روسیه؛ هدف اصلی انتقال نیروهای آمریکایی از آلمان به لهستان
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهور تروریست آمریکا از ماه ژانویه سال ۲۰۱۷ (بهمن ماه سال ۱۳۹۵) که وارد کاخ سفید شد، یکی از محورهایِ تبلیغاتیاش که مکرر در سفرهایش به اروپا بر آن تأکید داشت انتقاد از کمکاری کشورهای اروپایی عضو ناتو در مورد هزینهکردِ ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشورها برای امور دفاعی و نظامی بود. به ویژه لبۀ تیز انتقاد ترامپ متوجه کشور آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا و مهمترین کشور اتحادیه اروپا و ناتو بوده و هست.
آلمانیها در حال حاضر تقریباً ۳/۱ تا ۴/۱ درصد از تولیدِ ناخالص داخلی خود را صرف امور دفاعی میکنند. البته برلین بارها قول داده بود که این میزان را به ۲ درصد افزایش دهد اما عملاً تاکنون این امر را محقق نکرده است. به همین دلیل رئیسجمهور آمریکا تقریباً دو ماه پیش (تیر ماه ۱۳۹۹) بود که به ناگهان اعلام کرد شمار نیروهای آمریکایی را در آلمان که حدودِ ۳۴ هزار بودند تغییر خواهد داد و حدود ۱۲ هزار نفر از این نیروها منتقل خواهند شد. بعداً پنتاگون نیز این مسئله را تأکید کرد و «مارک اسپر»، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که بخشی از این نیروها به آمریکا بازخواهند گشت و شماری از آنها به دیگر کشورهای اروپایی ازجمله ایتالیا، لهستان و جمهوریهای بالتیک منتقل خواهند شد. ولی به نظر میرسد هدفِ اصلی آمریکا که البته به بهانۀ عدم توجه آلمان به تعهداتِ دفاعیاش صورت گرفته اساساً افزایش شمار نیروهای نظامیاش در شرق اروپا به ویژه در کشورهای حوزه بالتیک یعنی لتونی، لیتوانی و استونی و همچنین کشور لهستان است که به هر حال در اروپای شرقی واقع شده و به منزلۀ مرز حائلی بین غرب و روسیه محسوب میشود. لهستانیها با توجه به تجاربی که در جریانِ جنگ جهانی دوم داشتند به این صورت که بین استالین و هیتلر یک نوع توافق ضمنی در مورد تقسیمِ لهستان انجام گرفت، به شدت از تهدیدات روسیه مخصوصاً بعد از بحران اوکراین بیمناک هستند. لذا لهستانیها به دنبال افزایش ضمانتهایِ امنیتی به ویژه در پی بیشتر شدن حضور نیروهای ناتو در این کشور هستند.
آمریکا به عنوان مهمترین کشور عضو ناتو (که البته منافع و اهداف خاص خود را از محاصره و در برگیری روسیه و افزایش تقابل با این کشور دنبال میکند) هدفش با این هدفِ لهستان همراستا است و مشاهده میکنیم که قرار شده از بین نیروهایش حداقل ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر به لهستان منتقل شوند و در واقع بخش دیگری از نیروهای آمریکایی نیز به صورت چرخشی در لهستان حضور خواهند داشت. این اقدام واشنگتن واکنش روسیه را برانگیخته و کرملین در این زمینه به آمریکا هشدار داده است. اخیراً نیز «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه تأکید کرد که ناتو به دنبالِ افزایش تقابل با روسیه و گسترش به سمت شرق است. این مسئله به حساسیت مسکو در مورد اهداف واقعی غرب افزوده و از دلایل افزایش حضور نظامی، تقویت نیروهای نظامی و روند فزایندۀ دپوی تجهیزات سنگین نظامی در کشورهای حوزۀ بالتیک و لهستان پرده بر میدارد. اکنون میتوان با صراحت بیان کرد که این آمریکاییها هستند که روند تحریک روسیه و افزایش تقابل با مسکو را در شرق اروپا در پیشگرفتهاند. شاید یکی از اهداف ایالاتمتحده آمریکا این باشد که توجه مسکو را به مرزهایِ غربی روسیه معطوف کند تا بدین ترتیب روسها ناچار شوند بخشِ قابلتوجهی از نیروها و تجهیزات و همچنین بودجۀ نظامی خود را مصروف مرزهای غربی کنند. آمریکاییها پیشتر در دوران جنگ سرد با شوروی برخوردِ مشابهی داشتند و تلاش کردند تا از طریق ایجاد یک مسابقۀ عظیم تسلیحاتی اقتصاد شوروی به اضمحلال بکشانند که در این امر موفق بودند.
البته این اقدام آمریکا یعنی افزایش شمار نیروهای نظامی این کشور در لهستان باید در کنار دیگر اقدامات به ویژه خروج از پیمان نیروهای هستهای میان برد یا INF [1] تحلیل شود؛ زیرا این موارد در کنارِ هم بیانگر آن است که آمریکا دستش درزمینۀ توسعه و استقرار موشکهای کوتاه برد و میان برد مجهز به کلاهک هستهای کم توان باز شود. در عین حال این گمانه مطرح است که آمریکا در آیندۀ نه چندان دور با توجه به اینکه تحت محدودیتهایِ پیمان INF نیز قرار ندارد شاید موشکهای کوتاه برد و میان برد هستهای خود را در کشورهایی مانند لهستان یا جمهوریهای بالتیک که تهدید مستقیم علیه امنیت ملی روسیه محسوب میشود مستقر کند. البته حتماً این مسئله واکنش متقابل روسیه را به دنبال خواهد داشت، هرچند روسها چند سال است که در واکنش به استقرار سامانههای ضدموشکی از جانب آمریکا در لهستان، سامانههای موشکی اسکندر را در دو نوعِ کروز و بالستیک در منطقه کالینینگراد که یک منطقۀ دور از خاک اصلی روسیه و در جوار لهستان است مستقر کردهاند. به طور کلی روند اقدامات آمریکا در عرصۀ نظامی در اروپا به نظر میرسد روندی است که به افزایش حضور و تحریک روسیه به واکنشهایِ متقابل منجر خواهد شد. بدون شک این راهبرد دولت ترامپ به نفع امنیت اروپا و امنیت بینالملل نخواهد بود.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
[۱] Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty
نظر شما :