سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)
تبیین اصل امامت و رهبری از منظر بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۵۸)
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و جواد علایی آوارگانی
با همکاری حمید صادقی
مقدمه
بعد سیاسی مکتب دفاعی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران دارای مبانی مانند هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، راه و روش شناسی، معرفت شناسی و غایت شناسی است. اصل جامعه شناسی به عنوان یکی از این مبانی دارای اصولی چون اصل تفکیک قوا، امامت و رهبری، اصلاح رفتاری و آزادی سیاسی است که در این یاداشت نظری اصل امامت و رهبری به عنوان یکی از مهمترین و زیربنایی ترین این اصول تبیین می شود. وجود رهبر و امام در درون جامعه اسلامی بسیار ضرورت دارد و بیشک نبود آن نظام سیاسی و حکومت اسلامی را با مشکل مواجهه خواهد ساخت و تحقق اهداف سیاسی در نبود یک مرکز ثقل برای مردم امکانپذیر نخواهد بود. گرد آمدن مردم حول یک رهبر و هدایت جامعه توسط آن باعث ایجاد ثبات و امنیت در جامعه می شود و امنیت آن حفظ می شود. از این رو می توان گفت در مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران در راس نظام اسلامی وجود رهبری که بر اساس عقاید اسلامی حکومت می کند چونان ریسمانی است که موجب گرد آمدن و اتحاد آحاد مختلف مردم می شود که این اتحاد و هم بستگی به تامین امنیت منجر می شود چرا که عامل اصلی ضد امنیت در یک کشور ایجاد تفرقه و دودستگی است.
امامت و رهبری در اندیشه امام علی(ع)
بنابر دیدگاه امام علی (ع) و جود رهبر در یک جامعه وحدتبخش آن جامعه و ضامن تداوم آن جامعه است. ایشان دراینباره میفرماید: «مکان القیم بالامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فإذا انقطع النظام تفرق الخرز»، جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهرهها را متحد ساخته و به هم پیوند میزند و اگر این سری رشته از هم بگسلد، مهرهها پر اکنده شده و هر کدام بهسویی خواهند افتاد (نهجالبلاغه/ خطبه 146).
امامت و رهبری در کلام امامین انقلاب اسلامی
دیدگاه امام خمینی(ره) درباره نقش و جایگاه ولایتفقیه با توجه به پیامها، سخنرانیها و نوشتههای متعدد ایشان بر هیچکس پوشیده نیست. برای نمونه، درباره اهمیت این اصل اساسی میفرماید: بهترین اصل در اصول قانون اساسی، این اصل ولایتفقیه است (صحیفه امام خمینی ،ج6 : 465 ). همچنین میفرماید: «ولایتفقیه برای مسلمانان یک هدیهای است که خدای تبارکوتعالی داده است ... ولایتفقیه برای شما یک هدیه الهی است» (همان، ج10 : 407). ایشان شأن امنیتی این اصل مهم را مورد توجه قرار داده و میفرماید: «من به همه ملت، به همه قوای انتظامی اطمینان میدهم که اگر امر دولت اسلامی با نظارت فقیه و ولایتفقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد» (صحیفه امام خمینی، ج 12: 119). همچنین امام(ره) معتقد اند که حاکم اسلامی باید به قوانین و اصول اسلامی باید پای بند باشد تا امنیت برقرار شود ایشان در این باره میفرماید: «امروز و همیشه، وجود «ولی امر»، یعنی حاکمی که قیم و برپا نگهدارنده نظم و قانون اسلام باشد، ضرورت دارد. وجود حاکمی که مانع تجاوزها، ستمگریها و تعدی به حقوق دیگران باشد؛ امین، امانتدار و پاسدار خلق خدا باشد؛ هادی مردم به تعالیم، عقاید، احکام و نظامات اسلام باشد و از بدعتهایی که دشمنان و ملحدان در دین و در قوانین و نظامات میگذارند جلوگیری کند» (امام خمینی، 1381: 40)
