درآمدی بر اندیشه دفاعی- امنیتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران(۶)

اندیشه امنیتی در اسلام؛ اهداف و زمینه ها

سرتیپ دوم پاسدار دکتر عباسعلی فرزندی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۷:۰۲ یادداشت های علمی
تعداد بازدید:۵۶۲۵
اندیشه امنیتی در اسلام؛ اهداف و زمینه ها

پس از بحث و بررسی در رابطه با ابعاد، ویژگیها و سطوح اندیشه امنیتی به اندیشه امنیتی در اسلام پرداخته می شود

اندیشه امنیتی در اسلام:

در فرهنگ قرآن، کلمه امن و مشتقات آن، از جمله پرکاربردترین کلماتی است که در آیات متعددی مشاهده می شود. واژه الامن و کلمات و عباراتی که از ریشه امن مشتق گردیده است جمعاً حدود ۸۷۹ بار در آیات مختلف قرآن کریم به کار رفته است که ۳۵۸ مورد در آیات مکی و ۵۲۱ مورد در آیات مدنی است (اخوان کاظمی، ۱۳۸۶: ۱۵۱)

قران کریم، ضمن بر شمردن امنیت و وجوه عینی آن، نوع کامل و اصلی امنیت را امنیت مبتنی بر ایمان به خداوند می داند (غرایاق زندی، ۱۳۸۹: ۳۱)

ایمان یعنی باور همراه با عمل، که برای انسان امنیت به ارمغان می آورد و در قرآن و نصوص اسلامی مقدس ترین سرمایه انسانی شمرده شده است. استقرار ایمان در قلب هر فرد در متن جامعه عمده ترین هدف دین معرفی شده است و به طور کلی امنیت در آیات متعددی مورد تاکید فراوان شارع مقدس قرار گرفته از جمله آیه ۱۲۵ سوره بقره، آیه ۶۷ سوره عنکبوت، آیه ۱۱۲ سوره نحل و … (نوروزی، ۱۳۹۱، ۱۴۰-۱۳۹)

اسلام امنیت را یکی از اصول زندگی و حالتی اجتناب ناپذیر در زندگی جمعی و عنصری ضروری بهره وری از مزایا و مواهب حیات و نیز زمینه ساز تکامل و ارتقاء بشر تلقی کرده و از آن به عنوان یکی از مقدس ترین آرمان های بشری و الهی یاد نموده است (سبحانی فر و همکاران، ۱۳۹۱، ۲۵)

امنیت مبتنی بر ایمان هر سه معنای امروزی از امنیت شامل: امنیت عینی مثل وسعت رزق و روزی، امنیت ذهنی با تاکید بر موضوعات کلیدی چون صبر و توکل، و وجه روانی که همان آرامش و اطمینان قلبی است را باز نمایی می کند (غرایاق زندی، ۱۳۸۹: ۷)

از منظری دیگر ورود به بحث امنیت در قرآن کریم از طریق چند مفهوم بنیادین و کلیدی صورت می گیرد که عبارتند از: جفت متضاد ایمان و کفر، معرفی صفاتی از خداوند نظیر قدرت خدا بر همه چیز، اعتماد و توکل به خداوند و ایمان به سنت های الهی که از جمله این سنت های مرتبط با موضوع امنیت می توان به گریز ناپذیری پاداش و عذاب الهی، غلبه نهایی حق بر باطل و … اشاره نمود (نک، همان، ۱۳-۱۰)

اسلام به دلیل جهان شمولی و داشتن ایده و برنامه برای همه جنبه های زندگی فردی و اجتماعی، توجه خاصی به مقوله دفاع در برابر تهدیدها و تامین امنیت جامعه اسلامی مبذول داشته است. مقصود از امنیت در ساده ترین معنایش در قرآن، حالت طمانینه، در امان بودن، آسایش، بی هراسی و عدم خوفی است که یک مسلمان و کیان اسلامی نیازمند آن است (سوره های نور آیه ۵۵، نحل، آیه ۱۱۲، بقره، آیات ۳۵، ۱۲۵و ۱۲۶، حجر، آیه ۴۸-۴۵، دخان، آیه ۵۶- ۵۱، آل عمران، آیه ۱۵۴)( لطفی مرزناکی، ۱۳۹۴: ۱۷)

