امنیت منطقه ای در شرایط آشوب چگونه باید باشد؟
هم اکنون ویژگی اصلی امنیت منطقه ای غرب آسیا را نشانه هایی از آشوب و بی ثباتی امنیتی تشکیل می دهد. واحدهایی همانند عربستان، محور اصلی تعارض خود را با ایران قرار داده اند. همکاری عربستان با کشورهای جهان غرب و تل آویو، نشانه هایی از سنگربندی پر مخاطره علیه ایران را نشان می دهد. تمامی الگوهای رفتار منطقه ای در دوران موجود، مبتنی بر نشانه هایی از رویارویی با ایران خواهد بود. در شرایطی که تهدید امنیتی علیه ایران افزایش می یابد، طبیعی است که سازو کارهای کنش رفتاری، الگوی سیاست راهبردی و سازوکارهای مربوط به بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ، معطوف به اتخاذ سیاست سدبندی و سنگر بندی در برابر ایران خواهد بود.
در شرایط بحران و آشوب امنیتی بخش قابل توجهی از کشورهای عرب منطقه ای، الگوی رفتار سیاسی خود با ایران را براساس رویارویی و سنگر بندی شکل داده اند. کشورهایی همانند عربستان، اردن و امارات متحده عربی، سطح روابط امنیتی و دیپلماتیک خود با تل آویو را ارتقاء داده اند. چنین رویکردی به مفهوم آن است که تضادهای آمریکا و کشورهای منطقه ای علیه ایران در حال افزایش است. بهره گیری از مفهوم منطقه ی قوی ماهیت ایده آلیستی داشته و نمی تواند به عنوان الگوی مناسب و مساعد برای تحقق اهداف راهبردی ایران مورد استفاده قرار گیرد. در چنین شرایطی، بهره گیری از سیاست دولت قوی به جای منطقه ی قوی، اصلی ترین ضرورت امنیت سازی منطقه ای محسوب می شود.
بریده ای از متن کتاب
آشوب، بحران و ستیزش را می توان در زمرهی ویژگیهای اصلی محیط منطقه ای دانست، محیطی که تحت تأثیر نیروهای اجتماعی گریز از مرکز قرار داشته و امکان نقش یابی نیروهای نهادی و دولت ها را با دشواری های زیادی روبرو می سازد.
در شرایطی که ایالات متحده از سیاست قدرت استفاده می کند و سیاست قدرت را محور اصلی هرگونه تصمیم گیری راهبردی قرار می دهد، طبیعی است که چالش های جدیدی در محیط منطقهای ایجاد خواهد شد. شاخص های دوران گذار، بحرانی بودن سیاست امنیتی در خاورمیانه و رویاگرایی رندانه برخی از سیاست گذاران آمریکایی را می توان زمینه ساز شکل گیری حوادثی دانست که عمل گرایی و کنش عقلایی در تصمیم گیری استراتژیک را با مخاطره روبرو می سازد.
ناپایداری را می توان به عنوان یکی از اصلی ترین نشانه های مربوط به ستیزش در محیط منطقه ای دانست. در دوران موجود، نشانههای بی ثباتی و ناپایداری سیاسی در خاور میانه به عنوان شاخص اصلی تحلیل از فرآیند های منطقه ای است. واقعیت محیط آشوب زده را می توان در تصاعد بحران جستجو کرد. بحران ها می توانند به لحاظ جغرافیایی و یا براساس شدت درگیریها، گسترش پیداکنند. هرگاه نظم منطقه ای با بحران روبرو شود، امکان گسترش و تصاعد بحران به سایر حوزه های جغرافیایی مناطق همجوار اجتناب ناپذیر خواهد بود.
ایالات متحده از سازوکارهای مربوط به حمایت، بهره گرفته و از این طریق تلاش دارد تا زمینه های بی ثبات سازی برخی از دولت های منطقه ای همانند ایران را به وجود آورد. حمایت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا از گروهای اپوزیسیون ایران و سوریه به مفهوم آن است که روند مقابله با دولت های منطقه ای در چارچوب جنگ نیابتی شکل می گیرد. آمریکا تمایلی به پرداخت هزینه نظامی و امنیتی فراگیر برای جنگ در ایران ندارد. آمریکا در صدد است تا از سازوکارهای حقوقی برای ایجاد چالش های امنیتی استفاده کند. مسئولیت حمایت، بخشی از سازوکارهای حقوق بین الملل است که در سیاست خارجی مداخله گرایانهی آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد.
جهان غرب برای کنترل جبهه مقاومت و الگوهای کنش راهبردی ایران از تولید ناسازههای هویتی بهره گرفت. ریشه های اجتماعی و تاریخی ناسازههای هویتی در محیط منطقهای وجود دارد. باز تولید چنین نشانههایی می تواند تحت تأثیر گروههای مرجع سیاسی و ایدئولوژیک حاصل شود.
کتاب امنیت منطقه ای در شرایط آشوب، دولت قوی یا منطقه قوی به قلم زهره پوستین چی و ابراهیم متقی به نگارش درآمد و در انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.
نظر شما :