سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)

تبیین اصل استقلال سیاسی از منظر بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۵۷)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
تعداد بازدید:۱۳۴
تبیین اصل استقلال سیاسی از منظر بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۵۷)

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و جواد علایی آوارگانی
با همکاری حمید صادقی

مقدمه

بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران دارای مبانی متعددی است که ریشه در منابع اسلامی و انقلابی دارند. این مبانی شامل هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، معرفت شناسی، راه و روش شناسی و غایت شناسی است. از دل مبنای انسان شناسی به عنوان یکی از مبانی مهم این مکتب اصولی از قبیل، مشارکت سیاسی، توسعه سیاسی، استقلال و وظیفه محوری مردم استخراج شده است که در این یاداشت نظری اصل استقلال سیاسی به عنوان یکی از این اصول در بعد سیاسی دفاع و امنیت تبیین و بررسی می شود. در بعد سیاسی بین امنیت و استقلال سیاسی رابطه وثیقی وجود دارد. امنیت سیاسی توانایی است برای حفاظت از ارزش هایی مانند استقلال سیاسی در مقابل مداخلات و نفوذ خارجی. از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی با هویت مستقل اسلامی و ملـی است حفاظت و پاسداری از استقلال و میثاق ملی که با پرداخت بهای سنگین به دست آمده است، به‌عنوان بخشی از رسالت امنیتی محسوب می شود. بر این اساس، در اصل نهم قانون اساسی، صیانت از استقلال و تمامیت ارضی به منزله وظیفه مهم و اصلی حکومت تلقی شده و هر گونه فعالیتی که به نوعی استقلال و میثاق ملی را تهدید نماید، غیر مشروع و اخلال به امنیت کشور خوانده شده است.

استقلال سیاسی در کلام امامین انقلاب

 امام خمینی(ره) همواره مردم را به پاسداری از این نعمت بزرگ توصیه نموده و در یکی از سخنان خویش می‌فرماید:  «باز سفارش می‌کنم که به خدا متکی باشید و برای همیشه زیر بار شرق و غرب نروید. مردم بایـد تصمیم خود را بگیرند، یا رفاه و مصرفگرایی یا تحمل سختی و استقلال و این مسئله ممکـن اسـت که چند سالی طول بکشد؛ ولی مردم یقیناً دومین راه را که استقلال؛ شرافت و کرامت است، انتخاب خواهند کرد.» (صحیفه امام، ج21 : 71) اهمیت استقلال در نگاه امام به اندازه ای است که به‌عنوان معیار و خط قرمز هر گونه بده بستانی به دیگران و حتی ابر قدرت‌های جهان مادی مورد توجه ایشان است. امام خمینی (ره) در اوج مبارزه با رژیم شاه در مصاحبه با مجله المستقبل و در پاسخ به سوال خبرنگار این مجله مبنی بر اینکه « وقتی‌که درها برای امکان مذاکره باز شد، چه زمینه ای برای مذاکره با ایالات متحده آمریکا دارید؟ و حدود این مذاکره چیست؟»، به صراحت بر خط قرمز مذکور تأکید می‌کند « ملت ایران با دولت ایالات متحده یا هر دولت دیگری که از شاه و جنایات او حمایت می‌کند تا زمانی که آزادی و استقلال کشور تأمین نشده باشد گفتگو نخواهد کرد (صحیفه امام ج ۴:  ۳۳۶)

رسیدن به استقلال سیاسی را، حضرت امام یکی از اهداف این انقلاب عظیم معرفی کرده اند و در زمانهای گوناگون، اهمیت آن را متذکر شده اند. از عبارات کوتاهی مثل «هدف، اسلام و استقلال مملکت است» (صحیفه امام، ج 3:  450). تا پیام های بلندی هم چون این فرمایش:  «در همه حال، شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از کشور است زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب، در هر امری از امور کشور، اعم از سیاسی و فرهنگی، اقتصادی و نظامی خواب و خیالی بیش نیست و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی، اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما ـ چه با صراحت و چه به وسیله حرف هایی که لازمه اش ادامه تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازه ای باشد ـ بدهد خائن به اسلام و کشور است...» (صحیفه امام، ج 3:  485)