امنیت نقش مهم و بستر سازی در زندگی انسان دارد زیرا امنیت هم زمینه و هم حافظ سایر نعمت ها و امکانات است. امام علی (ع) در این رابطه می فرمایند «رفاهیه العیش فی الامن» (آسایش و شیرینی مواهب دنیا تنها در پرتو امنیت لذت بخش و گوارا است) (خسروی، ۱۳۹۱: ۱۱۱). امام صادق (ع) نیز از امنیت به عنوان یکی از ضرورت های زندگی و ارکان اساسی حیات بشر یاد می کند که احدی از آن بی نیاز نمی باشد و می فرمایند: «سه چیز است که همه مردم به آن محتاجند اولین آن امنیت سپس عدالت و رفاه است» (الحرانی، ۱۳۶۳: ۳۲۰)

از منظر اسلام امنیت از ارکان ضروری حیات می باشد که در بر گیرنده امنیت عینی، امنیت ذهنی و امنیت روانی می باشد و در قرآن به معنای طمانینه، آسایش و عدم خوف است.

هدف از اندیشه امنیتی

در رابطه با این موضوع در جهان اسلام دو نظریه وجود دارد

نظریه اول این است که عدالت مقدم بر امنیت است و هدف از امنیت و اندیشه امنیتی تامین عدالت است. بر اساس این نظریه امنیت یک مطلوب ثانوی و در درجه دوم است. این نظریه، امنیت خارج از عدالت را ظلم و نا امنی می داند. فقهای شیعه و برخی از فقهای اهل سنت به این نظریه معتقدند.

نظریه دوم این است که امنیت، خود هدف اصلی و مطلوب درجه اول است. همچنان که عدالت نیز همین گونه است و اگر بین اینها تعارضی صورت گرفت امنیت مقدم بر عدالت است. از این رو اگر حاکمی با زور و بی عدالتی بر حکومت مسلط شد و بر مسلمین سیطره پیدا کرد به جهت حفظ امنیت و نظم عمومی باید از او تبعیت کرد (نه اینکه قیام علیه ئاو واجب نیست). این عقیده دستاویزی برای خلفای بنی امیه و بنی عباس شد تا کارهای خلاف عدالت خود را با امنیت توجیه کنند. اغلب فقهای اهل سنت به این نظریه اعتقاد دارند.(بخشی نهاوندی، ۱۳۹۲: ۵۰)

زمینه ها و بسترهای ایجاد امنیت در اسلام:

الف) حاکمیت خداوند متعال:

اولین اصل اساسی در تعریف امنیت حاکمیت اسلام است. با توجه به اینکه در اسلام حفظ حاکمیت در راس امور است پس امنیت باید در راستای حاکمیت اسلام باشد

ب) استقلال حکومت اسلامی و مسلمانان:

این استقلال شامل استقلال نظامی، فرهنگی، اقتصادی، سرزمینی و هرگونه استقلالی است که عدم وابستگی مسلمانان را به دنبال داشته باشد. امام خمینی (ره) در این زمینه فرموده اند: «اگر بخواهید برهمه مشکلات پیروز شوید باید همه وحکم بایستید در مقابل قدرتها و استقلال خودتان و … را محکم نگه دارید

ج) اتحاد امت و سرزمین اسلامی:

شعار اسلام که در همه زمانها، همه ملتها را به آن دعوت کرده این است که:

«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا و اذکروا نعمه الله علیکم اذ کنتم اعداء ف…»

این وحدت و اعتصام باید در سایه حق باشد که همان سایه حاکمیت خدا است. با توجه به آنچه که بیان شد باید هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ فیزیکی زمینه و بستر برای ایجاد امنیت در اسلام فراهم شود (نک: بخشی نهاوندی، ۱۳۹۲: ۶۴-۶۳)

راه ها و ابزارهای ایجاد امنیت:

اگر نظری به موارد نا امنی در جهان بیندازیم، مهمترین نمودهای نا امنی در جهان کنونی عبارتند از: وجود شکاف میان فقیر و غنی، رانت خواری، بی عدالتی، ساخت سلاح های کشتار جمعی و … اگر این موارد را به دقت بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که ریشه همه آنها در خود انسان است. این نفس انسان است که برای شهوات و امیال خود در این مسیرها قدم می گذارد. برای مبارزه با نا امنی دو راه و دو گونه ابزار وجود دارد:

