پیام تسلیت رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی درخصوص درگذشت سردار سرتیپ دوم پاسدار محمدتقی عصار
پیام تسلیت رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی درخصوص درگذشت سردار سرتیپ دوم پاسدار محمدتقی عصار
بسم الله الرحمن الرحیم
مَن کانَ یَرجُوا لِقاءَ اللهِ فَإنَّ أ جَلَ اللهِ لاتٍ
حاج محمد تقی عصار دوست دوران کودکی ام تا روز ۱۴ فروردین ماه سال ۱۴۰۱ که مرا ترک کرد و به دیدار جانان پیوست؛ به او غبطه می خورم کسی که همگان از دست و زبان و نیَّتش آسوده بودند؛ سِلم بود و هیچ آزاری به دیگران نمی رساند و هیچ کینه ای از کسی به دل نداشت.
«تقی» نام برازنده ای بود که حقش را به جای آورد. در پارسایی و تقوی و اجتناب از معصیت و صرف تمام عمرش به خدمت مردم زبانزد بود. مطمئنم از خیل دوستداران او که در تشییع و تدفینش شرکت کردند هیچیک بدی و اسائه ای از او ندیده بودند و مصداق واقعی «اللَّهُمَّ إنَّا لا نَعلَمُ مِنهُ إلا خَیراً» بود.
فرار از شهرت و داوطلب بودن برای هر مسئولیت و وظیفه ریز و درشتی که به عهده اش گذاشته می شده ویژگی برجسته او بود. حقیقتاً او الگویی برای همه مسئولان نظام می تواند باشد و اگر اندکی از سیره خدمتگزاری و مردم داری او را در پیش گیرند یقیناً گشایش های بزرگی در کار کشور و ملّت صورت خواهد پذیرفت. مردم داری، خالی بودن از هوای شهرت و مقام و بی ادعّایی کالای کم یابی است که مردم تشنه آنند.
اگر درهای بهشت و جهنم؛ گوش و چشم دهان و دست و پا و فرج و بطن و نیّات ما باشند؛ محمد تقی در مراقبت از آنها کوشا بود. نیّت و زبان گشاده ترین دروازه کاملاً در مهار او بود.
ظاهر و باطن او یکسان بود مصداق فراز توصیه عملی دعای شریف کمیل «اَن تَجعَلَ اَوقاتِی مِنَ اللَّیل وَ النَّهارِ بِذِکرِکَ مَعمُورَ ة، وَ بِخِدمَتِکَ مَوصُولَ ة وَ اَعمالی عِندَکَ مَقبُولَ ة، حتّی تکونَ أعمالی و أورادِی کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالِی فی خِدمَتِکَ سَرمَداً» بود. اینکه شب و روز انسان به یاد خدا آباد و به خدمت او پیوسته باشد خود شرط قبولی کامل عمل است و مداومت در ذکر و خدمت تا جایی که اعمال و ذکر و وِردهای او یکی و موحَّد گردند. توفیقی است که علاوه بر همّت عَبد نیازمند اراده و عنایت رَب نیز می باشد و البته خداوند این را تضمین نموده و در یکی از محکم ترین آیات قرآن به انسان وعده می دهد «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا» که با مجاهدت در راه خدا و کمر بستن به بندگی و خدمت او راه های هدایت را پیش رویش بگشاید و توفیقات را فراهم آورد «وَ کُلَّما وَفَّقتَنی مِن خَیر فَاَنتَ دَلیلی عَلَیهِ وَ طَریقی اِلَیهِ» راه و راهنما و مقصد و نیّت همه به وحدت می رسند.
«الرَّفیقَ ثُمَّ الطَّرِیقَ» یا «الجارُ ثُمَّ الدَّارُ» رفیق و همسایه را گزیدن و سپس عزم سفر کردن و از هر وسوسه و ولیجه ای منصرف شدن و مراقبت و دقّت در پیمودن راه یقیناً آدمی را به مقصد
إِنا إِلیه رَاجِعُونَ به گونه ای می رساند که فرشتگان بهشتی به او خوشامد گفته و غبطه می خورند «سَلامٌ عَلَیکُم بِمَا صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَی الدَّارِ» و به «فِی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقتَدِرٍ» نائل می گردد.
محمد تقی دوست و خویشاوندی که از برادر به من نزدیکتر بود و مصداق واقعی عرفان عملی و الگوی توحید عملی بود و در او هیچ دو گانگی و شرکی یافت نمی شد.
بارها و خصوصاً در این اواخر با هم گفتگو در مورد مرگ و سفر آخرت داشتیم و او می گفت: آماده سفر به سوی معبود خود است و برای آن لحظه شماری می کند لکن هرگز فکر نمی کردم در این سفر از من پیشی بگیرد. در این اندیشه ام که خداوند او را در لحظه ای که به کمال رسیده و مستعد سفر شده بود و مانند میوه رسیده ای که وقت چیدنش بود به درگاه ربوبیتش فرا خواند و به مقام «نَفس مُطمَئِنّةَ و راضِیَة مَرضِیَة» رساند و این نشان بزرگ را به او اعطا کرد.
خوشا بحالش عاش سعیداً و مات سعیداً.
اسماعیل احمدی مقدم
۱۴۰۱/۰۱/۱۶
سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ هجری قمری
نظر شما :