست های کلی مورخ 2/ 10/ 1387نیز بر حمایت از آزادى‏هاى مشروع و صیانت از حقوق اساسى ملت تاکید شده است (سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه در چارچوب سند چشم انداز بیست ساله 1387/10/2)

اصل آزادی سیاسی دارای مؤلفه  اعتقاد به حکومت مردم سالار و شاخص های آزادی بیان و آزادی انتخاب و اراده است که در زیر بررسی شده اند:

مؤلفه اعتقاد به حکومت مردم سالار

این حقیقت ملموس را همه درک می‌کنند که هر کس را اکثریت مردم به زمامداری برگزینند، حاکم می شود؛ زیرا نیروی اصلی جامعه، خود مردم هستند. بیعت اکثریت مردم یک اثر طبیعی و تکوینی داشت و آن، حصول قدرت متمرکز و مردمی برای امام بود که در پرتو آن، حکومت را به دست گرفت. حکومت مردم سالار باعث می شود افراد خود را از کلان ترین تا ریزترین امور درگیر بدانند و این امر باعث بالا رفتن میزان پشتیبانی از نظام سیاسی و در نتیجه افزایش ضریب امنیت در آن جامعه می شو چرا که داشتن پشتوانه مردمی مانع از تهاجم و تهدیدات سیاسی از سوی دشمنان می شود. بر این اساس حکومت از آن مردم هستند و زمامدار باید معتقد به این حقیقت باشند که تداوم حکومت با داشتن پشتوانه مردمی امکان‌پذیر است. امام علی نخستین اصل پذیرش خلافت را وجود و بیعت مردم معرفی می‌کند و در حقیقت:  لولا حضور الحاضر..در خطبه شقشقیه بیانگر این حقیقت است که حکومت از آن مردم است و مردم هستند که حکومت را تشکیل می‌دهند و لذا زمامدار باید مردم را به‌عنوان تشکیل‌دهنده حکومت از نظام سیاسی دور نسازند و محدودیتی برای اظهارنظر ایشان ایجاد نکنند.

امام (ره)در سه مقطع مهم تاریخی سنگ‌پایۀ حاکمیت آرای ملت را گذاشتند؛ نخست، هنگام ورود به بهشت‌زهرا فرمودند:   من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم! (صحیفۀ امام؛ ج 6:  ۱۶). دوم، هنگام نصب مهندس بازرگان به نخست‌وزیری:  به حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده... جناب عالی... را مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم.(صحیفۀ امام؛ ج ۶:  55). و سوم، اظهار داشتند:  اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آن‌ها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولیّ منتخب مردم می شود و حکمش نافذ است (همان؛ ج ۲۱:  ۳۷۱).

امام خمینی(ره)، علاوه بر این سه مقطع مهم تاریخی، بارها بر جمهوریت و آرای مردم انگشت تأکید نهادند و نظریات مردم را مقدم بر هر چیز دانستند از باب نمونه:  ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طور رأی داد ما هم از آن‌ها تبعیت می‌کنیم (همان؛ ج ۱۱:  ۳۴) جمهوری اسلامی یعنی رژیم به خواست مردم، و احکامْ احکام اسلام. (همان؛ ج ۸:  ۲۸۱)

یکی از ارزش‌های نظام اسلامی که امام خامکنه ای همواره بدان تاکید داشته اند بحث رعایت حقوق مردم و نقش آن ها در مشروعیت نظام بوده است. «هیچ‌کس در نظام اسلامی نباید مردم‌، رأی‌ مردم‌ و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضی، رأی‌ مردم را پایه‌ی مشروعیت می‌دانند؛ لااقل پایه‌ اعمال مشروعیت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه‌ی نظام اسلامی، سرِپا نمی شود و نمی‌ماند.» (بیانات در سالگرد ارتحال امام خمینی ۱۴/ ۰۳/ ۱۳۷۸)

آزادی بیان(شاخص)

آزادی بیان یکی از شاخص های مهم در آزادی سیاسی است که بدون آزدی بیان نمی توان آزادی سیاسی را متصور شد. آزادی بیان می تواند در همه حوزه ها و در قالب بخش های مختلف در نظر گرفته شود. حضرت برای آزادی بیان بسیار ارزش قائل بودند به‌گونه‌ای که حتی مخالفان را اجازه می‌دادند نظراتشان را آزادانه بیان کنند. حضرت در خطاب به مالک می‌فرمایند:  ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَکَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَکَ.از میان مردم کسانی را که در گفتن حق از صراحت بیشتری برخوردارند محترم شمار و به خود نزدیک ساز (نهج‌البلاغه:  نامه 53). بر این اساس مردم حق اظهارنظر و مشارکت در امور سیاسی کشور و حق آزادی بیان دارند و حق دارند که نظام سیاسی را مورد انتقاد قرار دهند و حکومت نیز حق ندارد که آزادی آنان را محدود سازد. حکومت علی (ع) حکومت مردم سالاری دینی است که مردم در آن از حق آزادی همرا با مشروعیت برخوردارند و حکومت حق محدود کردن ازادی مردم را ندارد و حکومت مطلوب همواره مردم را در نظام سیاسی سهیم می‌داند.

