ضرورت اتخاذ رویکرد غیرسیاسی آژانس در دور جدید مذاکرات برجامی

ضرورت اتخاذ رویکرد غیرسیاسی آژانس در دور جدید مذاکرات برجامی

۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۸:۴۸ کد : ۳۲۲۸ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۱۱۹۱
رابطه ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از زمان رسانه‌ای شدن پروندۀ اتمی ایران و اتهامات غرب علیه تهران، فراز و فرودهای مختلفی را تجربه کرده است
ضرورت اتخاذ رویکرد غیرسیاسی آژانس در دور جدید مذاکرات برجامی

از ماه اوت سال ۲۰۰۲ هم‌زمان با تبلیغات انحرافی منافقین در موردِ سایت‌های اتمی ایران و متعاقب آن درخواست آژانس برای تصویب پروتکل الحاقی تا سفر ماه ژانویه سال ۲۰۰۳ (دی ماه سال ۱۳۸۱) مدیرکل وقت به ایران و تأیید صلح‌آمیز بودن برنامه اتمی و سپس آغاز فشارهای حقوقی - سیاسی علیه ایران در آژانس با محوریت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی که اوج آن، در ماه فوریه ۲۰۰۶ (بهمن ۱۳۸۴) و ارسال پرونده ایران از آژانس به شورای امنیت بود همچنین تا زمان توافق هسته‌ای و تایید اقدامات ایران طبق برجام، آژانس همواره نقش مهمی در این بحران ایفا کرده است. در مجموع می‌توان ۵ نقطه عطف مهم در روابط ایران و آژانس را این‌گونه برشمرد:

  • تصویب پروتکل الحاقی
  • ارجاع پرونده به شورای امنیت
  • موضوع PMD
  • تایید انجام تعهدات ایران پس از برجام
  • اقدامات آژانس پس از خروج آمریکا از برجام.

پذیرش اجرای پروتکل الحاقی در سال ۲۰۰۳ و تعلیق غنی‌سازی توسط ایران، نشانه‌ای از رویکرد تهران برای حل و فصل بحران ساختگی اتمی بود. در مقابل، آژانس تحت فشار آمریکا و اروپا، مسئله سانتریفیوژهای P2، عناصر مشترک برنامۀ فرآوری ایران و لیبی و کامل نبودن اظهارنامه اکتبر ۲۰۰۳ ایران را مطرح کرد و تصمیم گرفت موضوع ایران در دستور کار آژانس باشد. در اجلاس‌های بعدی سال ۲۰۰۴ شورای حکام نیز صدور قطعنامه علیه ایران ادامه یافت و همکاری ایران، ناقص توصیف شد. از این مقطع تا ماه فوریه سال ۲۰۰۶ و ارجاع پرونده به شورای امنیت، برخلاف تعهدات اروپا در توافق پاریس، ترتیبات مشخصی جهت حل موضوع اتمی ایران ارائه نشد؛ در حالی که ایران غنی‌سازی و فعالیت‌های UCF ا صفهان را هم تعلیق کرده بود. در پایان این فرآیند نیز با فشار آمریکا و در جلسه اضطراری به درخواست آمریکا و اروپا، در فوریه ۲۰۰۶ پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد. از این بازۀ زمانی تا توافق اتمی، هرچند دو طرف در مورد مسائل مهمی توافق کردند، اما آژانس همچنان بر توقف غنی‌سازی، اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت و تصویب پروتکل الحاقی تأکید داشت.