امام خامنه ای(مدظلهالعالی) با تشریح جایگاه ولایت فقیه به عنوان مشخصه یک جاکعه و نظام اسلامی معتقد اند که ولایت باعث اتحاد و در همتنیدگی می شود که این اتحاد خود ایجاد کننده امنیت در کشور می شود. از نظرا یشان نظام اسلامی نظامی است که ولیفقیه در رأس آن است.«وقتیکه در نظامی، ولیاللَّه - کسی مثل پیغمبر اکرم یا امیرالمؤمنین - در رأس نظام قرار دارد، آن جامعه، جامعه ولایت است؛ نظام، نظام ولایت است. ولایت، هم صفتی است برای منصبی که نبی اکرم و جانشینان او از سوی پروردگار، حائز آن بودهاند، هم خصوصیتی است برای آن جامعه اسلامی که در سایه آن حکومت، زندگی میکند و از پرتو آن بهره میگیرد(بیانات در دیدار با کارگزاران نظام، 1377/1/27). ولایت که عنوان حکومت در اسلام و شاخصه نظام اجتماعی و سیاسی برای اسلام است، یک معنای دقیق و ظریفی دارد که معنای اصلی ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند، درهمپیچیدن و در هم تنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی که مفهوم وحدت، دست به دست هم دادن، با هم بودن، با هم حرکت کردن، اتّحاد در هدف، اتّحاد در راه و وحدت در همه شؤون سیاسی و اجتماعی را برای انسان، تداعی میکند(بیانات در دیدار با کارگزارن نظام 27/ 01/ 1377).
جایگاه امامت و رهبری از منظر اسناد بالادستی
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهدهدار آن میگردد( اصل پنجم قانون اساسی)
اصل امامت و رهبری دارای مؤلفهحق گرایی و ایمان، اقتدار رهبری و ارتباط با مردم و مردم محوری و شاخصهای ارتباط سازنده روحانیت با مردم، صبر و استقامت، اقدامات به موقع و سنجیده رهبری و موقعیت سنجی، درمیان گذاشتن مسائل کشور با مردم و مردمی بودن است که در زیر توضیح داده شده است:
مؤلفه حقگرایی و ایمان
زمانی که رهبر جامعه اسلامی حقگرا باشد و به نهایت خود میاندیشد. در این صورت وظیفه خود را به بهترین شکل به انجام خواهد رسانید و به دنبال رضایت خدا و مردم خواهد بود. جلب رضایت باعث می شود مردم حامی نظام سیاسی بمانند و این حمایت و عدم نارضایتی باعث امنیت و ثبات سیاسی در نظام سیاسی می شود.
از دیدگاه حضرت علی (ع) رهبر یک جامعه اسلامی باید در محور حق و به دنبال رضایت و خشنودی خداوند باشد و در کنار آگاهی به اوامر الهی جامعه خویش را رهبری نماید. حضرت میفرماید: «ولیکن من أبناء الآخرة»(نهجالبلاغه: خطبه 154). ابن ابی الحدید در تفسیر این فراز از خطه بیان میکند که حضرت یکی از مهمترین ویژگیهای رهبر جامعه اسلامی را آخرتگرایی او معرفی میکند.
برای رساندن مردم به سعادت و کمال اخروی و دنیوی در یک نظام دینی، که مهمترین هدف حکومت در یک نظام دینی است، بایستی تمامی موازین و مقررات و محتوای اسلام و در میان تمامی قشرهای جامعه حاکم شده باشد. امام خمینی (ره) دراینباره میفرماید: «صرف رأی دادن به جمهوری اسلامی و نامگذاری اسلام برای حکومت، حکومتی را اسلامی نمیکند، بلکه همهی وزارتخانهها، ادارات و شهربانی و غیره در فکر و در محتوا و در عمل اسلامی باشند و بر اساس دستور اسلامی عمل کنند، والا الفاظ است و معنا ندارد، هرچند حاکم بگوید اسلامی، ولیکن عملش برخلاف آن باشد، آنوقت نه حکومت اسلامی می شود و نه ملت.» (امام خمینی، 1361: 4) «بنابراین مجریان امور در هر جا که هستند، خود را مقید و متعهد به اسلام بدانند»
از نظر امام خامنه ای(مدظلهالعالی) نیز حاکم اسلامی باید حق گرا و پایند به اصول اخلاقی باشد چرا که بدون این ها نظام سیاسی نمی تواند کاری از پیش ببرد. ایشان در این باره می فرمایند: «اگر از اخلاق اسلامی دور شویم، اگرعدالت را فراموش کنیم، اگر مردمی بودن مسئولان کشور دستکم گرفته شود، اگر موضوع خدمت به مردم و فداکاری برای آنان از ذهن و عمل مسئولان حذف شود، اگر سادهزیستی و در سطح تودة مردم بودن در ذهن مسئولان نباشد، آنگاه در چنین اوضاعی ساخت ظاهر نظام و پسوندِ نظام، کاری از پیش نخواهد برد.»(بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان، 1387/9/24).