امام راحل در مورد آزادی بیان تأکید دارند که تمامی نویسندگان و حتی مطبوعات می‌توانند آزادانه به نشر اخبار، عقاید و تحلیل های خود بپردازند و هیچ کسی مانع آن‌ها نیست البته نویسندگان باید رعایت انصاف و موازین شرعی را در نظر قرار دهند و به اعتقاد ایشان، «روزنامه هایی که مضر به حال ملت نباشد و روزنامه هایی که نوشته شان گمراه کننده نباشد، آزادند» (صحیفه امام، ج ۵: ۵۳۱) و «همه مطبوعات آزادند مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد» (همان: ۴۱۶) ایشان در جایی دیگر دامنه آزادی در قلم و مطبوعات را این گونه ترسیم می‌کنند همه آزادند در گفتن، بنویسند، بگویند، در روزنامه ها بنویسند» (صحیفه امام، ج6:  ۱۵۳). ایشان معتقدند که آزادی مطبوعات و قلم یک حق طبیعی افراد است و باید بر اساس قانون مدون نسبت به آن اقدام نمود و مطابق اصل بیست و چهارم قانون اساسی، «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام با حقوق عمومی‌باشد»، بیان میدارند که به قانون اساسی عمل کنید؛ مطبوعات آزادند؛ قلم آزاد است؛ بگذارید بنویسند» (همان، ج ۱:  ۲۹۲). با این اوصاف، آزادی مطبوعات و قلم از منظر امام (ره) ضمن اینکه می‌تواند عاملی برای ثبات اجتماعی - سیاسی و امنیت زایی در جامعه باشد، قابلیت اصلاح جامعه در محور دین و مبانی اسلامی را دارا هستند.

آزادی مطبوعات در اندیشه امام خامنه ای(مدظله‌العالی)  یکی دیگر از مصادیق امنیت سیاسی در سطح خرد و کلان است. ایشان در فرازی بیان می کنند که آزادی مطبوعات حق مسلم مردم  است.(بیانات در میان جمعی از ناشران 1378/2/28)

امام خامنه ای بین آزادی که در غرب و در قالب لیبرالیسم عرضه می شود با آنچه در اسلام است تمایز قائل می شوند و در این باره می فرمایند:  مرزهای آزادی در لیبرالیسم غربی با توجه به جهان‌بینی و ریشه‌های فلسفی آن تنها مادی و مرزهای اخلاقی ندارد. اما در اسلام آزادی علاوه بر آن حدود مادی، مرزهای معنوی هم دارد، کسی علیه منافع کشور اقدامی بکند، آزادی‌اش محدود می شود. از سوی دیگر اگر کسی عقیده گمراهی دارد، باز حکومت هیچ وظیفه‌ای در قبال او ندارد، اما اگر قرار باشد آن کسی که عقیده فاسد دارد، به جان ذهن و دل افرادی که قدرت دفاع ندارند بیفتد و بخواهد آن‌ها را هم گمراه کند، اینجا آزادی محدود می شود. (بیانات در دانشگاه تربیت مدرس 1377/6/21)

بر اساس قانون اساسی کرامت‏ و ارزش‏ والای‏ انسان‏ و آزادی‏ توام‏ با مسئولیت‏ او در برابر خدا، مشارکت‏ عامه‏ مردم‏ در تعیین‏ سرنوشت‏ سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ خویش باید تامین و مراقبت شود(اصل دوم قانون اساسی) همچنین نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند (اصل 124 قانون اساسی) در بیانیه گام دوم انقلاب آزادی اجتماعی به معنای حقّ تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه مورد توجه قرار گرفته است.(بیانیه گام دوم انقلاب)

آزادی اراده و انتخاب(شاخص) (صحیفه امام، ج 4: 492)

نتیجه گیری

اصل آزادی سیاسی یکی اصول مهم مبتنی بر مبنای جامعه شناسی بعد سیاسی مکتب دفاعی امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. آزادی در این مکتب تنها جنبه منفی ندارد بلکه جنبه مثبت و ایجابی هم دارد و فرد مسلمان حق دارد نسبت به عملکرد نظام سیاسی و عملکرد مسئولان در چهارچوب قوانین نقد وارد کند. آزادی سیاسی باعث می شود تا نقدها بیان شوند و عیوب و ایرادات موجود در نظام اسلامی رفع شوند و این مسئله باعث بالا رفتن کاریی نظام سیاسی و در نتیجه بالا رفتن رضایت عمومی و  ضریب امنیتی آن می شود. از این رو، آزادی به‌عنوان یکی از عناصر اصلی دخیل در امنیت، اگرچه ارزشی مطلق، بدیهی و واضح بشمار می‌آید، اما او تنها ارزش نیست و لذا در کنار ارزش‌های دیگر مطرح است و ثانیاً معنای آن را مرجع امنیت یعنی اسلام تعیین می‌کند و از منظر اسلام نیز آزادی با مصالح امت و ملت رابطه مستقیم دارد، مصالحی که خود مبتنی بر جهان‌بینی توحیدی تعریف می شود. این اصل دارای مؤلفه  اعتقاد به حکومت مردم سالار و شاخص های آزادی بیان و آزادی انتخاب و اراده است.

منابع

  1. نهج البلاغه
  2. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
  3. امام خمینی، روح الله. (1385)، صحیفه امام، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
  4. امام خامنه‌ای (مدظله العالی)، مجموعه بیانات، قابل دسترسی در:WWW.Khamenei.ir
  5. سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران
  6. سیاست های کلی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری
  7. و...

کلید واژه ها: بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلا آزادی حکومت مردم سالار اسلامی جهان بینی توحیدی


نظر شما :