سه نقطه عطف بعدی، بعد از برجام حادث شدند. بسته شدن پروندۀ PMD در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ به عنوان یکی از مبانی نهایی شدن برجام و تایید انجام تعهدات ایران توسط آژانس، بیشتر در فضای پس از توافق و قبل از خروج آمریکا از آن بود؛ اما تعلیق اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران و طرح مجدد برخی ادعاها علیه تهران توسط آژانس، پس از خروج آمریکا از برجام و عدم انتفاع ایران از این توافق رخ داد. لذا می‌توان گفت در هر ۵ مقطع مذکور، ایران به تعهدات خود پایبند بوده و تنها پس از خودداری طرف مقابل در اجرای تعهدات، به سمت کاهش تعهدات براساس حقوق پیش بینی شده در برجام حرکت کرده است. در مجموع می‌توان گفت که رویکرد آژانس نسبت به ایران به جای اتکا به اصول حقوقی، فنی و حرفه‌ای، تحت فشارهای سیاسی بوده است و این آژانس است که باید این رویه را اصلاح کند. به عنوان مثال آژانس در مورد ایران، بعد از صدور قطعنامۀ ۱۷۳۷ شورای امنیت، برخلاف مسئولیت و وظیفۀ خود، از ارائه کمک‌های فنی در پروژه‌های مختلف به ایران خودداری کرد و بدین ترتیب، ضمن استفاده ابزاری از این کمک‌ها، ملاحظات سیاسی و غیرفنی را در ارائۀ آن‌ها، دخالت داد. این رهیافت سیاسی نسبت به موضوعات فنی، منبعث از تصمیمات سیاسی شورای امنیت بود و اعتبار، صلاحیت و بی‌طرفی این نهاد را زیر سؤال می‌برد.

نکتۀ مهم دیگر تصویب چند قطعنامه علیه ایران در شورای حکام (قبل از برجام) به پیشنهاد برخی کشورهای غربی است. تشخیص عدم پایبندی ایران به توافقات و معاهدات، بر عهدۀ بازرسان آژانس است؛ اما آژانس در برابر فشار و اعلام عدم پایبندی ایران توسط چند کشور، سکوت اختیار و مسئله را از حالت حرفه‌ای و فنی خارج کرد. ضمناً نباید فراموش کرد که وفق ماده ۳ اساسنامه آژانس، چنانچه این نهاد با مسائلی مواجه شود که در صلاحیت شورای امنیت قرار دارد، آن شورا را به عنوان مسئول حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، مطلع خواهد ساخت؛ اما هیچیک از گزارش‌های مدیرکل آژانس، فعالیت‌های اتمی ایران را به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی توصیف نکرده بودند. لذا ارجاع پرونده به شورای امنیت نیز فاقد وجاهت قانونی و صرفاً باانگیزه‌های سیاسی صورت گرفته بود.

در پایان، باید تأکید شود که با توجه به بند پیشین، نگاه فنی، حرفه‌ای و غیرسیاسی به پروندۀ اتمی ایران، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. اتخاذ این امر، هم موجب جلب همکاری‌های بیشتر تهران خواهد شد و هم استقلال و بی‌طرفی حرفه‌ای آژانس را حفظ خواهد کرد. ضرورت این رویکرد در زمان فعلی که ایران، طبق برجام و در پاسخ به عدم پایبندی طرف مقابل، تعهدات خود را کاهش داده و با وجود عدم اجرای پروتکل الحاقی، به الزامات کلی آژانس پایبند است و همچنین تلاش طرف مقابل برای استفاده ابزاری مجدد از آژانس برای بحران‌سازی، دوچندان است. نکتۀ پایانی اینکه آژانس برای نشان دادن صحت ادعای خود، مبنی بر اتخاذ رویکرد حرفه‌ای و غیرسیاسی، باید به این واقعیت توجه کند که به واسطۀ توافق‌نامه‌های متعدد ازجمله برجام، بازرسی‌های شبانه‌روزی و مکرر از ایران داشته است، اما در قبال اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات اتمی، تروریسم هسته‌ای و ترور دانشمندان ایرانی، سکوت کرده که نشانگر سیاسی و غیر حرفه‌ای عمل کردن آن است. لذا این نهاد باید، در کنار نقش نظارتی، صیانت از حقوق کشورهای عضو را نیز مدنظر قرار دهد تا ادعای فنی و حرفه‌ای بودن آن، مورد پذیرش قرار بگیرد.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: ایران اتمی ایران علیه ایران ایران آژانس آژانس شورای پرونده شورای ارجاع پرونده شورای شورای امنیت امنیت


نظر شما :