سیر تحولی بحران در روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان

سیر تحولی بحران در روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان

۳۱ مرداد ۱۴۰۰ | ۰۷:۵۶ کد : ۴۳۶۹ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۲۰۶۰
به‌رغم گذشت ماه‌ها از پایان جنگ ۴۴ روزه میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان که در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز و در ۱۰ نوامبر با امضای بیانیۀ سه‌جانبۀ رؤسای جمهور آذربایجان، روسیه و نخست‌وزیر ارمنستان پایان یافت، درگیری‌های مرزی میان دو طرف ادامه داشت و در یک ماه اخیر این درگیری‌ها با شدت بیشتری همراه بوده است؛ درگیری‌هایی که منجر به کشته‌شدن نظامیان دو طرف شده و در عین حال طرفین، یکدیگر را به نقض توافق صلح متهم می‌نمایند
سیر تحولی بحران در روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان
  • علت بروز تنش‌ها

بر اساس توافق سه‌جانبه، جمهوری آذربایجان، بخش وسیعی از مناطق اشغال شده از سوی نیروهای ارمنستان طی جنگ ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ را باز پس گرفت و ارمنستان را مجبور به واگذاری مناطق اشغال شده کرد. می‌توان گفت در این توافق ارمنستان بازندۀ اصلی بوده که بازتاب این شکست را در تظاهرات اعتراضی در شهرهای ارمنستان و حتی تسخیر پارلمان این کشور از سوی معترضان شاهد بودیم. در مقابل، آذربایجان چند شهر اصلی را به خاک خود برگرداند. طبیعی است که این پیروزی بزرگ اعتماد به نفس باکو را تقویت و در مقابل حس تحقیر و تلاش برای تغییر وضعیت از سوی ارمنستان را به دنبال داشته باشد؛ اما در تنش‌های اخیر، اختلاف اصلی بر سر یکی از بندهای توافق سه‌جانبه است که بر اساس آن باید کریدوری برای ارتباط باکو به منطقۀ نخجوان و ترکیه ایجاد شود. بر اساس این بند از توافق، نخجوان از طریق خاک ارمنستان به آذربایجان متصل شده و نیروهای روسیه نظارت بر این کریدور را به عهده می‌گیرند، اما آذربایجان اعتقاد دارد که در اجرای این بند جدیتی مشاهده نکرده و اگر این کریدور ایجاد نشود حتی متوسل به زور خواهد شد. در این میان ارمنستان نیز اعتقاد دارد که آذربایجان از آزاد کردن اسیران جنگی ارمنستان و تعیین خطوط مرزی که بخشی از توافق سه‌جانبه است، طفره می‌رود.

در همین رابطه، بنا به ادعای ارمنستان، نیروهای آذربایجان تا عمق ۵‌/‌۳ کیلومتری خاک ارمنستان پیشروی و تلاش نمودند که دریاچه سولیچ را به کنترل خود درآورند که ارتش ارمنستان مانع پیشروی آن‌ها شده است و در ادامه نیز درگیری‌های مرزی شدت گرفته است. اهمیت منطقه مرزی سولیچ در این است که این نقطه، کانون اصلی برای احداث راه ارتباطی بین باکو، نخجوان و ترکیه است. این تحولات به بروز برخی گمانه‌زنی‌ها دربارۀ بروز تنش جدید در روابط دو کشور دامن زده است. در این میان برخی عوامل ازجمله پیروزی نیکول پاشینیان، به عنوان کسی که مسئول اصلی شکست در جنگ ۴۴ روزه محسوب می‌گردد و در مقابل اعتماد به نفس و تلاش الهام علی‌اف برای تأکید بر موضوعاتی مانند کریدور ترکیه - نخجوان - باکو و جذب افکار عمومی و دور ساختن اذهان عمومی از خسارات و تلفات جمهوری آذربایجان طی جنگ ۴۴ روزه، باعث شده تا برخی دربارۀ بروز تنش‌های جدی و جدید در روابط دو کشور به گمانه‌زنی بپردازند که البته با توجه به شرایط منطقه‌ای احتمال بروز تنش جدی و منجر به جنگ اندک به نظر می‌رسد، مگر بر اساس بروز اتفاقی خاص و واقعه‌ای شگفتی‌آور. در واقع تبعات بروز چنین احتمالی برای کشورهای منطقه به گونه‌ای است که آن‌ها را به تحریک برای بروز چنین واقعه‌ای وادار نمی‌سازد.

