سلسله یادداشت ها پیرامون مکتب و اندیشه دفاعی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛(۱)
بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره)؛ (۶۰)
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی و محمدحسین جمشیدیان
با همکاری حمید صادقی
مقدمه
توجه به مسائل دفاعی و تمرکز بر امور دفاعی یکی از موضوعات مهم در نقطه نظرات حضرت امام خمینی(ره) بوده است. کلیدواژه دفاع یکی از واژگانی است که در سخنرانی های ایشان به صورت مکرر استفاده شده و دایره استفاده از این واژه و مشتقات آن در کلمات امام بسیار بالا بوده است. همین امر نشان می دهد که دفاع از چه جایگاه مهمی در تفکر و نظریه امام خمینی(ره) برخوردار است.
بدون شک یکی از عوامل تاثیرگزار بر این امر، یعنی توجه ویژه امام به مقوله دفاع واقعیت جنگ تحمیلی و تهاجم همه جانبه عراق به نظام نوپای جمهوری اسلامی با حمایت همه جانبه قدرت های عربی- غربی بوده است. با این وجود تقلیل جایگاه دفاع نزد امام خمینی(ره) به یک امر دفعی که حاصل جنگ تحمیلی بوده است، با سایر ابعاد تفکر امام ناسازگار می نماید. برای فهم جایگاه دفاع نزد امام خمینی(ره) باید بیش از هر چیز به دو امر به هم پیوسته توجه نمود: جایگاه امام به عنوان یک عالم طراز اول اسلامی و دوم درک ایشان از انقلاب اسلامی به عنوان رهبر این انقلاب.
از نقطه نظر اول، نباید فراموش نمود که امام خمینی(ره) یک شخصیت جامع الاطراف در زمینه مباحث اسلامی هستند. ایشان یک فقیه، عارف، فیلسوف و حتی مفسر برجسته در زمینه علوم اسلامی محسوب می شوند و در این زمینه از نبوغ خاصی بهره مند بودند. بنابراین در زمانی که امام به مباحث مربوط به دفاع می پرداختند، درک ایشان از دفاع مشابه درک رایج در نظریه های غربی و مباحث علوم انسانی غرب نیست.
توضیح آنکه در علوم انسانی رایج در غرب و به ویژه در مباحث علوم سیاسی و روابط بین الملل مبحث دفاع در زیرمجموعه مباحث مربوط به تضاد منافع و ملاحظات و درگیریهای ژئوپولتیک قرار می گیرد. یعنی آنکه اصل درگیری و نزاع بر اساس ارجاع به واقعیتهای ملموس و مادی سیاسی- اقتصادی فهم شده و دفاع نیز مقوله ای درخدمت چنین عوامل مادی قرار می گیرد. اما نزد یک شخصیت طراز اول اسلامی که ملهم از تفکر اسلامی به جهان می نگرد، هستی عرصه توحید و حضور خداوند است. «عالم محضر خداست.» بر این مبنا چنین شخصیتی درگیری و جنگ در عرصه انسانی را درچارچوب حقیر نزاع بر سر منافع درک نمی نمایند و در این موارد ورود نمی کنند. آنچه مدنظر امام خمینی(ره) و فرهنگ و تفکر اسلامی است، نیل به سعادت از طریق زندگی و زیست مومنانه در سایه عمل به احکام الهی است.
چنین تبیینی از جهان همواره از جانب شرک و کفر و منکران توحید تهدید می شود. تاریخ عرصه نبرد دایمی میان اسلام به عنوان دین حقیقی و کفر و شرک است. ماموریت مومن نیز جنگ با کفار و دفاع از اسلام و احکام الهی است. در ذیل چنین چارچوبی است که دفاع برای امام خمینی(ره) معنا می یابد. در واقع اگر طرف غربی هدف از دفاع را حفظ منافع مادی (سیاسی یا اقتصادی) می داند، امام تحت تاثیر اسلام، هدف از دفاع را مبارزه با کفر و دفاع از اسلام و احکام اسلامی می داند.
بر همین اساس بایستی مولفه دوم، یعنی ادراک امام خمینی(ره) از ماهیت انقلاب اسلامی را تحلیل نمود. از نظر امام انقلاب، انفجار نور بود. همچنین امام تاکید کرده بودند که این انقلاب با تمام انقلاب های دیگر متفاوت است. بنابراین در نگاه امام خمینی(ره) انقلاب ایران مشابه سایر انقلاب های دیگر نبوده بلکه بیش از هرچیز یک واقعیت معنوی متاثر از ارزش های اسلامی است. انقلابی که فقط در تغییر یک سیستم سیاسی محدود نمیشود، بلکه به چیزی بیش از ابعاد سیاسی- اجتماعی توجه می کند: به کمال و سعادت افراد، یا همان انفجار نور. این امر نیز جز در سایه اجرای احکام اسلام و پیروی از فرامین قرآنی ممکن نمی شود. بدین ترتیب واقعیت اصلی انقلاب اسلامی از نظر امام تلاش برای سعادت افراد و پیاده سازی احکام اسلام بود.
بدین ترتیب معنای دفاع از نظر امام با توجه به این دو مولفه، دفاع از انقلاب به عنوان بستر پیاده سازی احکام اسلام و قرآن در برابر دشمنان مستکبر که تجلی لشکر کفر و شرک هستند، می باشد. دفاع یعنی مبارزه با لشکر ظلم و شرک در صورت فعلی و حاضر آن یعنی استکبار جهانی به رهبری امریکا و غرب.
در این دیدگاه دفاع به یک اصل و بنیاد هستی شناسی بدل می شود. یعنی اصلی که خود به سایر اصول معنا و مفهوم می بخشد. در هستی شناسی اسلامی امام جهان به رابطه اسلام و کفر بدل شده و دفاع به رابطه بنیادین در برابر دیگری مشرک اطلاق می شود. با توجه به این چارچوب یعنی گسترش مفهومی امر دفاع از یک واقعیت مادی-نظامی که در ذیل سیاست و اقتصاد تعریف میشود، به یک واقعیت وجودی و نزاع تاریخی و فراگیر اسلام و کفر، ابعاد دفاع نیز گسترش می یابند. بدین ترتیب می توان از ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی دفاعی سخن گفت. این امر در سخنان و فرمایشات امام نیز به صورت مکرر استفاده شده بود. استفاده امام از واژه دفاع همواره با امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی به همراه امور نظامی و امنیتی همراه بوده است.
بنابراین برای فهم و درک بهتر جایگاه بنیادین و هستی شناسی مفهوم دفاع بایستی ابعاد تجلی و ظهور آن را در دیدگاه امام بررسی و کاوش نمود. یکی از ابعادبسیار مهم در این میان بعد سیاسی دفاع می باشد. بیشک ابعاد سیاسی نظریه دفاع امام خمینی(ره) در صور و عرصه های گوناگونی خود را متعین ساخته و آشکار می نماید. با این وجود می توان از یک اصل یا بنیاد خاص به عنوان اصل اساسی سیاست دفاعی امام یا جوهره بعد سیاسی نظریه دفاعی امام یاد نمود. هدف این یادداشت بررسی این اصل بنیادین است.
مفاهیم اصلی
مفاهیم اصلی این یادداشت به ترتیب نظریه، دفاع و سیاست هستند. بر این اساس به ترتیب هر کدام از این مفاهیم مورد بحث قرار می گیرند.
نظریه
اولین مفهوم از مفاهیم این پژوهش "نظریه" می باشد. در موسع ترین تعریف گفته شده است که «نظریه، مجموعه ای از روابط علّی میان پدیده ها و متغیرهاست.» و یا در تعریف دیگری گفته شده است که «نظریه یک یا چند گزاره فرضیه ای است که رفتار یک پدیده را موقتاً بازنمایی، توصیف، تحلیل و تبیین می کند.» (دانایی فرد، 1388:27)
دفاع
می توان دفاع را چنین تعریف نمود: دﻓﺎع ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺮای ﺣﻔﻆ و ﺣﺮاﺳﺖ از ﺣﻴﺎت، اﻋﺘﻘﺎدات، ﺳﺮزﻣﻴﻦ و… ﺧﻮد در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻄﺮاﺗﯽ ﮐﻪ او را ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، اﻧﺠﺎم ﻣﯽ دﻫﺪ.
همچنین دفاع چنین تعریف شده است: « دفاع نظام یا الگوی مرتبط با ساخت و کارکرد روانی است که از طریق آن فرد یا گروه واکنش لازم را جهت مقاومت یا دفع خطر خیالی یا واقعی به منظور حفظ تعادل و تمامیت خود نشان می دهد. »( ساروخانی، 1370:179)
سیاست
برای سیاست تعاریف متعددی ذکر شده است. از تعاریف مختلف می توان به این دو تعریف بسنده نمود:
سیاست «کاربرد قدرت» و یا «پیکار بر سر قدرت» استیعنى رقابت و هم چشمى سیاستمداران در مبازره براى به دست آوردن قدرت یا حفظ خویش در موضع قدرت.
و یا سیاست روابط قدرت یا کیفیت توزیع قدرت است. (اسکندری، 1378:45)
در خصوص نسبت کلی دفاع و سیاست، می توان از بعد سیاسی نظریه دفاعی به عنوان یک واقعیت مفهومی سخن گفت. محتوای این واقعیت مفهومی نیز دربردارنده تجویزات و نهادسازی هایی است که در یک نظریه دفاعی در حوزه سیاست به منظور دفاع و به طور خاصه بازدارندگی ارایه می شود؛ به عبارت دیگر بعدسیاسی نظریه دفاعی حاوی نقطه نظرات و دیدگاهی است که شیوه های ضروری برای بازدارندگی فعال در حوزه سیاست را تجویز و مورد بحث و مداقه قرار می دهد. بر همین اساس این پژوهش قصد دارد که تجویزات و راهنمائیهایی که در سخنان امام خمینی(ره) برای ایجادبازدارندگی در حوزه سیاست ارایه شده است را مورد بحث قرار دهد.
