اهداف سعودی از اعلامِ آتشبس دروغین
روز جمعه هفته گذشته (۵ اردیبهشت ۱۳۹۹) بود که سخنگویِ ائتلاف متجاوز سعودی از تمدید یک ماهه آتش بس ادعایی این ائتلاف در یمن خبر داد. وی مدعی شد که این تمدید آتش بس به درخواست «مارتین گریفیتس»، فرستادههویژه سازمان ملل در امور یمن، برقرار شده است.
سخنگوی ائتلاف متجاوز سعودی همچنین مدعی شد که هدف از تمدید آتش بس، اعطایِ فرصت بیشتر به طرفین برایِ مذاکره درباره آتش بس دائمی و توافق بر سر مهمترین تدابیرِ اقتصادی و انسانی و برای از سرگیری فرایند سیاسی است. این ادعاهای سخنگوی ائتلاف متجاوز سعودی درحالی است که از زمان اعلامِ آتش بس ادعایی در یمن، حملات به این کشور بیش از پیش تشدید شده است. با این حال، به نظر میرسد که سعودیها از رهگذرِ اعلام نمادین آتش بس در یمن اهدافی را دنبال میکنند که از جمله مهمترین این اهداف، گرفتن ژستِ حقوق بشری و ترمیم چهره خود در نزد افکار عمومی منطقه و جهان است. واقعیت آن است که به دنبالِ شیوع ویروس کرونا، بسیاری از نهادهایِ حقوق بشری در جهان خواستار آن شدند تا سعودیها در چنین شرایطی حملاتِ ددمنشانه خود علیه غیرنظامیان یمنی را متوقف سازند.
مقامات سعودی که خود را در مقابلِ فریادهای بشردوستانه دیدند، با اعلام یک آتش بس دروغین در یمن تلاش کردند تا ضمن گرفتن ژست حقوق بشری، اندک آبروی باقی مانده خود در نزد افکار عمومی را حفظ کنند. بدین ترتیب، سعودیها و بازوانِ رسانهای آنها از جمله العربیه و الحدث با وارونه جلوه دادن واقعیتهایِ موجود تلاش میکنند اینگونه وانمود کنند که در اقدامی انسانی در یمن آتش بس برقرار کردهاند. از سوی دیگر، مقامات عربستان سعودی زمان کنونی در سایه شیوع کرونا را بهترین فرصت برای بیرون کشیدن خود از باتلاق یمن میبینند. درست به همین دلیل است که همزمان با اعلام آتشبس نمادین و دروغین در یمن، ریاض به «مارتین گریفیتس»، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در امور این کشور نیز متوسل شده تا او هم همصدا با ائتلاف، خواستار برقراری آتش بس دوجانبه و پایان هرگونه درگیری در یمن بشود.
البته مارتین گریفیتس نیز در همین مسیر حرکت کرد و بدون اشاره به جنایاتِ جنگی عربستان سعودی در یمن، از طرفین درگیری خواستارِ برقراری آتش بس دائمی شد. در واقع، عربستان سعودی به خوبی دریافته است که در طولِ سالیان گذشته به هیچیک از اهدافِ ترسیم شده خود در یمن دست پیدا نکرده است. ازجمله مهمترینِ این اهداف میتوان به ریشه کن کردن انصارالله و مقاومت اشاره کرد که نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه انصارالله و مقاومت به یک وزنه در سطحِ منطقه تبدیل شدند. بر اساس آنچه که گفته شد، هرچند که عربستان سعودی در حال حاضر حملاتِ خود علیه یمنیها را تشدید کرده است اما قصد دارد از فرصتِ کنونی به عنوان مرحلهای جهتِ زمینه سازی برایِ پایان جنگ یمن بهره برداری کند. از همین رو، سعودیها دست به دامان گریفیتس و سازمان ملل متحد شدهاند تا ضمن میانجی تراشی برای خود، به زعمشان به صورتِ آبرومندانه از جنگ یمن خارج شوند تا تبعات و پیامدهایِ بیشتری در حوزههای اقتصادی متوجه آنها نشود.