ارتباط سازنده روحانیت با مردم(شاخص)
روحانیان به عنوان حافظان و مروجان مذهب از دیرباز نقشی بدیل در دین باوری مردم داشته اند؛ زیرا روش اکثریت قریب به اتفاق عالمان دینی در نگرش به زندگی و زخارف دنیوی، نگاه آمیخته و آغشته به معنویت، زهد و ساده زیستی است و این، عامل اصلی پیوند قلبی، فکری و فرهنگی مردم با روحانیت و عمده ترین دلیل نفوذ آنها بر مردم بوده است.»( عمید زنجانی، 1381: 86) این نگاه باعث شده که مردم آنان را دارای صلاحیت بالائی در رهبری و هدایت دینی و اخلاقی جامعه خود دانسته و اطمینان کامل به آنان داشته باشند. بدین جهت روحانیان پیشگامان نهضت دینی برای مقابله با ستم های موجود و نجات مردم و جامعه از آن همه ظلم و ستم در قرون اخیر، نقش ویژه ای را ایفا کرده اند. طی تمامی این تحولات، روحانیت در کنار مردم و حامی آنها در مبارزه با ستمکاران و حکام جبار زمان خود بوده است.
امروز استکبار جهانی و دشمنان انقلاب به این نقش مهم روحانیت واقف شده اند و با تمام توان به دنبال خدشه دار کردن چهره روحانیت می باشند. چرا که این نظام برای مقابله و ایستادگی در برابر این توطئه های جدید نیاز به سه عامل مهم دارد: «وحدت ملی»، «بسیج ملی» و «اقتدارملی». تحقق این سه بدون اسلام و روحانیت امکانپذیر نیت... آن عاملی که همه اقشار جامعه، اقوام، نژادها و زبانهای متخلف را متحد می کند و زیر پرچم قرار می دهد فقط اسلام و ندای روحانیت است.( روحانی، 1376: 37)
این کار کردها روحانیت را به عنوان مهم ترین عامل در ساماندهی، روشنگری و پیام رسانی آموزه های اسلامی و وقوع انقلاب اسلامی تبدیل کرد و بر اساس رسالت و مأموریت الهی خود نقش مهمی را در جامعه انقلابی ایفاء می کنند. با توجه به گذشت سی و اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی، در صورتی می تواند این نقش استمرار داشته باشد که روحانیت وابسته به احزاب، گروه ها و جریان های خاص وابسته نباشد و کمافی السابق حضور خود در میان تمام گروه های مردم را حفظ کند.