درباب اهمیت این یادداشت بایستی به این مهم توجه نمود که بررسی و تشریح بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) فواید متعددی در بردارد:
- استخراج ملاک ها و شاخص های ضروری(نقشه راه) برای تداوم حرکت انقلاب اسلامی در مسیر صحیح
- الگوگیری از روش و منش امام خمینی برای مقابله با تهدیدات سلطه گران و ابرقدرتها
- زمینه سازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی
در خصوص ضرورت نیز باید گفت انجام این یادداشت از چند ضرورت عمده پیروی میکند؛ به عبارت دیگر این ضرورتها بر این اساس مطرح می شوند که در صورت عدم توجه به بعدسیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) چه خطرات و تهدیداتی مطرح میشوند:
- فقدان نظریه پردازی بومی و اصیل و گشوده شدن راه برای نظریات غربی
- افزایش امکان نفوذپذیری بر اثر نداشتن ملاکها و شاخص ها برای ارزیابی
- خطر تحریف ارزشها و اهداف اصلی انقلاب اسلامی
یادداشت های پیش روی در پی پاسخگویی به این سؤالات است که مهمترین محور بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) کدام اصل است؟
مبانی بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) کدام است؟
اصول بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) کدام است؟
مولفههای بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) کدام است؟
شاخصهای بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) کدام است؟
چه رابطه ای میان مبانی، اصول، مولفهها و شاخصهای بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) برقرار است؟
مبانی، اصول و مولفه های بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره)
پاسخ به سوالات فوق که همزمان مهمترین موضوع این یادداشت و دربردارنده درونمایه اصلی متن حاضر می باشد، در بخش های زیر ارائه شده است. نکته اصلی در این پاسخ ها که همان مبانی،اصول، مولفه ها و شاخص های بعدسیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) می باشند، ذومراتب و چندوجهی بودن آن است.
این ذو مراتب بودن خود را در چند وجه نمایانگر می سازد: در وجه اول منابع،مراجع و مستندات این نظریه هم در وحی و هم در عقل، هم در گرایشات شهودی و وحیانی و هم در تجربیات انسانی ریشه دارد. بنابراین جامع علم و دین، عقل و وحی است.
در وجه دوم بنابه ماهیت ذومراتب بودن مراجع نظریه، شمول و گستردگی آن نیز به همه وجوه هستی انسان مرتبط می شود و در عین توجه به جنبه های مادی و دنیایی، سطوح معنوی و معاد انسان را هم مورد توجه قرار می دهد. از این رو برای مثال مبانی نظریه هم به عقل توجه دارد، هم به اعتقادات و هم به ویژگی های فطرت انسان و از سوی دیگر مدنی الطبع بودن آدمی. این ویژگی ها در اصول و مولفه های نظریه نیز قابل احصاء می باشد.
مبانی بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره)
- فطرت
- مدنی الطبع بودن
- عقل
- اعتقاد
اصول بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره)
- تخصص
- بصیرت
- حقیقت جوئی
- کمال طلبی
- حکومت دینی
- مردم پایه بودن
- توحید
- عدالت
مولفه های بعد سیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره)
- فرهنگ جهادی
- وحدت
- نه شرقی نه غربی
- تقویت سرمایه اجتماعی
- نهاد سازی مردمی
- حاکمیت الهی
- دشمن شناسی
- عدالت سیاسی
- عدالت اقتصادی
- ارزش محوری
- عبودیت
- ولایت مداری
- تعالی فرهنگی
- تشخیص حق از باطل
- آمادگی روحی
- اثربخشی
- کارآمدی
نتیجه گیری
بعدسیاسی نظریه دفاعی امام خمینی(ره) به بررسی و شرح نظام فکری امام خمینی(ره) در چارچوب مفاهیم مرتبط با سیاست و دفاع می پردازد. این پژوهش حول محور مبانی چهارگانه عقل، اعتقاد، مدنی الطبع بودن انسان و فطرت بناشده است. این مبانی چهارگانه ریشه در دین، عقل و نظام های فکری انسان دارند و کاربست آنها که از طریق اصول هشت گانه این نظریه که دربردارنده مواردی چون: تخصص، بصیرت،عدالت،توحید و مردم پایه گی است، هم سبب آبادی دنیا و برقراری معاش و هم سبب تضمین ابعاد معنوی و آخرت انسان می شود. یک نظام فکری که انسان را در ساحت های گوناگون خویش مورد تربیت و پرورش قرار می دهد.
منابع
- اسکندری، محمد حسین، نگاهی به مفهوم سیاست؛ روش شناسی علوم انسانی، تهران: 1378 شماره 21
- دانایی فرد، حسن، نظریه پردازی؛ مبانی و روش شناسی ها، تهران: سمت، 1388.
- ساروخانی، باقر، دایرة العارف علوم اجتماعی، تهران: کیهان، ۱۳۷۰.
- و...
نظر شما :