نکته حائز اهمیت دیگر آن است که عربستان سعودی به خوبی دریافته است که درحال حاضر بسیاری از مواضعِ حساس آن در شهر ریاض در تیررس نیروهای مقاومت یمن قرار دارد و این نیروها در هر لحظه که اراده کنند میتوانند مواضعِ آل سعود را بمباران کنند. حملات مکرر یمنیها به پایگاه ملک خالد عربستان در شهر ریاض در طولِ ماههای گذشته خود به تنهایی گواه بر این مدعاست. ارتش و کمیتههای مردمی یمن بارها و در مناسبتهایِ مختلف ثابت کردهاند که قادرند مواضع حساس و راهبردی عربستان سعودی را مورد هدف قرار دهند. حملاتِ موشکی گسترده به تأسیسات نفتی آرامکو تنها گوشهای از قدرتنماییِ موشکی نیروهای مقاومت یمن محسوب میشود. بر این اساس، بدیهی است که سعودیها تلاش میکنند از رهگذر یک آتش بس دروغین در کوتاه مدت، زمینه برای خروج خود از باتلاق یمن در میان مدت یا بلند مدت را فراهم آورند.
مهمتر از تمامی نکاتی که بدان اشاره شد، مسأله پادشاهیِ «محمد بن سلمان»، ولیعهد کنونی عربستان سعودی است. طبق آخرین اخبار و گزارشها، درحال حاضر شمارشِ معکوس برای تکیه زدنِ شاهزاده سعودی بر اریکه قدرت آغاز شده است؛ به گونهای که هر لحظه این امکان وجود دارد که پادشاهیِ محمد بن سلمان در عربستان اعلام شود. بنابراین، طبیعی است که در چنین شرایطی، بن سلمان به فکرِ کاهش چالشهای موجود در عرصه داخلی و خارجی عربستان باشد تا این چالشها در آینده گریبانگیرِ حکومت وی نشوند.
از آنجایی که محمد بن سلمان به خوبی میداند جنگ یمن هیچ دستاوردی را برایِ عربستان سعودی به دنبال نداشته و نیز به خوبی به این مسأله واقف است که جنگِ مذکور مخالفان زیادی در داخل عربستان دارد، بنابراین عزم خود را جزم کرده تا به نوعی زمینههایِ لازم جهت برون رفت از باتلاقِ یمن را فراهم سازد. کوبیدن بر طبل توخالیِ آتش بس در یمن نیز در همین چارچوب قابل تبیین است.
با تمامی اینها، آنچه که سعودیها از آن غافل شدهاند، زیرکی و هوشیاری مقاومت یمن است. درحالی که ائتلاف متجاوز سعودی بازیِ نخ نمای آتش بس را با هدفِ تحقق خواستههای خود به راه انداخته و سازمان ملل را نیز در این مسیر با خود همراه ساخته، یمنیها همچون همیشه موضعِ هوشیارانه و حکیمانهای را در این زمینه اتخاذ کردهاند. در همین راستا، جنبش انصارالله یمن با ارسالِ سندی به مارتین گریفیتس، شرایط خود برای برقراری آتش بس در این کشور را اعلام کردند. این سند، اعلام توقف جامع و نهاییِ جنگ در یمن و توقف همه اقدامات نظامی زمینی و دریایی و هوایی را خواستار میشود. این سند اجرایی شدنِ آتش بس بلافاصله پس از امضای آن را در همه محورهای درگیری خواستار شده است. این سند پایان حضورِ خارجی در سراسر خاک یمن را درخواست میکند. بر اساس این سند، انصارالله بازگشایی همه فرودگاهها در یمن و بازگشایی گذرگاههای زمینی و دریایی را خواستار است.
این سند درخواست میکند، سازمان ملل متحد از همه طرفها، حضور پای میز مذاکره را درخواست کند. بر اساس این سند، انصارالله، از شورای امنیت و سازمان ملل متحد میخواهند به برگزاریِ گفتوگوها در فضایی آزاد و مستقل پایبند باشند. این سند، همه پرسیِ یمنی را درباره نتایج روند سیاسی بر اساس قانون اساسیِ یمن را پیشنهاد کرده است.
این ابتکار انصارالله در واکنش به ماجراجوییهای اخیر عربستان سعودی و موج سواری آن بر طرح دروغین آتش بس، ورق را در صحنه یمن برگرداند. این در حالی است که مقامات عربستان سعودی و در رأس آنها محمد بن سلمان، قصد داشتند با مانور بر طرحِ آتش بس خود و زمینه سازی برایِ خروج آبرومندانه از یمن، عملاً انصارالله و مقاومت را در موضعِ انفعال قرار دهند؛ تلاشی که با ابتکار انصارالله در زمینه برقراری آتش بس، ناکام ماند.
منبع تحلیل: خبرگزاری مهر
توضیح:
«گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :