انگیزه‌های مکرون برای نقش‌آفرینی در عراق و لبنان

۰۵ مهر ۱۳۹۹ | ۱۲:۵۰ کد : ۱۶۲۱ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۱۶۹۲
به دلیل پیچیدگی‌های خاص جریانات سیاسی لبنان و وجود متغیرهای تأثیرگذار فراوان بر مناسباتِ سیاسی این کشور بعید به نظر می‌رسد که فرانسه به راحتی بتواند در لبنان ثبات ایجاد کند
انگیزه‌های مکرون برای نقش‌آفرینی در عراق و لبنان

طی یک ماه گذشته (شهریور ماه ۱۳۹۹) و پس از انفجار ویرانگر بندر بیروت، کنش‌های دیپلماتیک فرانسه افزایش یافته و دو سفر «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور این کشور به لبنان و سپس حضور وی در عراق نشان‌دهندۀ رشته‌ای از تلاش‌های پاریس برای نقش‌آفرینی گسترده‌تر در آیندۀ سیاسی منطقۀ غرب آسیا است. این تلاش‌ها شاید به ریشۀ تاریخی نقش‌آفرینی فرانسه در منطقه باز می‌گردد. چراکه فرانسه با توجه به مسائلی که طی جنگِ جهانی اول پیش آمد، به ویژه پس از امضای توافق‌نامه سایکس - پیکو میان این کشور و انگلیس و بعدها تجزیۀ امپراتوری عثمانی، مناطقی را تحت نفوذ خود درآورد. بر این اساس عراق و شبه جزیرۀ عربستان تحت نفوذ بریتانیا و سوریه و لبنان نیز تحت نفوذ فرانسه درآمدند؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم و مطرح شدنِ مسائل استعمارزدایی، سوریه اعلام استقلال کرد که توسط فرانسه پذیرفته شد و در دهه‌های بعد نیز با حضور جریان‌هایِ چپ فرانسه در قدرت، چون این گروه‌ها احترام بیشتری برای استقلال کشورها قائل بودند، نفوذ و دخالت کشورشان در لبنان و سوریه را به نوعی محکوم کردند، لذا نفوذ فرانسه به تدریج در غرب آسیا کاهش پیدا کرد و آمریکا جای آن را گرفت.

از سوی دیگر با روی کار آمدن «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور تروریست آمریکا در آمریکا، ما شاهد گریز وی از اتحادیه‌هایِ بین‌المللی هستیم و حتی بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیز نوعی تقابل ایجاد شده است. این رویکرد ترامپ باعث نوعی اختلاف و فاصله میان بروکسل و واشنگتن به عنوان متحدانِ ذاتی و راهبردی شد. در این بین بحث برگزیت را نیز نباید نادیده گرفت؛ هر چند انگلیس از زمان تشکیل اتحادیه اروپا با رویکرد خیلی دور، خیلی نزدیک با این اتحادیه برخورد کرد و نهایتاً ما شاهد بودیم که از این اتحادیه جدا شد. به این ترتیب امروز لندن نیز نگاه بیشتری به غرب آسیا و بازگشت به نفوذ سنتی‌اش در این منطقه دارد.

در چنین شرایطی با فاصله گرفتنِ انگلیس و آمریکا از اتحادیه اروپا، شاهد تمایل بیشتر پاریس برای نقش‌آفرینی در جهان به ویژه در حوزۀ اروپا، اروپای شرقی، غرب آسیا، مدیترانه شرقی، روسیه و دیگر حوزه‌هایِ نفوذ سنتی فرانسه هستیم. نگاه فرانسه برایِ نقش آفرینی در این مناطق نیز، عمدتاً نگاه اقتصادی توأم با نگاه‌های سیاسی و امنیتی است. هر چند هر نفوذی، ابزارهایِ خاص خود را دارد و کشوری مانند فرانسه باید یک سری تمهیدات و امتیازات را برایِ کشورهایی که می‌خواهد در آن‌ها نفوذ و تأثیرگذاری داشته باشد، در نظر بگیرد. در این رابطه می‌توان به پیمان‌هایِ امنیتی - راهبردی، قراردادهای تجاری و روابط سیاسی و دیپلماتیک اشاره کرد. البته فرانسه چون در حوزۀ بلوک غرب قرار دارد، طبعاً سیاست‌هایش تحت الشعاع آمریکا است و نمی‌تواند رقابت چندانی با این کشور داشته باشد، مگر اینکه با توافق واشنگتن باشد. این در حالی است که احتمالاً آمریکای ترامپ به فرانسه اجازهۀ نقش آفرینی گسترده نخواهد داد. در عین حال امانوئل مکرون از ابتدای ریاست‌جمهوری‌اش نشان داد که فردی آرمان‌گرا و بلندپرواز است و از این رو تلاش می‌کند که نفوذِ فرانسه را در کشورهای مختلف تقویت کند.

در این راستا نیز وی قدم‌های بزرگی برداشته است، اما تاکنون به دلیل قدرت آمریکا موفقیت چندانی کسب نکرده است. همانطور که اشاره شد فرانسوی‌ها برای نفوذ در کشورهایی چون عراق و لبنان حداقل باید توان اقتصادی خود را افزایش دهند و یک سری بسته‌های اقتصادی را برای کشورهای میزبان در نظر داشته باشند. در خصوص مورد لبنان باید توجه داشت که فرانسه با جریانات لبنانی روابط سنتی خود را حفظ کرده، اما اگر می‌خواهد جای آمریکا را چه در عراق و چه در لبنان بگیرد باید توافق ضمنی جریانات مهم داخلی این کشورها از جمله جریانِ حزب‌الله و شیعه را به همراه داشته باشد.

شاهد بودیم که مکرون برای اعمال نفوذ در لبنان و نشان دادن کاریزمای خود، بلافاصله بعد از انفجار بندر بیروت راهی این کشور شد و تأثیراتی نیز در آن برهه نزد افکار عمومی مردم لبنان گذاشت. با این وجود رسانه‌ها و تحلیلگران کلیدی با موشکافی رفتار مکرون، این خواست و میل رئیس‌جمهور فرانسه برای نفوذ در لبنان را تحت‌الشعاع قرار دادند. در تلاشی دیگر، مکرون حضور و نقش‌آفرینی حزب‌الله و هم‌پیمانانش را در صفحۀ شطرنج سیاست در لبنان؛ هرچند از روی بی‌میلی پذیرفت و طرح‌ها و پیشنهادهای خود را در راستای سازگاری با همین شرایط ارائه کرد. به هر حال با در نظر گرفتن تمام جوانب، اگر پاریس بتواند بهرۀ اقتصادی برای کشورهایی چون عراق و لبنان داشته باشد یا امنیت آن‌ها را تأمین کند شاید بتواند راحت‌تر به برخی اهدافش برسد. هرچند به دلیل پیچیدگی‌های خاص جریانات سیاسی لبنان و وجود متغیرهای تأثیرگذار فراوان بر مناسبات سیاسی این کشور بعید به نظر می‌رسد که فرانسه به راحتی بتواند در لبنان ثبات ایجاد کند. شاید در ایجاد دولت به صورتِ موقت، توفیقاتی داشته باشند، اما در استمرار ثبات در لبنان احتمالاً نتوانند در بلند مدت کاری از پیش ببرند و در چنین شرایطی نیز امانوئل مکرون نخواهد توانست به اهداف خود در کشورهایی چون لبنان و عراق نائل شود، همچنانکه پیچیدگی‌های سیاسی - امنیتی عراق نیز فرصت نقش آفرینی گستردۀ فرانسه در این کشور را فراهم نخواهد کرد. در مجموع به نظر می‌رسد فرانسه برای بازیگری در لبنان و عراق هم با موانع داخلی و هم قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مواجه است.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: مکرون فرانسه عراق لبنان


نظر شما :