رسیدن به استقلال سیاسی همواره مورد توجه امام خامنه‌ای بوده است، به گونه ای که از نگاه امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی)  استقلال، رکن رکین و جوهر انقلاب اسلامی است و جزو اصول تغییرناپذیر انقلاب به شمار می آید. در اندیشه ایشان، استقلال به معنای عدم وابستگی سیاسی است؛ ملتی که بتواند بر سرنوشت خود مسلّط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند(بیانات امام خامنه ای در مراسم سیزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، 1381/3/14)

همچنین به معنای مقابله با آن قدرتی که می‌خواهد مداخله کند، دستور بدهد، حیثیّت و شرف یک ملّت را برای منافع خود خرج کند.(بیانات امام خامنه ای در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، 1392/11/19)

 ایجاد کردن سدّی در مقابل نفوذ کشورها است که نتوانند منافع آن کشور را، منافع ملّت را تحت‌الشّعاع منافع خودشان قرار بدهند؛ این معنی استقلال است و مهم‌ترین هدف برای یک کشور است.( بیانات امام خامنه ای در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، 1392/11/19)

بنابراین، استقلال سیاسی با چنین معنایی، از اهداف امنیت در بعد سیاسی است. و هر الگوی پیشرفتی؛ پیشرفت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی ای بایستی تضمین کننده‌ استقلال کشور باشد. اگر از ملتی استقلال او گرفته شد دو چیز را از دست می‌دهد:  اوّل، عزّت نفس خود را، افتخارات خود را، احساس هویّت خود را؛ دوم، منافع خود را( بیانات امام خامنه ای در جمع استادان و دانشجویان کردستان‌، 1388/2/27)

در بعد سیاسی امنیت، نپذیرفتن تحت الحمایگی، نقی ظلم و استبداد و استعمار، جایز نبودن مداخله بیگانگان در امور داخلی کشور اسلامی و تصمیم گیری های سیاسی مورد تأکید است. بنابراین، قاعدة تقى سبیل بیانگر در جنبه ایجابی و سلبی است که جنبه سلبی آن ناظر بر نفی سلطه بیگانگان بر مقدارات و سرنوشت سیاسی و اجتماعی مسلمانان است و جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه دینی امت اسلامی در حفظ استقلال سیاسی و از میان برداشتن زمینه‌های وابستگی و موجبات ناامنی است علاوه بر آیه مربوط به این اصل، به سایر آیات دیگر هم که مؤمنان را از پذیرش و قبول ولایت کافران برحذر می دارد و یا به عواقب منفی و زیانبار آن هشدار می‌دهد استدلال شده است (از جمله به این آیات:  نساء / ۱۳۸، ۱۳۹، انفال / ۷۳ ، مائده / ۵۵، ۶۵) برخی از مفسران برای نقی سلطه کفار و عدم جواز آن به آیه ۱۱۸ سوره آل عمران استدلال کرده اند در این آیه خداوند سبحان مؤمنان را از دوستی با بیگانگان تهی می‌کند: ای اهل ایمان غیر را به بطانه نگیرید، گفته اند مقصود از بطانه دوستی و قرابت است. بنابراین، مسلمانان نباید کافران را دوست و هم رازشان و صاحب اسرار خود بدانند؛ چون این امر موجبات سلطه آنان بر مسلمانان را فراهم می‌سازد و تأثیر و پیامد منفی چنین سلطه ای قطعة ناامنی نیز خواهد بود.