مؤلفه اقتدار رهبری
یکی از مهمترین ویژگیهایی که رهبر جامعه اسلامی باید داشته باشد که منجر به تامین امنیت در یک کشور می شود، داشتن اقتدار و اراده محکمی است. به طوری که با اقتدار کامل بر جامعه تحت امر خویش اشراف دارد و آن را هبری میکند. سخن حضرت در خطبه 173 در مورد همین موضوع است: پس اگر در جامعه آشوب گری به پا خیزد به حق باز گردانده می شود و اگر سرباز دهد با او با تمام توان مبارزه می شود. بنابراین رهبر جامعه اسلامی باید دارای اقتدار باشد و با صلابت و اراده محکم خویش جامعه را اداره کند. مطالعه رفتار سیاسی امام خمینی (ره) نشان دهنده رفتار اقتدارآمیز و به درو از هر گونه مماشات و مساحمه با عوامل بر هم زننده امنیت و ثبات است. ایشان در قضیه پاوه با جدیدت تمام با قوای نظامی صحبت می کنند: «از اطراف ایران، گروههای مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده اند که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می کنم؛ و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می دانم. من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می دهم که فوراً با تجهیز کامل عازم منطقه شوند؛ و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور می دهم که ـ بی انتظارِ دستور دیگر و بدون فوت وقت ـ با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند؛ و به دولت دستور می دهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کنند. تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می دانم. و در صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی می کنم. مکرر از منطقه اطلاع می دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده اند. من اگر تا 24 ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می دانم. والسلام.»(صحیفه امام، ج 9: 285)
ایشان در مورد ناامنی هایی که اشرارا در کردستان ایجاد کرده بودند با جدیدت تمام خواستار برخورد با عوامل آن بوده اند ایشان می فرمایند:
به رئیس کل ستاد ارتش، و رئیس کل ژاندارمری [جمهوری] اسلامی، [و] رئیس پاسداران کل انقلاب اکیداً دستور می دهم که به نیروهای اعزامی به منطقۀ کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند تعقیب نمایند، و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم کنند؛ و تمام مرزهای منطقه را با فوریت ببندند که اشرار به خارج نگریزند. و اکیداً دستور می دهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد مؤاخذۀ شدید خواهد شد. والسلام(صحیفه امام،ج9 : 286).
امام همچنین در برخورد با توطئه هایی که امنیت جامعه و اسلام را به خطر می انداخت با جدیدت و بدور از هرگونه مماشات برخورد می کنند: «الآن وقتی که توطئه شد، دیگر نمی توانیم ما تا آخر تحمل کنیم و توطئه ها را بپذیریم. مسئله، مسئلۀ اسلام و مسئلۀ مصالح مسلمین است. با مصالح مسلمین و اسلام ما نمی توانیم مسامحه کنیم. بنابراین، من اعلام کردم که اگر چنانچه اینها باز یک همچو کارهایی بکنند، ما تمام ملت را بسیج می کنیم، ما تمام پاسدارانی که هستند بسیج می کنیم، ما تمام زن و مرد ایران را بسیج می کنیم، و ریشۀ آنها را در می آوریم. اینها باید برگردند به ملت. و اگر مکتبی دارند هم، اینکه برگشت به ملت.»(صحیفه امام، ج 9: 290)
از نظر امام خامنه ای (مدظلهالعالی) تنها راه مقابله با فساد سخت گیری بر فساد و ظلم در جامعه است و باید با ظالم به صورت جدی و محکم مقابله کرد از این رو رهبر و حاکم جامعه اسلامی نباید با مماشات رفتار کند و باید با تمام اقتدار با هر گونه کجی و انحراف مقابله کند. امام خامنه ای در این باره می فرمایند:
«حالا ما که دستمان در کار است، این را خوب حس میکنیم. اگر واقعاً ماها که مسئولین کشور یا مسئولین بخشهایی از کشور هستیم میتوانستیم سخت بگیریم و مسئولین میتوانستند بر ظالم سخت بگیرند، قطعاً ظلم متوقف میشد؛ قطعاً ظالم تشویق به ادامهی ظلم نمیشد و دیگران هم تشویق نمیشدند به اینکه شیوهی ستمگری را دنبال بکنند. این واقعاً از جملهی کارهای بسیار مهم است؛ ما به خودمان باید مراجعه کنیم؛ خود ما بایستی در رفتار خودمان نکتهگیری کنیم، ببینیم آیا نسبت به ظالم سختگیری کردهایم یا نه؛ هر جا سختگیری نکردیم، ضربهاش را خوردهایم. این را بنده از باب تجربه عرض میکنم؛ چون ما تجربهی این کار را سالهای متمادی داشتهایم و داریم؛ این را من بهعنوان یک آدمی که خودش تجربه کرده این معنا را عرض میکنم. این فرمان امیرالمومنین خیلی مهم است، خیلی دقیق است که با ظالم بایستی سختگیری کرد؛ رودربایستی را باید گذاشت کنار. هر جا در سختگیری نسبت به ظالم کوتاهی کردیم، بلافاصله ضربهاش را خوردهایم. یکی از مصادیقی که بنده مکرّر عرض میکنم که هر جا انقلابی و به طبق موازین انقلاب عمل کردیم، پیش رفتهایم و هر جا عملنکردهایم، ضربه خوردهایم، همین است. هر جا که کسی به مردم و به جمعی از مردم ظلم میکند -که خب ظلم انحائی دارد که بعضی از آنها هم ظلم بودنش خیلی واضح نیست- و ما اطّلاع پیدا کردیم و برخورد نکردیم، آنجا صدمه خوردیم؛ [مثلاً] یک کار غیر انقلابی بود، کار غیر اسلامی بود، آنجا بلاشک ضربه خوردیم؛ این باید جزو درسهای همیشگی ما باشد.» (بیانات در درس خارج 24/ 2/ 1396)
صبر و استقامت(شاخص) (صحیفه امام، ج 16، ص 452)
اقدامات به موقع رهبری و موقعیت سنجی(شاخص) (امام خمینی،ج 20: 251-250)
مؤلفه ارتباط با مردم و مردم محوری (صحیفه امام، ج۱۸، ص۷۹)
از دیگر شاخص ها می توان به در میان گذاشتن مسائل مربوط به کشور با مردم و مردمی بودن و... اشاره کرد.
نتیجه گیری
اصل امامت و رهبری یکی از اصول بعد سیاسی مکتب دفاعی امنیتی جمهوری اسلامی ایران است که منبعث از مبنای جامعه شناسی است. وجود امام و رهبر در درون جامعه برای هدایت آن جامعه و صیانت از آن در مقابل تهدیدات مختلفی که متوجه آن جامعه است بسیار ضروری است و همانگونه که طبیعت آفرینش انسان انتضان وجود عقل و تدبیر در درون هر فردی را دارد تا بهعنوان بهعنوان حاکم و هدایت گر اعمال او نقش رهبری درونی انسان را بر عهده گیرد، جامعه بشری نیز به رهبر نیاز مبرم دارد. در مکتب دفاعی امنیتی جمهوری اسلامی ایران رهبری آگاه و دارای اندیشهای ژرف و برگرفته از مکتب اسلام و قرآن و رهبری آرمان جو که سکان یک جامعه را در مسیر رشد و اعتلاء به دست میگیرد یک امر لازم و ضروری است که صرف وجود آن عامل اتحاد میان آحاد مردم است و جامعه راه به سوی مقاصد اساسی آن هدایت میکند. وجود خصایصی مانند اقتدار، موقعیت سنجی و آگاهی رهبر از شرایط، منجر به عمکرد درست ایشان در شرایط مختلف می شود که این امر بالا رفتن ضریب دفاعی امنیتی در کشور می شود. مهمترین مولفه و شاخص های اصل امامت و رهبری مؤلفهحق گرایی و ایمان، اقتدار رهبری و ارتباط با مردم و مردم محوری و شاخصهای ارتباط سازنده روحانیت با مردم، صبر و استقامت، اقدامات به موقع و سنجیده رهبری و موقعیت سنجی، درمیان گذاشتن مسائل کشور با مردم و مردمی بودن است.
منابع
- نهج البلاغه
- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- امام خمینی، روح الله. (1385)، صحیفه امام، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
- امام خامنهای (مدظله العالی)، مجموعه بیانات، قابل دسترسی در: WWW.Khamenei.ir
- عمید زنجانی، عباسعلی(1381)، انقلاب اسلامی ایران، علل مسائل و نظام سیاسی، قم: معارف
- روحانی، حسن(1391)، گفتمان امام خمینی پیرامون امنیت ملی و سیاست خارجی، فصلنامه راهبردی، ش 65
- و...
نظر شما :