  • دستاوردهای روسیه

با دقت در مفاد توافقنامه سه‌جانبه و همچنین بررسی شرایط حاکم در میدان جنگ می‌توان نتیجه گرفت روسیه با هدف کسب حداکثر امتیاز از تمامی بازیگران مرتبط، با برنامۀ مشخص و هدفمند، وارد صحنه شده و تبدیل به بازیگر اصلی برقراری پیمان آتش‌بس میان دو کشور شده است. تحکیم جایگاه این کشور در منطقه قره‌باغ از دستاوردهای این توافقنامه برای مسکو بود. رفتار مسکو به گونه‌ای بود که همۀ بازیگران تأیید کردند که بدون حضور و خواست روسیه امکان برهم زدن وضع موجود یا ایجاد شکل جدیدی از مناسبات در منطقه وجود ندارد؛ ضمن اینکه به رئیس‌جمهور ارمنستان نشان داد که تمایل به غرب می‌تواند برای وی تبعات سختی داشته باشد. در همین حال نیز مسکو توانست نیروهای نظامی خود را به عنوان حافظان صلح در مرز با آذربایجان و حتی چند کیلومتر در داخل این کشور مستقر نماید. در پی تحولات اخیر نیز روسیه طرفین را به حفظ آرامش و پیروی از مفاد پیمان آتش‌بس فراخواند. به نظر می‌رسد روسیه تلاش می‌کند تا حداکثر استفاده را از بحران قره‌باغ ببرد. روسیه تا زمانی که بحران میان دو طرف در حد تنش باشد، می‌تواند با دو کشور بازی کند به خصوص اینکه در هر دو کشور رویکرد غرب‌گرایی وجود دارد و هرچقدر این بحران در سطح تنش محدود باقی بماند دو طرف برای حفظ توازن به این کشور نیاز خواهند داشت. به عبارتی روسیه از وجود تنش محدود و کنترل شده میان دو کشور ضرری نخواهد کرد و البته اجازۀ افزایش سطح تنش به مرحلۀ بالاتر را هم نخواهد داد. به خصوص اینکه با ترکیه نیز برای افزایش نفوذش در منطقۀ قفقاز مواجه است که این امر می‌تواند روسیه را برای مدیریت این بحران مصمم‌تر نماید.

  • تلاش ترکیه برای نقش‌آفرینی

ترکیه بازیگر مهم دیگر در این منازعه بود. ترکیه در جنگ ۴۴ روزه همانند گذشته، حامی آذربایجان بود. ترکیه از مدت‌ها قبل به دنبال نقش‌آفرینی بیشتر در منطقۀ قفقاز و آسیای میانه بوده است و این جنگ و نتایج حاصل از آن به آنکارا کمک کرد که ورود خود به منطقه را با سرعت بیشتری دنبال کند. با این حال در صورت تشدید بحران اخیر احتمالاً به عنوان یک برهم زننده بازی مطرح و موجب ایجاد سوء ظن در ایران و روسیه خواهد شد. به خصوص اینکه در سال‌های اخیر رجب طیب اردوغان با بلندپروازی در مسائل منطقه‌ای دخالت می‌کند و هم‌اکنون نیز با مشکلات اقتصادی و تقابل با غرب به خصوص با دولت بایدن - در تازه‌ترین موضوع اختلاف به رسمیت شناخته شدن نسل‌کشی ارامنه توسط ترکیه از سوی بایدن - مواجه است.

در مجموع می‌توان گفت بحران قره‌باغ با توافق سه‌جانبه و پایان جنگ میان دو کشور اگرچه تا حدی به آرامش رسید اما این مشکل به طور کامل حل نشده و دو طرف اصرار بر حقانیت خود داشته و بحران و چالش ادامه خواهد داشت، اگرچه به جنگی تمام‌عیار مانند آنچه در سال ۲۰۲۰ روی داد در شرایط فعلی منجر نخواهد شد.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: کشور میان کشور ارمنستان روسیه تنش آذربایجان ترکیه


( ۲ )

نظر شما :