دیدن آنچه دیگران نمی بینند

کتاب دیدن آنچه دیگران نمی‌بینند سعی دارد خطاهای بینشی را کاهش دهد. قرار نبود این کتاب یک داستان رمزآلود باشد. در ابتدا، فقط به جمع آوری تعدادی مطالب بریده شده از روزنامه‌ها و نشریات محدود می‌شد. اگر به مطلبی برمی خوردم که نشان می‌داد چگونه فردی یک چیز غیرمعمول کشف کرده است، بلافاصله آن را به مجموعه‌ای که روی میز کارم داشتم اضافه می‌کردم. این مجموعه، یادداشت‌هایی داشت که حاوی داستان‌هایی بودند که در مصاحبه‌ها یا گفتگو ها شنیده بودم همانند سایر مجموعه‌هایی که به آنها علاقه داشتم، به خاطر کمبود فضای کافی، برخی ازاین یادداشت‌ها روی یادداشت‌های دیگر را می‌پوشاند اما برخلاف بقیه، این مجموعه به بقای خود ادامه داد. من هیچ برنامه بزرگی برای آنها نداشتم. تنها دوست داشتم گاهی مطالب جدید به آن اضافه کنم. هرچند ماه یک بار دوست داشتم با دقت آنها را مرور کرده و از داستان‌های آن لذت ببرم.

این کتاب از سه بخش و هیجده فصل تشکیل شده و شامل شیوه‌های برجسته برای کسب بینش است.

بریده‌ای از کتاب:

چطور می‌توان بینش بیشتری کسب کرد؟ پاسخ به این سوال بسیار سخت به نظر می‌رسد اما اگر هر کدام از مسیرهای منتهی به بینش را بررسی کنیم، قضیه را می‌توان مدیریت کرد. کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که از نیروی تناقض استفاده بهتری کنیم. مثلاً کارآگاهانی را درنظر بگیرید که آموخته‌اند تناقض‌های موجود در اظهارات شاهدان در دادگاه را شناسایی کنند. کسب بینش از راه ارتباطات متکی بر این است که مجموعه‌ای از ایده‌ها در چرخش هستند که به طور تصادفی باهم ارتباط پیدا می‌کنند. هرچه این چرخش بیشتر باشد، احتمال وقوع یک اکتشاف نیز بیشتر می‌شود. مارتین چالفی در یک همایش در مورد ستاره دریایی شرکت کرد. مایکل گوتلیب بیماری با علائم عجیب را مشاهده کرد. جوسلین بل برنل در موارد ضبط شده در تلسکوپ رادیویی اش، موج‌های نامتعارفی را رصد کرد. بری مارشال تصمیم گرفت برای تحقق یکی از موارد مورد نیاز تحقیقش، باکتری که شکل ظاهری اش شبیه دربازکن بود رابررسی کند. یک کاپیتان آتش نشانی با شرکت در یک همایش درباره آموزش ضمن خدمت راهی را برای حل مشکل ذهنی یکی از مأمورانش پیدا کرد.

اگر این ارتباط‌های اتفاقی را افزایش دهیم، ممکن است بتوانیم با درگیر کردن خود با اعمال غیر معمول، بینش بیشتر و تجارب متنوعی را کسب کنیم، در زمینه‌های مختلفی فعالیت کنیم و در نهایت، خود را درمعرض افکار و ایده‌های بسیاری قرار دهیم. هریک از این افکار می‌تواند به محور فکری ما تبدیل شود و مفاهیم را به شکل جدیدی با هم تلفیق کند. مسیر درماندگی خلاق نیاز به یک جهت گیری دارد. مشکلات مارا احاطه کرده‌اند وباید راهی برای فرار از تله‌ای که ذهنمان در آن گرفتار شده است، پیدا کنیم، تله‌ای مثل غفلت از یک مسئله یا داشتن یک پیش فرض اشتباه. برخی از سازمان‌هایی که از اشتباه کردن هراس دارند از کارکنان شأن می‌خواهند تمامی پیش فرض‌های خود را فهرست کنند تا در نهایت، فرضیه‌های اشتباه را از ذهن خود کاملاً حذف کنند…

کتاب دیدن آنچه دیگران نمی‌بینند، به قلم گری کلین و ترجمه گروه مترجمین دفتر آینده پژوهی، به رشته تحریر درآمد و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی به چاپ رسید. برای مطالعه نسخه الکترونیک این کتاب می‌توانید به فروشگاه‌های الکترونیک کتاب طاقچه یا کتابراه مراجعه فرمائید.

برای مشاهده نسخه الکترونیک این کتاب در سایت طاقچه اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده نسخه الکترونیک این کتاب در سایت کتابراه اینجا کلیک کنید.