ریشهیابی رویکرد تبعیضآمیز غرب در قبال جنگ در یمن و اوکراین
هدف از نوشتار حاضر، بررسی نگاه گزینشی غرب به پدیدۀ جنگ است. اگر ملاک و معیار اصلی مواجهه با جنگ در مراکز تصمیمساز، تصمیمگیر، سیاست خارجی و حتی مکاتب سیاسی و فلسفی کشورهای غربی، منافع ملی و نه منافع انسانی و حقوق بشری باشد، پدیدهای به مراتب مذمومتر از خود جنگ است. تاریخچۀ جنگهای روابط بینالملل معاصر به ویژه تحولات دهههای اخیر به خوبی نشان داده است اولویت کشورهای غربی در مواجهه با جنگهای درون منطقهای و بینالمللی، عمدتاً پیروی از منافع ملی و با محوریت دفاع از رنگ و نژاد خاص بوده است. اگر این گونه نبود خبرنگار ارشد سیبیاس نیوز، در یکی از گزارشهای اخیر خود در پوشش بحران اوکراین تکرار نمیکرد که نمیتوان جنگ در اوکراین را با عراق و افغانستان مقایسه کرد، زیرا اوکراین کشوری اروپایی و متمدن است!
رسانهها در مواجهه با مسائل و پدیدههای اجتماعی، سیاسی، انسانی و … نوعاً بازتابی از دیدگاههای پیدا و پنهان سیاستمداران و دولتمردان خود را ارائه میدهند. مجری شبکۀ BMFTV فرانسه در گزارش زندهای که از جنگ اوکراین ارائه میداد، تأکید میکند: «ما در مورد سوریها که از بمباران دولت سوریه تحت حمایت پوتین، فرار کردند صحبت نمیکنیم. در مورد اروپاییها حرف میزنیم که دارند فرار میکنند که قیافهشان شبیه ما است که سوار بر ماشین در حال فرارند، فرار میکنند تا ما جان آنها را نجات دهیم!»
در یمن هر روز دهها و بلکه صدها غیرنظامی و شهروند معمولی بر اثر جنگ و درگیری جان خود را از دست داده، مجروح میشوند یا دچار فقر و تنگدستی و قحطی میگردند، اما تاکنون سابقه نداشته است نهادهای حاکمیتی، محافل سیاسی، مراکز رسانهای و اندیشکدههای غربی در اروپا و آمریکا همانند آنچه امروز در مواجهه با جنگ اوکراین ظاهر شدهاند، در قبال جنگ در یمن و حملات بیامان سعودیها به این کشور، عمل کرده و موضعگیری نمایند. نزدیک به ۷ سال از جنگ یمن میگذرد. در طول این مدت، بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار خسارات مادی توسط ائتلاف متجاوز سعودی بر یمن وارد شده است. بر اثر حملات نظامی ائتلاف سعودی ۵۰ هزار غیرنظامی در یمن شهید و مجروح شدهاند. علاوه بر این، حدود ۶۰۰ هزار واحد مسکونی و بیش از ۵۹۰ هزار مرکز خدماتی و غیرنظامی توسط ائتلاف سعودی نابود شده یا خسارت جدی دیدهاند!
با وجود این همه خسارات انسانی و غیرانسانی، اما کشورهای غربی، سازمان ملل متحد و به ویژه شورای امنیت نه تنها هیچ اقدام مؤثری برای توقف ماشین جنگی سعودی انجام ندادهاند، بلکه با چشم بستن بر روی رخدادهای تکان دهندهای که ناشی از محاصره و حملات همهجانبه در یمن و علیه ملت مظلوم این کشور میباشد، به نوعی شریک جنایات عربستان و کشورها و نیروهای تحت امر آن در یمن نیز شدهاند. ضمن آنکه در بسیاری از جنگهای منطقهای دیگر نیز، واقعیت بسیاری از ادعاها و سیاستهای دروغین آمریکا، اروپا و سازمانهای بینالمللی دربارۀ حقوق بشر برملا شده است. واکنش آمریکا و کشورهای اروپایی در قبال جنگ در اوکراین با موضع این کشورها در قبال یمن که تمام مناطق و افراد غیرنظامی حتی کودکان و زنان و مدارس و مراکز درمانی جزو اهداف عملیاتی عربستان است، کاملاً متضاد و در نقطۀ مقابل هم قرار دارد.
در حالیکه تمام کشورهای غربی از ظلم و جنایت روسیه در اوکراین حرف میزنند، این کشور را مورد تحریمهای بیشمار قرار دادهاند و در سازمان ملل متحد نیز علیه آن قطعنامه صادر میکنند، اما همین کشورها در قبال کشتار مردم یمن توسط عربستان تنها به سکوت و رفتارهای انفعالی و بعضاً جانبدارانه و حمایت از سعودی پرداختهاند! در اینکه جنگ و عملیات نظامی در اوکراین باید متوقف شده و حل و فصل تنشهای موجود از طریق سازوکارهای سیاسی و حقوقی پیگیری شود شکی نیست، اما نکتۀ مهمی که در اینجا وجود دارد این است که چرا برای جنگ یمن چنین صدای اعتراضی بلند نمیشود؟! چرا تاکنون هیچ کشور غربی، کشورهای عضو نیروهای ائتلاف را به خاطر جنایاتی که دائماً در یمن مرتکب میشود از حضور در میادین ورزشی محروم نکرده است؟! چرا ورزشکاران هیچ کشوری با لباس به رنگ پرچم یمن در میادین و مسابقات ورزشی حاضر نمیشوند؟! در صورتی که تحریمهای ورزشی حتی افراد دچار معلولیت روسیه را هم که ماهها برای حضور در مسابقات جهانی پارالمپیک تلاش کردهاند در بر گرفته است!
کنار هم قرار دادن مواضع غرب در قبال اوکراین و یمن نشان میدهد حفظ استیلای سیاسی و منافع ملی مهمترین خط قرمز کشورهای غربی است. آنجا که این خط قرمز با جان انسانها و حقوق بشر تداخل پیدا میکند، اولویت با منافع ملی است. از القائاتی از این قبیل که اوکراین، سوریه و عراق و یمن نیست، آنها متمدن و اروپایی و سفیدپوست هستند، چیزی جز نژادپرستی و رفتارهای گزینشی و تبعیضآمیز برداشت نمیشود. در پایان باید تأکید کرد؛ آمریکا، اروپا و سازمان ملل متحد هرگز در ایفای نقش خود به عنوان عامل بازدارند، جنگ و درگیری، موفق نبودهاند. سالهاست که کشورهای اروپایی و آمریکا از ابزارهای قدرتی که در نظام بینالملل در اختیار دارند، به عنوان پوششی برای اقدامات و عملکردهای غیرقانونی و ضدانسانی خود بهره میبرند. نظام بینالملل بیش از آنکه از جنگ که یک پدیده وحشتناک است، متضرر شود از ساختارهای تبعیضآمیز و رفتارهای نژادپرستانه و رویکردهای جنگطلبانه و بحرانساز که مقدمۀ جنگافروزیهای منطقهای است، رنج برده است.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :