مولفههای اثرگذار در عرضه و تقاضایِ بازار جهانی نفت
هرچند که تهدید تعرفه گمرکی ترامپ و نمایش توئیتری او در ترغیب عربستان به همکاری با روسیه در کاهش عرضه نفت اوپک پلاس، با توافق اوپک پلاس در کاهش تولید همراه بود اما همچنان بازارِ نفت، کم رونق و کم رمق است و حتی آژانسِ بینالمللی انرژی نیز هشدار میدهد که کاهشِ تولید نمیتواند پیامدهای افت تقاضای ناشی از همهگیریِ جهانی کرونا را جبران کند. این سازمان بینالمللی پیشبینی کرده است که تقاضایِ جهانی نفت در ماه آوریل سال جاری میلادی (سال ۲۰۲۰) (فروردین - اردیبهشت سال ۱۳۹۹)، به کمترین میزان در طی ۲۵ سال اخیر افت کند. اکنون سوال این است که چشمانداز بازار جهانی نفت و قیمت نفت چیست؟ آیا شرایطِ کم رمق بازار نفت ادامه خواهد یافت؟ آیا در حال حاضر میتوان به این پرسشها به روشنی پاسخ داد؟
در حال حاضر بازار جهانی نفت خام، تحت تأثیر چندین عامل مهم قرار گرفته است که عبارتند از وضعیت تولید سوختهای جانشین نفت خام، و رشد تکنولوژیهای مربوط به امکانِ تجاریسازی سوختهای جانشین بالقوه، شرایطِ رکود یا رونق جهانی در دوره زمانی ۳ ماهه، ۶ ماهه و ۱۲ ماهه پیش روی، انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده و رویکرد برنده انتخابات درباره انرژی، همهگیری ویروسِ کرونا و رکود اقتصادی مرتبط با آن، تحولاتِ جدید در غرب آسیا به ویژه در عراق و تنش در خلیج فارس و ارزش متغیر اوپک پلاس برای روسیه.
هر یک از این عوامل روی انتظارات مربوط به میزانِ عرضه و تقاضا در افقهای زمانی پیش گفته اثر میگذارند. با توجه به فاصله زمانی حداقل چند ماهه برایِ کشف واکسن کرونا، به نظر میرسد که افزایش تقاضایِ ناشی از سفرهای تابستانی در سال جاری میلادی (سال ۲۰۲۰)، به میزانی نباشد که روی مجموعه بازار، یعنی مقدارِ تقاضای آتی و واکنش عرضه به آن، اثری داشته باشد. تصویر آینده بازار نفت به اثرات متقاطع عواملِ پیش گفته، وابستگی زیادی دارد و اگر شگفتیسازهایِ دیگری غیر از مجموعه عناصر هر یک از این عوامل را نادیده بگیریم آنگاه میتوان گفت که در چشمانداز تقاضای جهانی نفت، همهگیری کرونا، بیشترین اثر را بر تقاضای آتی دارد و احتمال اینکه در بازه زمانی ۳ ماهه پیشروی، همچنان تقاضای جهانی نفت به میزانِ ناچیزی باشد، بالاست. هرچند که قیمت پایین نفت، فرصتِ خوبی برای افزایش ذخایر راهبردی برای اقتصادهای نوظهور وابسته به نفت در بخشهایِ تولیدی آنها است و از همین روی، کشورهایی مانند هند، چین، کرهجنوبی، ژاپن، هلند و آلمان میتوانند متقاضیِ نفت برای چنین منظوری باشند. ارزش وارداتِ نفت خام چین، بیش از ۲۰ درصد جهانیِ واردات جهانی نفت خام است. بنابراین، زمان خروج قطعی چین از بحران کرونا و پشتسر گذاشتن پیامدهایِ رکودی کرونا در این کشور میتواند محرکی برایِ بازار جهانی نفت و افزایش تقاضا باشد. هرچند که کشورهایِ دارای ارتباط تجاری با چین یا روابطِ زنجیره تأمین همچنان درگیر بحرانِ همهگیری کرونا هستند و این مسأله از شتاب چنین تغییری در وضعیت واردات نفت چین میتواند بکاهد. با این وجود، فرصتِ ذخیره راهبردی در دوره پایینبودن قیمت نفت نیز عاملی در جهتِ جلوگیری از سقوط بیشتر نفت در یک بازه ۳ تا ۶ ماهه است. اما چنین سناریویی به روند کنترل یا قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا در این کشورها به ویژه صحتِ آمارهای چین وابستگی دارد. از منظر تقاضا، احتمالِ عدم افزایش چشمگیر تقاضا در دوره ۳ ماهه پیشِ رو به شدت پایین و در دوره ۶ ماهه پیش رو، اندک است.
در سمتِ عرضه، احتمال بروز تنش و درگیری مقطعیِ نظامی یا تقابلِ سیاسی بیشتر از یک سو، دستاورد پوتین از همکاری با اوپک پلاس و ارزیابی روسیه از میزانِ نفوذش در بازار جهانی نفت در مقایسه با میزان نفوذ، هدف و رویکرد سیاستِ خارجی ایالات متحده، از سوی دیگر حفظِ توافق موجود در کاهش تولید یا افزایش احتمالِ کاهش شدید عرضه را تحت تأثیر قرار میدهد. در حال حاضر، ترامپ به واسطه عملکردش درباره مدیریت بحران همهگیریِ کرونا در معرض انتقاد است و با توجه به اثرِ منفی قیمت پایین نفت روی وضعیتِ شرکتهای نفتی آمریکا و اشتغال وابسته به آن، احتمال دارد که ترامپ برایِ تحرک در بازار نفت، این بار به جای تلاش برای توافقِ کاهش تولید، روی ایجاد تنش در خلیج فارس و عراق، حساب باز کند. البته ترامپ از بابتِ نفت خام منطقه غرب آسیا نگرانی ندارد بلکه این تحریکِ انتظارات از بابت احتمال افتِ عرضه از مجرایِ تحریک قیمتها به سمتِ بالا، وضعیت تولید نفت شیل ایالات متحده را بهبود میبخشد. در رابطه با ارزیابیِ ارزش پایبندی به توافقِ اوپک پلاس، در نزد روسیه، اگر میزانِ تقاضا برای ذخایر راهبردی به حدی باشد که تکروی در جلب نظر متقاضیان و دور زدن اوپک را در نزد هر یک از صادرکنندگانِ برتر اوپک، سودمند جلوه دهد آنگاه احتمال شکستن توافقِ عرضه در نزد بازیگران بزرگ وجود دارد اما این رویکرد (ریسک بالایی به قیمت) افتِ شدیدتر بهایِ نفت را به همراه دارد که در محدوده کنونیِ قیمت، احتمال پذیرش این ریسک چندان بالا نیست.
مجموعِ شرایط عرضه و تقاضا، به ویژه از نظر انتظاراتِ مربوط به مقدار عرضه و تقاضا در آینده، به معنای میلِ کشورهای صادرکننده به حفظ لرزانِ شرایط موجود و جلوگیری از سقوطِ بیشتر قیمت و احتمالِ اندک تقاضا به میزانِ چشمگیر و محرک برایِ صعود قیمت نفت است. هرچند که این گزارهها بر اساس فرضهای بالا و وضعیتِ کنونی متغیرهاست و امکانِ بروز وقایع دور از انتظار نیز وجود دارد.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح:
«گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :