روان شناختی اطلاعات
کتاب روان شناختی اطلاعات به قلم جی. ریچارد به نگارش درآمد و توسط محمد حیدری ترجمه و در انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.
یکی از یافته های اساسی روان شناسی شناخت این است که افراد قادر نیستند بخش زیادی از آنچه را که در ذهنشان رخ می دهد، آگاهانه تجربه کنند. بسیاری از فعالیت های مرتبط با ادراک، حافظه و پردازش اطلاعات، پیش ازهدایت آگاهانه و مستقل از آن، صورت می پذیرند. آنچه ناخواسته در خود آگاه شخص ظاهر می شود، نتیجه تفکر است، نه فرایند تفکر.
هدف کتاب حاضر این است که تحلیل گران اطلاعات را در دست یابی به سطح بهتری از عملکرد یاری کند. این کتاب علاوه بر آنکه نشان می دهد افراد چگونه براساس اطلاعات ناقص و مبهم قضاوت می کنند، ابزارها و مفاهیم ساده ای را برای ارتقای مهارت های تحلیلی ارائه می دهد.
محققان زیادی از نظرات روان شناختی مطرح شده برای مطالعه رفتارهای سیاسی در سطح بین المللی سود جسته اند. شالوده برخی نوشته ها درباره علت ناکامی فعالیت های اطلاعاتی و بروز وقایع راهبردی غافلگیر کننده بر چنین دیدگاه های روان شناختی استوار است.
کتاب حاضر از دو حیث با چنین آثاری متفاوت است: نخست آنکه مسائل را از منظر تحلیل گران اطلاعات و نه سیاست گذاران، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، دیگر آنکه تأثیر فرایندهای ذهنی را عمدتاً با انجام آزمایش هایی در حیطه روان شناسی شناختی – و نه ارائه نمونه هایی از تاریخ دیپلماسی و وقایع نظامی – به اثبات می رساند.
در این کتاب اصطلاحات الگوی ذهنی و ساختار فکری، تقریباً به یک معنا به کار می روند، گرچه احتمالاً توسعه یافتگی و نظم الگوی ذهنی از ساختار فکری بیشتر است. در واقع، مفروضات تحلیلی، بخشی از الگوهای ذهنی یا ساختار فکری را تشکیل می دهند. سوگیری های مطرح شده در کتاب ناشی از شیوه عملکرد ذهن است و به هیچ الگوی ذهنی یا ساختار فکری نهادی وابسته نیست.
تحلیل اطلاعات، راهی برای توضیح ناشناخته هاست و طبق تعریف می توان گفت که فرایند تحلیل اطلاعات تقریباً با وضعیت های به شدت مبهم سرو کار دارد. همانگونه که اشاره شد، هرچه ابهام محرک ها بیشتر باشد، میزان تأثیر انتظارات و تصاویر از پیش موجود بر نحوه ادراک آن محرک ها بیشتر خواهد بود. به همین دلیل با وجود حداکثر تلاش برای بی طرف ماندن، احتمالاً میزان تأثیری که پیش پندارهای خود تحلیل گران اطلاعاتی بر فرآورده تحلیلی می گذارند در این حوزه خاص بیش از سایر حوزه هاست، چرا که در حوزه های دیگر، اطلاعات تحلیل گر ابهام و ناهم خوانی کمتری دارد. به علاوه، تحلیل گر اطلاعاتی از نخستین افرادی است که در اولین مراحل و زمانی که مدارک و شواهد واقعاً مبهم و گنگی از موضوع در دست است اقدام به بررسی مسائل جدید می کند، سپس با کسب شواهد دیگر و وضوح تدریجی تصویر، مسئله را پی میگیرد.
تفاوت هایی که میان عملکردهای قوی و ضعیف در تحلیل دیده می شوند، تا حد زیادی از مغایرت هایی نشأت می گیرند که در ساماندهی اطلاعات و تجربیات حافظه بلند مدت تحلیل گر وجود دارند. محتویات حافظه، پیوسته درونداد لازم را برای فرایند تحلیل فراهم می آورد. چیزهایی که برماهیت اطلاعات یاد آوری شده یا باز یابی شده از حافظه تأثیر می گذارند، برنتیجه تحلیل نیز اثر گذار هستند.
کتاب روان شناختی اطلاعات به قلم جی. ریچارد به نگارش درآمد و توسط محمد حیدری ترجمه و در انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.