  1. راه ها و ابزار های معنوی:
    1. ایمان یا دین باوری: یکی از ابزارهای ایجاد امنیت از نظر اسلام، پناه بردن به دین و زندگی بر اساس آن است و به طور کلی یکی از مهمترین شاخصه های یک جامعه امن، رشد فضایل اخلاقی است که روح انسان را در مسیر امنیت قرار می دهد و آن را تربیت می کند (بخشی نهاوندی، ۱۳۹۲: ۸۸-۹۰)
    2. وحدت: وحدت مهمترین عامل پیروزی برای هر قوم و ملتی است و به نوعی وحدت پایه و اساس امنیت می باشد. امام علی (ع) وحدت و یکپارچگی مردم را رمز پیروزی و اعتلای آنان می داند و تفرقه و درگیری داخلی را موجب شکست و انحطاط جامعه معرفی می کند (نهج البلاغه، خطبه های ۲۵و ۹۶) امام مهمترین پایه و قوی ترین ستون وحدت اسلامی را دین اسلام می داند و همه را موظف میکند که حول دین جمع دشوند و از دستورات آن اطاعت کنند (همان، خطبه های ۱۸ و ۳۹)
    3. رهبری: در هر اجتماعی که از یک نفر بیشتر تشکیل می شود، اگر قصد همراهی و مشارکت داشته باشند باید یکی از آنها رهبر و مدیر دیگری باشد چه بر اساس اسلام اسلام انتخاب شده باشد و چه حاکم جور باشد. امام علی می فرمایند: «لابد للناس من امیر بر اوفاجر یعمل فی امرته المؤمن و یستمتع فیها الکافر و یبلغ الله فیهاالاجل و …» یعنی همانا که مردم به زمامدار - چه خوب و چه بد - نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در سایه حکومت زندگی کنند

در زمان غیبت معصوم در اختیار فردی دانا به احکام اسلام و مدیر و مدبر و دارای صفات و شرایط خاص قرار می گیرد که در اصطلاح فقهی به او (ولی فقیه) می گویند (بخشی نهاوندی، ۱۳۹۲: ۹۲)

  1. راه ها و ابزارهای مادی
    1. تشکیل و تربیت نیروی نظامی و انتظامی: قرآن کریم برای ترساندن دشمنان و جلوگیری از تعرض آنان به حریم مسلمانان می فرماید: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و…»

این آیه اشاره به قدرت سخت دارد و خداوند متعال مسلمانان را مامور کرده است که برای ترساندن و باز داشتن دشمنان از حمله به کیان مسلمانان خود را قوی کنند و ابزارهای لازم را برای غلبه بر دشمن فراهم آورند

  1. تشکیل حکومت (اسلامی): روشن است که در سایه حکومت می توان امنیت را برقرار کرد در همین رابطه امام علی (ع) می فرمایند:

«همانا که مردم به زمامدار - چه خوب و چه بد - نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در سایه حکومت زندگی کنند و به وسیله زمامدار، بیت المال جمع آوری می شود و به کمک آن با دشمنان مبارزه می توان کرد» (نهج البلاغه، خطبه ۴۰)( بخشی نهاوندی، ۱۳۹۲: ۹۵-۸۷)

در اندیشه امنیتی اسلام ایجاد حکومت دارای ارزش بالایی است. و در حکومت اسلامی، برای ایجاد امنیت باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد

الف) در نگاه اسلام، یکی از مهمترین فلسفه های حکومت، برقراری امنیت در جامعه است. حاکمان موظفند که با هر تعدی و تجاوزی که باعث سلب امنیت در جامعه می شود مبارزه کنند.

حضرت علی علیه السلام ایجاد امنیت و آرامش را تا آنجا ضروری می داند که وجود حکومت را اگرچه حکومت جائرانه باشد لازم می داند.

«انه لابد للناس من امیر بر اوفاجر یعمل فی امرته المؤمن و یستمتع فیها الکافر و یبلغ الله فیهاالاجل و یجمع به الفی ء و یقاتل به العدو و تامن به السبل و یؤخذ به للضعیف من القوی حتی یستریح بر و یستراح من فاجر.» (نهج البلاغه، خطبه ۴۰)

یعنی همانا که مردم به زمامدار - چه خوب و چه بد - نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در سایه حکومت زندگی کنند و به وسیله زمامدار، بیت المال جمع آوری می شود و به کمک آن با دشمنان مبارزه می توان کرد. جاده ها امن و امان می گردد و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود. نیکوکاران در رفاه و ازدست بدکاران در امان می باشند.

حضرت علی علیه السلام یکی از فلسفه های پذیرش حکومت خود را، ایجاد امنیت و اصلاحات در جامعه معرفی می کند:

«اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی منا منافسه فی سلطان و لاالتماس شی ء من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلومون من عبادک و تقام المعطه من حدودک.» (همان، خطبه ۱۳۱)

یعنی بار خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای بدست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود بلکه می خواستیم که نشانه های دین تو را در جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امنیت زندگی کنند و قوانین و احکام فراموش شده ات بار دیگر اجرا گردد.

ب) یکی از وجوه امنیت که حکومت موظف به تامین آن است، امنیت مردم از تعرض حاکمان است. در نگاه اسلام، حاکمان حق ندارند به هر بهانه ای از مردم سلب امنیت کنند. بلکه این حق برای مردم وجود دارد که به راحتی و بدون بیم و هراس، دیدگاهها و تذکرات و انتقادات خود را با حاکمان در میان بگذارند. حضرت علی علیه السلام در عهدنامه معروف، به مالک اشتر می فرماید:

«ثم لیکن آثرهم عندک اقولهم بمر الحق لک و اقلهم مساعده فیما یکون منک مماکره الله لاولیائه واقعاً ذلک من هواک حیث وقع…» (همان، نامه ۵۳)

یعنی از میان آنان (انسانهای پاک و وارسته) افرادی را که در حق گویی از همه صریحتر و بی پرده ترند و در آنچه را که خدا برای دوستانش نمی پسندد تو را مددکار نباشند (یعنی ترا در کارهای خلاف همراهی و تایید نکنند و جلوی تخلفات ترا بگیرند) برگزین چه خوشایند تو باشد و چه ناخوشایند. تا می توانی با پرهیزکاران و راستگویان به پیوند، و آنان را چنان پرورش ده که تو را زیاد نستایند و تو را برای اعمال زشتی که انجام نداده ای تشویق نکنند که ستایش بی اندازه خودپسندی می آورد و انسان را به سرکشی وا می دارد.

ج) حاکمان حق ندارند در دریافت مالیات و زکات به گونه ای با مردم برخورد کنند که از مردم سلب امنیت شود یا مردم احساس کنند که حاکم و یا عامل او به زندگی خصوصی آنها آگاهی دارد و یا سیاستش بر سوء ظن نسبت به آنها استوار است.

حضرت علی علیه السلام دستورالعملی که به ماموران دریافت زکات می دهد به نکات مهمی اشاره می کند، در این دستورالعمل اهمیت عنصر امنیت چه برای انسان و چه برای حیوانات به صورت کم سابقه ای آشکارا بیان شده است:

با تقوای الهی برای دریافت زکات حرکت کن و در سر راه، هیچ مسلمانی را مترسان و یا با زور از زمین او عبور نکن. (همان: نامه ۲۵)

در نهایت می توان بیان داشت: واژه الامن و کلمات و عباراتی که از ریشه امن مشتق گردیده است جمعاً حدود ۸۷۹ بار در آیات مختلف قرآن کریم به کار رفته است و بر اساس آیات قرآن نوع کامل و اصلی امنیت، امنیت مبتنی بر ایمان به خداوند می باشد. برخی هدف از امنیت را تامین عدالت می دانند و برخی معتقدند که امنیت، خود هدف اصلی و مطلوب درجه اول است.

در مکتب اسلام زمینه و بسترهایی چون: حاکمیت خداوند متعال، استقلال حکومت اسلامی و مسلمانان و اتحاد امت و سرزمین اسلامی، برای ایجاد امنیت لازم و ضروری می باشد؛ علاوه بر زمینه و بستر، ابزارهای معنوی مادی ای چون ایمان، وحدت، رهبری، آمادگی همه جانبه و تشکیل حکومت اسلامی برای تحقق این امر (امنیت) لازم است

منابع و مراجع:

پس از قرآن کریم و نهج البلاغه

۱- اخوان کاظمی، بهرام (۱۳۸۶)؛ امنیت در نظام سیاسی اسلام، چاپ دوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

۲- اخوان کاظمی (۱۳۸۵)، پ، امنیت و ابعاد آن در قرآن، مطالعات اسلامی

  1. بخشی نهاوندی، محمد علی (۱۳۹۲)؛ هویت و امنیت ملی در اسلام، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران

۴- سبحانی فر (۱۳۹۱)، محمد جواد و همکاران، اندیشه های دفاعی فرمانده معظم کل قوا با نگرشی بر مکتب دفاعی اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)

۵- غرایاق زندی، داوود (۱۳۸۹)؛ مفهوم امنیت ایمانی در قرآن کریم، فصلنامه مطالعات راهبردی، تهران، سال سیزدهم، شماره سوم

۶- لطفی مرزناکی، رحمان (۱۳۹۴)، دفاع هوشمند در اندیشه امام خامنه ای (مد ظله العالی)، تهران، انتشارات آوای سبحان

۷- نوروزی (۱۳۹۱) محمد تقی، رهنامه دفاعی- امنیتی، تهران، انتشارات بنیان قرآن و عترت، چاپ اول

کلید واژه ها: اندیشه امنیتی اندیشه امنیتی در اسلام امنیت نظریه امنیت امنیت جامعه سردار فرزندی


نظر شما :