قدرت بدون و عشق بدون قدرت
کتاب قدرت و عشق
دفتر آینده پژوهی
نویسنده در پیش گفتار اشاره کرده که قدرت و عشق هم عملی و هم شخصی هستند. بسیاری از محققان- درعلوم سیاسی، مطالعات صلح، مدیریت، عصب شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه وکلام- ازانواع قالب و واژگان استفاده میکنند تا اهمیت قدرت یا عشق را نشان دهند. هدف این کتاب، تکرار یا بررسی نظریههای تخصصی نیست بلکه بررسی کلی و جزئی ارتباط ما با قدرت و عشق در توجه به سختترین چالشها است. علاوه بر این، درک خود از این رویدادها را خارج از این نظریهها مطرح نکردهام بلکه تغییردادهام و تلاش کردم از پیچده ترین و چالش برانگیزترین تجربیات خود از تغییر اجتماعی آگاه شوم.
این کتاب با مقدمه فراتر از جنگ و صلح آغاز میشود و آنچه را یاد گرفتهام خلاصه میکند. فصل یکم دو وجه قدرت و فصل دوم دو وجه عشق، این دو محرک اساسی را توضیح میدهد. فصل سوم، دو راهی قدرت و عشق، اینکه چرا نمیتوانیم میان این محرکها انتخاب کنیم را توضیح میدهد و راهی برای مصالحه یا سازش نشان میدهد. در فصول بعد مطالبی از پیشرفت سه مرحلهای در استفاده از قدرت و عشق را از قطبی ترین جنبه و برخورد با مسائل منسجم و روانی به صورت کارگروهی توضیح میدهد تا تغییراجتماعی را نشان دهد.
در بخشی از متن این کتاب آمده است:
برای ایجاد واقعیت جدید اجتماعی، باید با دو محرک اساسی که با هم درتنش هستند برخورد کنیم: قدرت و عشق.
این ادعا به توضیحی نیازدارد زیرا کلمههای قدرت و عشق توسط افراد مختلف به شکلهای مختلفی معنی شدهاند. دراین کتاب، ازتعاریف غیرعادی قدرت و عشق استفاده میکنم که نظریه پرداز و فیلسوف جناب پل تیلیچ، مطرح کرده است. تعریف وی وابسته به هستی شناسی است و با چرایی و مقدار قدرت و عشق در ارتباط است.
تیلیچ قدرت را به عنوان محرک هرموجود زنده در درک خود، با افزایش شدت و کشش پذیری تعریف میکند بنابراین قدرت دراین مفهوم، محرکی است تا شخص به پاسخ دست یابد و کارش را انجام دهد و رشد کند. وی عشق را به عنوان محرکی به سوی وحدت اجزای منفصل تعریف میکند. بنابراین عشق در این مفهوم، محرکی است برای شناخت کل که به صورت بخش ظاهر میشود. این دو راه بررسی عشق و قدرت و نه ایدههای رایجتری که درمورد قدرت ظالم و عشق مظلوم وجود دارد، هسته اصلی این کتاب را تشکیل میدهد.
قدرت دو بخش دارد، یکی تولیدی و دیگری انحطاطی. قدرت ما زمانی تولیدی و سازنده است که به اندازه کافی، خود را درک کنیم در حالی که به دیگران عشق میورزیم و با آنها متحد هستیم. قدرت ما زمانی انحطاطی و محدود کننده است که عشق و اتحاد را نادیده گرفته یا رد کنیم. قدرت بدون عشق بی ملاحظه و توهین آمیز یا چیزی بدتر است. و عشق بدون قدرت احساسی، ضعیف یا بدتر از آن است. میتوانیم اشکال انحطاطی را درجهانمان، در کارهای خود و در خودمان مشاهده کنیم. انتخاب بین قدرت یا عشق همیشه اشتباه است.
کتاب قدرت و عشق (یک نظریه و تجربه از تغییراجتماعی) به قلم آدام کاهانی و ترجمه شروین حسن پور و عبدالمجید کرامت زاده به نگارش درآمد. این کتاب ازمجموعه کتابهای آینده پژوهی هست که توسط انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی به چاپ رسید.
برای مطالعه نسخه الکترونیک این کتاب میتوانید به فروشگاههای الکترونیک کتاب طاقچه یا کتابراه مراجعه نمائید.
لینک مستقیم این کتاب در سایت طاقچه:
https://taaghche.com/book/64943
لینک مستقیم این کتاب در سایت کتابراه:
http://ketabrah.ir/go/b43098
نظر شما :