ماهیت اسرائیل

دکتر «آلن کوروز» پژوهشگر فرانسوی که در همایش بین‌المللی هندسه نظم جدید جهانی در اردیبهشت 1402 در تهران حضور یافته بود و در تاریخ 12‏‏‏‏‏‏/10‏‏‏‏‏‏/1403 در جمع هیئتی از اندیشمندان که میزبان مجمع جهانی بیداری اسلامی بودند مجدداً وارد تهران شده بود، با ارسال ایمیلی به آدرس دانشگاه عالی دفاع ملی، مقاله خود را با موضوع «ماهیت رژیم صهیونیستی» ارسال داشته که ترجمه آن به شرح زیر است:

امپراتوری شیطان – که نیازی است نام آن برده شود - تلاش کرده است تمدن بزرگ و بیش از هزار ساله غرب را که بر پایه مسیحیت - که فرانسه موتور محرکه آن بود - و ارزش‌های مبتنی بر عدالت آن و عشق و احترام بین انسان‌ها را نابود کند. این امپراتوری تئوری‌های انحرافی را مطرح می‌سازد که موجب شده بنیان خانواده را که اساس تمام تمدن‌ها بوده است را نابود کند و تمام جامعه غرب را از بالا تا پایین مورد هجوم قرار دهد. جامعه‌ای که سطوح بالای آن توسط رذایلی فاسد شده و در اختیار مافیایی قرار گرفته که به دنبال ثروت‌اندوزی خود است.

مسیحیت، قبل از اسلام، دشمن اول صهیونیسم به عنوان شاخه انحراف یافته از یهودیت بود، که در سال‌های با 1947-1948 با این توجیه که این شاخه انحرافی یهود باید از بین برود، توسط ترومن رئیس جمهور آمریکا دنبال شد در حالیکه این موضوع برخلاف میل همه دیپلمات‌های بزرگ آمریکایی از جمله آلیسون ویر بود.

بعدها، اسلام‌گرایان افراطی تروریست توسط این امپراتوری با همکاری شرکای عرب خود، ابتدا علیه کمونیسم شوروی و سپس علیه غرب هماهنگ شدند تا هر آنچه را لازم است برای دامن زدن به نفرت از اسلام و انحراف آن به سمت تکفیریسم انجام دهند و برای این کار، نیازهای مالی و سلاح مورد نیاز را نیز تأمین کردند.

در مواجهه با وحشت غیرقابل تحملی که متعصبان این امپراتوری در فلسطین، لبنان و جاهای دیگر مرتکب می‌شوند، غرب را می‌بینیم که در تمام شبکه‌های تلویزیونی خود تکرار می‌کند: «اسرائیل حق دفاع از خود را دارد!» و کسانی را که علیه این بدنامی قیام می‌کنند، تهدید می‌نماید. این یعنی، وارونگی ریشه‌ای ارزش‌های دینی که همه تمدن‌ها بر آن متحد شده‌اند.

تشکیل دولت اسرائیل که ناشی از پیشی گرفتن وحشت نازیسم آلمان علیه یهودیان و به عنوان سنگری برای غرب است، یک دروغ نفرت‌انگیز می‌باشد. این موجودیت غیرانسانی که نشان‌دهنده انحطاط غرب است، در تاریخ جهان به‌عنوان لکه‌ای محو ناشدنی باقی خواهد ماند، موجودیتی که از سوی آمریکای قدرتمندِ موقت ایجاد شده است، آمریکایی که امپراتوری آن به دلیل زیاده‌روی در تراژدی‌هایی که خلق می‌کند و در مواجهه با حرکت آرام اما اجتناب‌ناپذیر جهان چندقطبی به زودی منقضی می‌شود.

این همان چیزی است که در پایان سال 2024 و آغاز سال 2025 در تهران توضیح دادم تا بر ماهیت جهانی مقاومت تأکید کنم. مقامات ارشد، به ویژه شیعیان، به من گفتند که به این موضوع فکر می‌کنند.

به آنها یادآور شدم که تئوریسین‌های فرانسوی، مسیحیت و تشیع، تعالی خود را در آینده بسیار نزدیک می‌بینند و هر دو در امید ظهور باشکوه منجی بشریت به سر می‌برند و از این نظر، فرانسه و ایران دلایلی دارند تا یکدیگر را به خوبی درک کنند.