پیامدهای رقابت چین و روسیه با آمریکا
پیامدهای رقابت چین و روسیه با آمریکا
«محمدجواد قهرمانی»، کارشناس مسائل آسیا اظهار داشت: «این تحولات با تغییراتی در راهبردهای کلان آمریکا همراه بوده است. در این میان جمهوری خلق چین به سبب دارا بودن توان اقتصادی و در کنار آن پیشرفتهای نظامی و فناوری میتواند بیشترین چالش را برای آمریکا به وجود آورد.»
وی ادامه داد: «آمریکا از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما با طرح راهبرد آسیا محوری، به دنبال توسعۀ تقویت تمرکز بر آسیا پاسیفیک بوده است. این راهبرد هم در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تروریست و هم در دورۀ ریاست جمهوری جو بایدن دنبال شده است.» وی دربارۀ راهبرد واشنگتن در قبال پکن و چشمانداز پیش رو توضیح داد: «به نظر میرسد سیاست کنونی آمریکا گسستی را نسبت به سیاست پیشین این کشور در برابر چین به نمایش میگذارد که بر مبنای آن تعامل با چین میتواند این کشور را به کنشگری مسئول تبدیل و یا آن را در نظم لیبرال ادغام کند. این گسست با افزایش سختگیریها نسبت به پکن همراه بوده است. همچنان که اگر به سیر تحول رویکرد آمریکا طی سالیان اخیر نگریسته شود میتوان دریافت که سیاست فشار بر چین در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، حقوق بشری و غیره افزایش یافته است.»
قهرمانی در ادامه افزود: «در ماههای گذشته به وضوح افزایش سطح تنش میان آمریکا و چین به ویژه در مناطق پیرامونی چین تشدیده شده است. به طوری که میتوان گفت یک سوء محاسبه امکان برخورد نظامی میان طرفین را به وجود میآورد.» قهرمانی در بخش دیگری از این تحلیل به روابط مسکو و واشنگتن پرداخت و گفت: «در سوی دیگر، روابط آمریکا و روسیه نیز طی سالیان اخیر پر تنش دنبال شده است. نقطۀ عطف این تنشها نیز، بحران اوکراین بوده و پس از آن واگرایی و افتراق میان دو کشور روندی صعودی طی کرده است. در سند امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۱۸، به این موضوع اشاره شده که روسیه از تدابیر خرابکارانه برای تضعیف اعتبار تعهد آمریکا به اروپا، تحلیل اتحاد فراآتلانتیکی و تضعیف دولتهای اروپایی استفاده میکند. در سند امنیت ملی موقت دولت بایدن نیز به این موضوع پرداخته شده که روسیه تلاش میکند نفوذ جهانی خود را افزایش دهد. طبق این سند، پکن و مسکو اقدامات و سرمایهگذاریهای جدی انجام دادهاند تا قدرت آمریکا را کنترل و مانع دفاع آمریکا از منافع و متحدانش در سراسر جهان شوند.»
در ادامه، این کارشناس با بیان اینکه این تغییر ادراک با تحولاتی در سیاست خارجی آمریکا همراه بوده که پیامدهایی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت، تأکید کرد: «از یک سو میتوان شاهد تغییر دکترین سیاست خارجی آمریکا بود. درحالیکه پس از واقعۀ یازده سپتامبر، مبارزه با ترور به دکترین غالب در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد، اما امروزه شاهد تغییر در این دکترین به سمت دکترین رقابت قدرتهای بزرگ هستیم. در نتیجه، این امر به معنای تغییر تمرکز در اولویتهای راهبردی ایالات متحده است.» وی ادامه داد: «این تغییر دکترین با تغییر تمرکز جغرافیایی در سیاست خارجی این کشور همراه است. بدین ترتیب، بر خلاف دو دهۀ گذشته آسیا پاسیفیک به محل اصلی تمرکز سیاست خارجی آمریکا تبدیل خواهد شد. این تحول، بر سیاست خارجی آمریکا در دیگر مناطق از جمله غرب آسیا تأثیرگذار خواهد بود.»
قهرمانی با بیان اینکه برخی تأثیرات تغییرات سیاست آمریکا را هم اکنون میتوان در صحنۀ بینالملل مشاهده کرد، افزود: «به عنوان نمونه، مقامات آمریکا تمرکز بر مهار چین را به عنوان یکی از دلایل خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان بیان کردهاند. همین روند را میتوان در تصمیم این کشور برای خروج نیروهای این کشور از عراق نیز مشاهده کرد.» کارشناس مسائل آسیا معتقد است که چنین تغییراتی میتواند در بردارندۀ نتایج مثبتی برای جمهوری اسلامی ایران باشد. به عنوان مثال، این تحولات بر در دسترس بودن گزینۀ نظامی برای آمریکا علیه تهران تأثیرگذار خواهد بود. مضافاً، جمهوری اسلامی ایران در محیط پیرامون خود با حضور کمتر نیروهای نظامی آمریکا مواجه خواهد بود.
وی تأکید کرد: «در صورت تثبیت این دورۀ گذار، امکان کاهش تمرکز آمریکا بر ایران وجود دارد. این موضوع میتواند بر ملاحظات برخی کنشگران منطقهای در برابر جمهوری اسلامی ایران نیز تأثیرگذار باشد. هرچند این نکته لازم به ذکر است آمریکا هیچگاه به صورت کامل منطقه را ترک نخواهد کرد؛ چرا که در پیگیری سیاست مهار چین، حداقل کنترل جریان انرژی میتواند ابزار مناسبی را در اختیار واشنگتن قرار دهد.» قهرمانی در ادامه گفت: «در کنار این پیامدهای مثبت اشاره به این نکته نیز ضروری است که امکان تشدید رقابت میان قدرتهای بزرگ در منطقه وجود خواهد داشت که یادآور رقابت قدرتهای بزرگ در قرن نوزده خواهد بود. البته باید توجه داشت به نظر نمیرسد این کشورها در حال حاضر ارادهای جدی در به چالش کشیدن آمریکا در غرب آسیا داشته باشند.»
وی افزود: «در این رابطه میتوان از چین نام برد که تلاش میکند نه تنها روابط با ایران بلکه روابط با رقبای ایران را نیز توسعه دهد. علاوه بر این، کنشگران منطقهای به جهت نگرانی از کاهش تعهدات آمریکا ممکن است روندهای نوینی را در سیاست خارجی خود آغاز کنند که تا پیش از این وجود نداشته است.» به گفتۀ کارشناس مسائل آسیا، نزدیکی برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به یکدیگر از جمله این تغییرات احتمالی به شمار میرود. علاوه بر این، این کنشگران حتی ممکن است سیاستهایی از جمله از طریق خلق بحران به منظور استمرار حضور حداکثری آمریکا را در منطقه اجرا کنند و یا ایران را به عنوان مقصر بیثباتی در منطقه به تصویر بکشند و از این طریق رویکرد قدرتهای نوظهور در غرب آسیا در برابر ایران را تحت تأثیر قرار دهند.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :