پیامدهای تخلیۀ سه پایگاه نظامی آمریکا در سوریه
پیامدهای تخلیۀ سه پایگاه نظامی آمریکا در سوریه
«داود احمدزاده»، کارشناس مسائل غرب آسیا اظهار داشت: «در وضعیت موجود، تخلیۀ پایگاههای هوایی آمریکا در خاک سوریه به دلیل هزینههای مالی و عدم توفیق در راهبردِ کلان نظامی نیز صورت میگیرد. چرا که روسیه به عنوان یکی از کنشگران اصلی در سوریه، از فرصت تاریخی ضعف آمریکا و متحدان آن در بازگشت به حوزۀ نفوذ سنتی خود استفاده کرده و ایران نیز موقعیت همکاری خود در سوریه را بیشتر تثبیت کرده است.»
کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه در طول یک دهۀ گذشته، اهمیت منافع مهم آمریکا در سوریه تغییر محسوسی نکرده و اهداف راهبردی آن به دلیل عنصری به نام رژیم صهیونیستی تغییر نیافته است، تأکید کرد: «با تغییر اوضاع در سوریه یعنی پایداری نظام بشار اسد، شکست طرحهای جنگطلبانۀ محور عبری - عربی و غرب، شامل سه روش اصلی بازدارندگی نظامی، کمک به متحدان و مذاکرات صلح برای دستیابی به اهداف راهبردی در سوریه با ناکامی روبرو شده است.» وی در مورد دلایل حضور آمریکاییها در خاک سوریه و تداوم این حضور بهرغم دشواریها و هزینههای سنگین نظامی گفت: «اگر مداخلۀ نظامی در سوریه را پازلی از راهبرد کلان آمریکا در غرب آسیا بدانیم باید گفت که پس از بهار عربی و گسترش ناآرامیهای گستردۀ مدنی در سوریه، آمریکا برای سرنگونی دولت بشار اسد، متحد نزدیک جمهوری اسلامی ایران و روسیه و حلقۀ اتصال ایران با حزبالله لبنان تلاش نمود با قرار گرفتن در کنار متحدان سنتی خود مانند رژیم صهیونیستی و عربستان و حتی ترکیه، شرایط داخلی سوریه را به نفع مخالفین نظام اسد تغییر دهد.»
احمدزاده ادامه داد: «در این میان آمریکا حاضر شد با تجهیز نیروهای سلفی تندروی تکفیری نظیر جبهۀ شام نقش بارزی در ادامۀ تنشها داشته باشد؛ ضمن آنکه بروز شکاف در محور عربی – غربی - ترکی علیه سوریه، آمریکا را وادار کرد که از کردها به عنوان برگ مهم برای امتیازگیری و نیز حفظ ادامۀ حضور نظامی در سوریه بهره گیرد.» به گفتۀ این کارشناس، با توجه به حساسیت موضوع کردها و تلاش ترکیه برای سرکوب هر نوع جداییطلبی کردها در نزدیکی مرزهای خود، آمریکا در دورۀ ترامپ تروریست چندین بار در خصوص درگیری ارتش ترکیه با گروههای کرد، به نوعی انفعالی برخورد کرد. این در حالی بود که ترکیه با ورود به مذاکرات چندجانبه با روسیه و ایران، گامهایی را برای تحرک بخشی به دیپلماسی و بازگشت آرامش به سوریه برداشته است.
وی در توضیح دلایل آمریکا برای ایجاد پایگاه در خاک سوریه به ویژه در حسکه و دیرالزور که عمدتاً کرد نشین هستند، گفت: «آمریکا از این طریق به دنبال حفظ نفوذ در منطقه، مهار ایران و رقابت با روسیه بود.» احمدزاده دربارۀ این پایگاهها و میزان اثربخشی آنها برای آمریکا نیز گفت: «این حضور سنگین نظامی و ایجاد پایگاه نه تنها کمکی به آمریکا و متحدان این کشور نکرد، بلکه برعکس تنشهای موجود را دوچندان نمود.» این کارشناس با تأکید بر اینکه موضوع دیگری که از سوی آمریکاییها برای توجیه حضور نظامیاش در خاک سوریه بارها اعلام شده، تأمین امنیت انرژی در منطقه بود، افزود: «قاچاق نفت سوریه و قرار دادن آن در اختیار گروههای مخالف تندرو، شرایط را بدتر نمود.»
احمدزاده، پیامد اصلی ضعف راهبردی آمریکا و خروج از سوریه را از یکسو بیاعتمادی بیشتر متحدان سنتی این کشور و از سوی دیگر تقویت مواضع متحدان دولت دمشق عنوان کرد. به گفتۀ کارشناس مسائل غرب آسیا، اگرچه برخی از تحلیلگران آمریکایی کاهش اهمیت غرب آسیا و نیز بینیازی واشنگتن به نفت منطقه را از دلایل تغییر راهبرد آن عنوان میکنند، با این وجود تکمیل چرخه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان گرفته تا سوریه میتواند به نوعی دغدغههای امنیتی متحدان آمریکا را بیشتر سازد. وی ادامه داد: «این سیاست در مورد سوریه از طرف کردها خیانت و خنجر از پشت زدن تعبیر شده است.»
وی تأکید کرد: «بیشک شکست راهبرد آمریکا در پی خروج از منطقه ضمن تحمیل تلاطمات سیاسی و نظامی، شرایط را برای افزایش حضور رقبای منطقهای آن فراهم کرده و ممکن است در بازۀ زمانی مشخص، جغرافیای سیاسی منطقه به ویژه در سوریه دستخوش تغییر و تحولات اساسی گردد.» احمدزاده با اشاره به تمایل مجدد برخی از کشورهای عربی مثل قطر و امارات برای گفتوگو و آشتی با دولت مرکزی سوریه و مشارکت در بازسازی آن گفت: «این مسائل ازجمله نتایج ملموس این عقبنشینی تاریخی محسوب میگردد.» کارشناس مسائل غرب آسیا در خصوص خروج نیروهای آمریکایی از منطقه نیز گفت: «با وجودی که آمریکا نیروهایش را از افغانستان خارج کرده و برای خروج از عراق نیز زمانبندیهایی انجام داده اما به دلیل موقعیت راهبردی سوریه و رقابت با روسیه و ایران بر سر منطقه نفوذ آمریکا، خروج از سوریه همواره با اما و اگرهایی مواجه بوده است.»
احمدزاده با اشاره به اینکه در دهۀ اخیر پس از لشکرکشی آمریکا به غرب آسیا، شاهد تغییراتی در راهبرد و تاکتیکهای نظامی در این منطقۀ جغرافیایی بودیم، افزود: «اساساً با ورود دونالد ترامپ تروریست به کاخ سفید و تأکید بر راهبرد خروج از منطقۀ غرب آسیا به عنوان یکی از ستونهای اصلی سیاست خارجی حداقل در حوزۀ اعلانی، شاهد فراز و نشیبها و تناقضهای زیادی بودیم. خَلَفِ وی، جو بایدن نیز با دنبالهروی از همین راهبرد برای تمرکز بر شرق آسیا و رویارویی نظامی با آنچه نفوذ چین و روسیه نامیده میشود، با خروج شتابزده از افغانستان به حضور نظامی بیست ساله آمریکا در این کشور پایان داد.» به گفتۀ این کارشناس، از دیگر سو با گسترش چالشهای نظامی و سیاسی در عراق پس از شهادت سپهبد سلیمانی و حملاتِ هدفمند نیروهای محور مقاومت به پایگاههای نظامی آمریکا به ویژه عینالأسد، واشنگتن با قرار گرفتن در یک تنگنای راهبردی بیسابقه، یک بازۀ زمانی مشخص را برای خروج از عراق اعلام کرد.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :