مدیریت راهبردی از دیدگاه جهانبینی الهی
در جهان معاصر، حکومتها سیطره خود را بر همه انسانها گستراندهاند و هر حکومتی بر پایه فلسفه سیاسی خاصی استوار است که در آن، مسائل مهمی مطرح است. سستی و تزلزل حکومت با فلسفه سیاسی آن ارتباط تنگاتنگ دارد و یکی از عوامل پایداری هر حکومتی قدرت اقناعی و تبلیغی آن است که در راستای فلسفه سیاسی آن حکومت اعمال میشود.
هر نظام و حکومتی می کوشد با ترسیم راهبرد رهبری و فلسفه سیاسی مطلوب و جامع، باورهای مردم را براساس نظام ارزشی حاکم بر جامعه جهت دهد و با ارائه تحلیلهای جامع و پاسخهای روز آمد به مشکلات، آنان را به سوی اهداف خود هدایت کند. در نظامهای سیاسی دنیا، الگوها و راهبردهای گوناگونی وجود دارد که هریک میتوانند روش حکومت برمردم و نوع حقوق و وظایف آنها یا تعاملات و جهت گیریهای سازمانهای فعال در آن حکومت را معین کنند.
در راستای هدایت و راهبری سازمانها چالشهایی چون اداره و مدیریت فعالیتهای پیچیده در درون سازمان، عوامل و متغیرهای محیطی یا وظیفهای، روندها و رویدادهای محیط دور و گروههای ذی نفوذ روبرو هستند که امروزه مدیران برای برخورد اثر بخش با اینگونه چالشها فرآیند مدیریت راهبردی را مورد توجه قرار دادند.
بریدهای از متن کتاب
توجه به اصول و آموزههای دینی مسیری روشن و متمایز از پوچ انگاری را نمایان میکند، زیرا که این نگاه با در نظر گرفتن فطرت آدمی به دنبال تعالی واقعی است. آموزههای دینی سه بخش بینش، منش و کنش را در بر میگیرد، به عبارت دیگر هر موضوع که مشتق از آموزههای دینی باشد، باید براساس سه گزاره قبل استوار شود. همچنین آنچه در بحث مدیریت اسلامی مطرح است حاکم بودن ارزشهای اسلامی و معیارهای الهی بر مدیریت در کنار بهره مندی از چارچوبها و ساختارهای علمی و مدیریتی میباشد، یعنی علم مدیریت برای دادههای خود از احکام، راهکارها و ارزشهای اسلامی، به عنوان لایه نگرشساز، راهبردساز، لایه راهکارساز و لایه تاکتیکساز بهره مند شود.
جهان بینی الهی در برابر جهان بینی مادی است. در جهان بینی یا فلسفه الهی، خدا مرکز و فرمانده همه تلاشها و الهام بخش ایده هاست، جان همه کوششها و تحرکها برای خداست. این جهان بینی، دارای هدفی مشخص و حساب شده است و انسان موجودی برگزیده و والاست که باید راه تکامل را طی کند و با دست یابی به ارزشهای متعالی، مقام خلاقه الهی را به منصه ظهور رساند، اما جهان بینی مادی، جهان را گردونهای بی هدف و گور ساز و انسان را موجودی بیهوده و پوچ و معلول کام جویی و مرگ را پایان این غمنامه میپندارد.
از نظر معرفت دینی ماهیت علم مدیریت این گونه بیان میشود. مدیریت، دانشی است در مورد سامان دهی زندگی جمعی انسانها. این دانش، عهده دار تبیین قواعد و دستور العمل هایی است که براساس آنها، به گروههای جمعی انسانها، خواه در شکل خرد آن یعنی سازمان، یا در سطح کلان آن یعنی نظام اداری، روشها و تکنیکهای اداره افراد در رسیدن به اهداف مشترکشان آموخته میشود.
پس از منظر اسلامی مدیریت علمی است که در آن به منابع وحی الهی و نظریههای موافق با جهان بینی الهی و انسان شناسی دینی توجه میشود و ریشهاش را عقاید و تنه و شاخههای اصلی اش را ارزشهای اخلاقی و اجتماعی و سایر شاخ و برگهایش را قوانین و احکام عملی در برگرفته است که ارزشها و سیستم رفتاری الهی و تابع مصالح عالی برای تأمین نیازهای حقیقی و خدادادی بشر میباشد.
کتاب الگو ی مدیریت راهبردی تعاملی مبتنی با رویکرد سیستمی الهی (مبانی و اصول) به قلم عباس چهاردولی به نگارش درآمد و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.
نظر شما :