نه‌تنها کفار حق پذیرش هیچ مسئولیتی را ندارند، بلکه آن دسته از مسئولان مسلمان نیز که به نفع کفار کار می‌کنند و راه تسلط کفار پر مسلمانان را هموار می‌نمایند، در ردیف کافران جای می گیرند و نباید در چنین مسئولیت هایی بمانند. حضرت امام خمینی (قدس سره) دراین‌باره چنین فتوا می‌دهد اگر بعضی از رؤسای دولت‌های اسلامی با نمایندگان در مجلس سنا و ملی موجب نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانگان بر کشور اسلامی می گردند، به حدی که حوزه اسلام با استقلال مملکت ۔ گرچه در آینده به مورد تهدید قرار گیرد، چنین افرادی خائن اند و باید از مقام خود عزل شوند . هر مقامی که باشد - و بر امت اسلامی است که آنان را از هر راه ممکن مجازات کنند، اگرچه با مبارزه منفی همچون ترک معاشرت با آن‌ها و کناره جویی از آنان. همچنین باید در اخراج آن‌ها از همه امور سیاسی و محروم ساختن از حقوق اجتماعیشان بکوشند (صحیفه امام خمینی: ج12، ۳۲۹). امام خمینی (ره) در جای دیگر در این خصوص می‌فرمایند:  در همه حال شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از کشور است، زیرا رشد و استقلال و آزادی با  وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و ملیت، در هر امری از امور کشور، اعم از سیاسی و فرهنگی، اقتصادی و نظامی، خواب و خیالی بیش نیست و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما، چه با صراحت و چه به وسیله طرح هایی که لازمه اش ادامه تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازه ای باشد بدهد، خائن به اسلام و کشور است(صحیفه امام ج ۳:  ۴۸۶، ۴۸۵) ایشان اذعان می دارند که:  «ما منطق مان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم می‌خواهیم نرویم زیر سلطه (صحیفه امام، ج ۴: 91) ممکن است بگویم قاعده نفی سبیل وجه سیاسی دارد و در مقام توجه دادن مسلمانان به این امر مهم که لازم است از سلطه کافران به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا تسلط آنان امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این سلطه، ذلت و ظلم است و خداوند از این بری است (صحیفه امام:  ج2:  ۷۲۵)

امام خامنه ای(مدظله‌العالی)  نیز در این خصوص به مسئله استقلال و نفی سلطه بیگانگان اشاره می‌نماید که یکی از ستون های سیاست خارجی است. استقلال یعنی عدم وابستگی سیاسی؛ یعنی اتخاذ مواضع مستقل، یعنی اگر همه دنیا هم اتفاق نظر پیدا کنند در قضیه فلسطین - مثلاً - بر یک امرى، بعد ما بینیم که این چیزی که مورد اتفاق اینهاست با مبانی ما تطبیق نمی‌کند، ما او را صریح رد می‌کنیم؛ مواضع مستقل (بیانات دیدار با هیئت دولت 27/5/ 1381)

ایشان در مورد نفی سلطه بیگانگان  می فرمایند:  «می‏بینید که آیه‏ی «لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا» - یعنی خداوند مؤمنین را زیردست و زبون کفار قرار نداده است - در کشورهای عربی و به وسیله‏ی مردم عرب زبان در دنیا خوانده می شود، اما به آن عمل نمی‏گردد. در آیات قرآن،توجه و تنبه و تدبر نیست؛ لذا کشورهای اسلامی عقب مانده‏اند. انس با قرآن، یعنی قرآن را خواندن و باز خواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و آنها را فهمیدن. فارسی‏ زبانها می‏توانند از ترجمه‏ی قرآن استفاده کنند و کلمات قرآنی را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها فکر و تأمل کنند. اگر در آیات قرآن تأمل بکنیم، اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنی است که توانست در روزگاری، انسانهایی را تربیت  کند که با دنیای کفر و ظلمات بستیزند. همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود که با دنیای مدرن مظلَم جاهلیت - جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن بیستم - مقابله کند. امیدواریم که ملت ما روزبه‏روز به قرآن و حقایق قرآنی نزدیکتر بشوند.» (خطبه های نماز جمعه 10/ 01/ 1369)

استقلال سیاسی در اسناد بالادستی

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.(اصل صد و پنجاه و دوم) و همچنین هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است. (اصل صدو پنجاه و سوم)در سند چشم انداز بیست ساله در حوزه استقلال بر این موارد تاکید شد ه است: ثبات در سیاست خارجی بر اساس قانون اساسی و رعایت عزت، حکمت و مصلحت و تقویت روابط خارجی از طریق:  گسترش همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی، تقویت روابط سازنده با کشورهای غیرمتخاصم، بهره‌گیری از روابط برای افزایش توان ملی، مقابله با فزون‌خواهی و اقدام متجاوزانه در روابط خارجی. تلاش برای رهایی منطقه از حضور نظامی بیگانگان(سند چشم انداز بیست ساله).

اصل استقلال سیاسی دارای مؤلفه  نه شرقی نه غربی، حمایت از مستضعفان و جنبش های آزادی بخش و عزت اسلامی و شاخص های عدم دخالت در امور سایر کشورها، حمایت از مسلمانان، احترام به قوانین بین المللی و صلح و زندگی مسالمت آمیز است که در زیر بررسی و تبیین شده اند:

مؤلفه  نه شرقی نه غربی

بنیاد دیگر اسلام، اصل استقلال ملی است. امام خمینی (ره ) استقلال ملی را یکی از بنیادهای اسلام می گوید:  «قوانین اسلام تصریح دارند که هیچ ملتی و هیچ شخصی حق مداخله در امور کشور ما را ندارد(صحیفه نور، ج4:  243). ایشان ارزش حیات را به آزادی و استقلال آن می دانست(همان، ج3: 130). امام خمینی (ره) سیاست دولت اسلامی را حفظ استقلال، آزادی ملت، دولت، کشور و احترام متقابل می انگاشت. ایشان با تأکید بیشتری در این اصلی که غیر قابل تغییر است این است که سیاست خارجی ما باید بر مبنای حفظ استقلال در این باره می فرمایند: و نیز حفظ مصالح و منافع ملت ایران باشد تاکید بر کلام نه شرقی نه غربی در واقع به معنای نفی وابستگی به قدرت های بزرگ و نفی نظام موجود در روابط بین الملل بود. به گفته امام خمینی (ره) دولت های استکباری شرق و غرب به ویژه آمریکا و شوروی عملأ جهان را به دو بخش آزاد و وابسته بخش آزاد جهان تقسیم کرده اند. ابرقدرت ها هستند که هیچ حد و مرزی نمی شناسد و تجاوز به منافع کرده اند دیگران و استعمار و استثمار ملت ها را امری ضروری و کاملا توجیه شده و منطقی و منطبق با همه اصول و موازین خودساخته و بین المللی می دانند. اما در بخش قرنطینه سیاسی که متأسفانه بیشتر ملل ضعیف عالم بخصوص مسلمانان در آن محصور شده اند، هیچ حق حیات و اظهار نظری ندارد و همه قوانین و مقررات، همان قوانین دیکته شده و دلخواه نظام های زورگوست و از سویی بیشتر عوامل اجرایی این بخش همان حاکمان تحمیل شده و با پیروان خطوط کلی استکبار  دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی نه غربی استوار است و ایشان می افزاید عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت ایران خواهد بوده تا من هستم، از اصول نه شرقی، نه غربی عدول نخواهیم کرد. امام (ره) به صراحت اعلام داشت نخواهیم کرد تا من هستم، دست ایادی آمریکا و شوروی را در تمام زمینه ها کوتاه می کنم وی این سیاست نه شرقی نه غربی را در تمام زمینه های داخلی و خارجی بحث را تعمیم می دهد و می فرماید کشور لحاظ کنید و کسی که خدای نخواسته به شرق یا غرب گرایش دارد را هدایت نمایید و اگر نپذیرفت او را منزوی کنید و اگر در وزارت خانه ها و نهادهای دیگر کشور چنین گرایشی باشد که مخالف مسیر اسلام و ملت است، اول هدایت و در صورت تخلف استیضاح نمایید که وجود چنین عناصر توطئه گر در رأس امور یا در قطب های حساس موجب تباهی کشور خواهد شد (صحیفه امام، ج 12:  364).

استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه گر جهان است. و آزادی اجتماعی به معنای حقّ تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله ارزشهای اسلامی اند و این هر دو عطیّه الهی به انسانهایند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده اند. ملّت ایران با جهاد چهل ساله خود از جمله آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خونآوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است.(بیانیه گام دوم انقلاب). قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دست نشانده آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطه دوباره قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند(بیانیه گام دوم انقلاب).

عدم مداخله در امور داخلی کشورها و احترام متقابل(شاخص)

از آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی، عدم دخالت در امور و شئون داخلی کشورهای دیگر و احترام متقابل است. به گونه ای که امام (ره) می فرماید:  دولت اسلامی با همه ملت ها و با همه دولت ها می خواهد که تفاهم و ارتباط صحیح داشته باشد، در صورتی که آن ها متقابلا احترام دولت اسلامی را مراعات کنند. راهبردی که امام خمینی(ره) در عرصه نظام بین الملل در پیش گرفته بود، حکایت واقع بینانه داشت، این الگو، ضمن تاکید بر صلح گرایی نهادینه، بهره گیری از قدرت را مورد تأکید قرار می دهد. برنامه ایشان را می توان به نوعی تجلی بخش نظریه وحدت و که روش و شیوه های مختلف و متعدد، در راستای ارزشی واحد به نام اسلام قرار می دهد. قانون گرایی نیز در راستای قدرت و منافع ملی و اسلامی واقع می شود. رویکرد امام (ره) ملت و نظام بین المللی تأکید دارد و بر انگاره هایی همچون تلفیق ژئواستراتژی و ایدئولوژی داخلی و سیاست خارجی، استراتژی دفع و جذب، اهداف ملی و فراملی، قدرت معنوی و مادی و امتزاج حقیقت و واقعیت استوار است.

امام خمینی (ره) در مورد عدم مداخله در امور کشورها فرموده اند: «روابط ما با جامعه غرب؛ یک روابط عادلانه است که نه زیر فشار ظلم آنها خواهیم رفت و نه ظلمی بر آنها روا خواهیم داشت. ما با آنها به طور احترام‏ متقابل‏ رفتار خواهیم کرد، و با آنها اگر آنها هم احترام‏ متقابل‏ را حفظ کنند و نخواهند بر ما تحمیل کنند و تجدید نظر در این کارهایی که تا کنون بر ما- بلکه با شرق- کرده‌‏اند بکنند، ما با آنها به طور خوب و روابط حسنه رفتار می‌‏کنیم و معاملات با آنها هم خواهیم کرد؛ به هر نحوی که صلاح خودمان باشد، نه هر نحوی که تحمیل باشد یا فقط صلاح آنها در نظر گرفته شده باشد، ما روابط حسنه با آنها داریم‏»(صحیفه امام،ج3: 515)

و در پاسخ به خبرنگار روزنامه لوس آنجلس تایمز در خصوص چگونگی روابط با آمریکا می گویند:

«ما با تمام دولت‌ها، در صورتی که دخالت در امور داخلی ما نکنند و برای ما احترام‏ متقابل‏ قائل باشند، با احترام رفتار می‌‏کنیم»‏(صحیفه امام،ج5: 182)

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد. بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند(اصل یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی)

مؤلفه حمایت از مستضعفان و جنبش های آزادی بخش

یکی از مبانی اساسی و ارزشهای اساسی نظام اسلامی عبارت است از حمایت از محرومان و مظلومان در هر نقطه ی عالم. اینها ارزشهای اساسی انقلاب است؛ از اینها نمی شود صرف نظر کرد. اگر کسی، کسانی یا جریائی نسبت به محرومین بی تفاوت باشد، با نسبت به مظلومان عالم ہی تفاوت باشد، این شاخص در او وجود ندارد(بیانات در مراسم سالگرد امام خمینی 14/ 13/1391). این مکمل اصل استکبارستیزی و ظلم ستیزی است؛ چرا که ارتباط کار کردی بین مبارزه با مستکبران و حمایت از مستضعفان وجود دارد. به عبارت دیگر، شیوه های استکبارستیزی دوگانه است:  نخست:  مبارزه با مستکبران و سلطه گرانی که مهم ترین عامل استضعاف ملل هستند، دوم: حمایت و پشتیبانی از ملت های مستضعف که معلول ناآگاهی از یک طرف و خشونت ساختاری نظام سلطه از طرف دیگر می باشد(فیروزآبادی، 1398:  133).

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند(اصل یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی) انقلاب اسلامی با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه عمل جهانی و منطقه ای در کنار مظلومان جهان، مایه سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد. (بیانیه گام دوم انقلاب)

حمایت و دفاع از مسلمانان(شاخص) (صحیفه امام،ج19: 94)

مؤلفه عزت اسلامی. (بیانیه گام دوم انقلاب)

 از دیگر شاخص های می توان به احترام به قوانین بین الملل و صلح و زندگی مسالمت آمیز اشاره کرد.

نتیجه گیری

در بعد سیاسی مکتب دفاعی امنیتی جمهوری اسلامی ایرن بر مبنای انسان شناسی اصل استقلال سیاسی یکی از اصول بسیارمهم است که همواره از ابتدای انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفت. حفظ استقلال به منزله وظیفه مهم و اصلی حکومت تلقی شده و هر گونه فعـالیتی کـه بـه نـوعی استقلال و میثاق ملی را تهدید نماید، غیر مشروع و اخلال به امنیت کشور خوانده شده است.از نظر سیاسی و امنیتی، نپذیرفتن تحت الحمایگی، نقی ظلم و استبداد و استعمار، جایز نبودن مداخله بیگانگان در امور داخلی کشور اسلامی و تصمیم گیری های سیاسی مورد تأکید است. در مکتب دفاعی امنیتی جمهوری اسلامی ایران استقلال سیاسی بیانگر در جنبه ایجابی و سلبی است که جنبه سلبی آن ناظر بر نفی سلطه بیگانگان بر مقدارات و سرنوشت سیاسی و اجتماعی مسلمانان است و جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه دینی امت اسلامی در حفظ استقلال سیاسی و از میان برداشتن زمینه های وابستگی و موجبات ناامنی است. بر مبنای این اصل نه تنها حکومت جمهوری اسلامی اجازه دخالت دیگران را در امور خود نمی دهد بلکه از مستضعفان جهان نیز حمایت می کند و به دنبال تامین عزت همه مسلمانان و مستضعفان جهان است و این یک رسالت مهم برای جمهوری اسلامی ایران است. این اصل دارای مؤلفه  نه شرقی نه غربی، حمایت از مستضعفان و جنبش های آزادی بخش و عزت اسلامی و شاخص های عدم دخالت در امور سایر کشورها، حمایت از مسلمانان، احترام به قوانین بین المللی و صلح و زندگی مسالمت آمیز است.

منابع

  1. قران کریم
  2. نهج البلاغه
  3. امام خمینی، روح الله. (1385)، صحیفه امام، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
  4. امام خامنه‌ای (مدظله العالی)، مجموعه بیانات، قابل دسترسی در:  WWW.Khamenei.ir  
  5. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
  6. سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران
  7. سیاست های کلی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری
  8. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران
  9. دهقانی فیروزآبادی، سید جلال(1398)، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: سمت
  10. و...

کلید واژه ها: استقلال سیاسی عزتمداری نفی سلطه بیگانگان قانونمداری نفی سلطه گری و سلطه پذیری


نظر شما :