دیپلماسی اجبار و راهبرد فشار حداکثری آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران



آخرین بروزرسانی : ۲۱ شهریور ۱۴۰۱
مرحله تولید : چاپ شده
خرید آنلاین کتاب

کتاب دیپلماسی اجبار و راهبرد فشار حداکثری آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران، نوشته ی عبدالله مرادی، (امنیت ملی) و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.

انقلاب اسلامی از بدو پیروزی یک الگوی هویتی و ارزشی معارض با نظام لیبرال دموکراسی به شمار آمده است، چه اینکه با پایان بخشی به یک حکومت وابسته به استعمار خارجی در ایران، منادی استقلال و حق تعیین سرنوشت ملت ها برای ایجاد نظام های سیاسی مبتنی بر مردم سالاری بوده است. بر همین اساس نیز جمهوری اسلامی ایران، از منظر ایالات متحده آمریکا به مثابه یک تهدید موثر به شمار آمده است. به همین جهت همواره طیفی از سیاست های تخاصم آمیز از براندازی تا سیاست مهار در دستور کار آمریکا قرار داشته که البته در مقاطعی با رویکرد سخت نظامی، مانند جنگ تحمیلی و در مقا طعی نیز با استفاده از الگوی براندازی نرم پیگیری شده است.

در طول چهل سال گذشته انقلاب اسلامی با روی کار آمدن دولت های مختلف از احزاب دموکرات و جمهوری خواه در آمریکا همواره دشمنی با جمهوری اسلامی ایران به اشکال مختلف تداوم یافته است. به گونه ای که بهره گیری از قدرت نظامی، نفوذ سیاسی، مداخله جویی و تحریم اقتصادی، از جمله الگوهای رفتاری پایداری بوده اند که در طول چهار دهه گذشته از سوی آمریکا، بر ملت ایران تحمیل شده است.

آنچه در این پژوهش به عنوان هدف مد نظر قرار دارد این است که راهبرد کلان آمریکا در دوره ترامپ مقابل جمهوری اسلامی، اعم از، هدف گذاری، شیوه های کنش و سیاست های اجرایی تبیین گردد. چه اینکه با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در آمریکا و رویکرد تخاصم آمیز آن علیه جمهوری اسلامی ایران، منابع علمی اندکی در تبیین اهداف و سیاست خارجی آمریکا تولید شده اند که مبتنی بر مستندات پژوهشی، گویای جهت گیری های سیاست خارجی ترامپ به ویژه علیه جمهوری اسلامی ایران باشند.

برهمین اساس پژوهش پیش رو تلاشی برای شفاف نمودن رویکرد های آمریکا در عرصه سیاست بین الملل و به ویژه در مقابله با جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای اسناد راهبردی امنیتی دولت آمریکا و پیشنهادات سیاسی اندیشکده های اطلاعاتی موثر است.

در سطح تحلیل منطقه ای نیز، جمهوری اسلامی ایران به واسطه پیگیری منافع و امنیت ملی خود، به سرعت با تخاصم طلبی آمریکا مواجه گردید. ایران به واسطه ژئو پلیتیک خود جزء معدود کشورهایی است که با داشتن پانزده همسایه، در چهار زیر سیستم منطقه ای شامل خلیج فارس، آسیای مرکزی- قفقاز، شرق مدیترانه و آسیای جنوب غربی قرار گرفته.

در سطح تحلیل کلان برای ریشه یابی تخاصم آمریکا با ایران باید به جایگاه هژمونیک این کشور در نظام بین الملل اشاره نمود. یکی از ویژگی های اصلی نظم پساجنگ سرد و به ویژه پسا ۱۱ سپتامبر که تقریباً اجتماعی کلی درباره آن وجود دارد این است که یکی از عوامل تعیین کننده و اصلی نظم موجود، مربوط به نقش محوری ایالات متحده آمریکا، تمایل و تلاش این کشور به مداخله در راستای نظم هژمونیک در نظام بین الملل معاصر است.

براساس سطوح تحلیل چهارگانه ملی، منطقه ای، بین المللی و تمدنی تشریح شده، جمهوری اسلامی ایران همواره به مثابه یک دشمن برای آمریکا تعریف شده است. با توجه به طبقه بندی ایران به عنوان دشمن، در طول دهه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مهار و براندازی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک اولویت راهبردی و نیز یک کنش هویتی از سوی آمریکا دنبال شده است. البته این راهبرد تخاصمی در مقاطع مختلف ۴۰ ساله انقلاب اسلامی با الگوهای رفتاری متفاوتی از سوی آمریکا پیگیری شده است.

به واسطه عدم موفقیت آمریکا در پیشبرد پروژه انقلاب رنگی، الگوی جدید قدرت هوشمند، به شکل گسترده ای با موضوع تحریم های اقتصادی گره خورده و ظرفیت دیپلماسی چند جانبه آمریکا در دوره اوباما در جهت تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی سازماندهی شد. بررسی ریشه های شکل گیری تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی نشان می دهد که اولاً، هدف از به کارگیری حربه تحریم ها و فشارهای اقتصادی بر ملت ایران، ایجاد بی ثباتی در حوزه سیاسی و امنیتی کشور بوده است.

کتاب دیپلماسی اجبار و راهبرد فشار حداکثری آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران، نوشته ی عبدالله مرادی، (امنیت ملی) و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی بچاپ رسید. جهت مطالعه نسخه دیجیتال این کتاب می‌توانید به سایت طاقچه یا کتابراه مراجعه کنید. ‌‌‌‌‌‌‌

ارسال با ایمیل: