مدیریت راهبردی مبتنی برسناریو
کتاب مدیریت راهبردی مبتنی بر سناریو، نوشته ی پل د رویتر، و با ترجمه ی وحید خاشعی، وحیده نورایی، (دفتر آینده پژوهی) و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد.
برای هرکسی که صرفاً با کنترل و حل مسئله پس از وقوع مشکلات راضی نمی شود و کسانی که می خواهند سهمی مثبت در فکر کردن به آینده داشته باشند، این کتاب ابزارهایی برای تبدیل این قصد به عمل ارائه می کند. مدیریت راهبردی مبتنی بر سناریو، برای همه متفکران راهبردی در همه سطوح سازمان نوشته شده است، از کارکنان بازاریابی تا محققان و مشاوران منابع انسانی. این کتاب می تواند در سازمان های تجاری، دولت یا سازمان های بازرگانی استفاده شود. این کتاب حاوی مثال های زیادی است که نشان می دهند دیگران چگونه کاوش های آینده را انجام دادند و از این کاوش ها در ایجاد یک راهبرد پویا استفاده کردند.
ما به راهبرد نیاز داریم. دنیای پیرامون ما به طور مستمر در حال تغییر است. آینده نامطمئن و چشم اندازی بزرگ نیاز است.
هدف این کتاب همه افرادی است که می خواهند آینده را در دستور کار قرار دهند، به فراتر از سود آوری صرف نگاه کنند و چیزی بیش از کوتاه مدت را در نظر داشته باشند. این کتاب با اصطلاحات عملی، هشت سوال را توضیح می دهد که ما باید به طور مداوم دریاره آن بحث کنیم تا یک راهبرد مقاوم به آینده را در این دنیای پویا و نامطمئن دنبال کنیم.
منشأ راهبرد بسیار دورتر از عصر مدرن و مربوط به همه پادشاهان و ژنرال های اولیه است. کلمه راهبرد برگرفته از کلمه یونانی استراتجیا به معنی سر لشکری یا فرماندهی و استراتگوس به معنی ژنرال است که این هم به نوبه خود از معادل یونانی کلمات ارتش و رهبر گرفته شده بود. بنابراین، راهبرد در اصل فقط برای میدان جنگ استفاده می شد و تا قرن نوزدهم هم این وضعیت ادامه داشت.
ما می توانیم میان عملیات، تاکتیک و راهبرد تمایز قائل شویم. در هنر جنگ، راهبرد به معنی راهی است که در آن، ارتش پیش و پس از نبرد واقعی مانور می دهد. تاکتیک به معنی روش انجام این نبرد و عملیات مربوط به رزم واقعی است. فرماندهان نظامی، از اسکندر کبیر گرفته تا آیزن هاور، ارتش عظیمی را در بستر راهبردهای خود به جبهه فرستادند و تمرکزشان بر تملک یا آزاد سازی یک قلمرو بود. پس را ه های متعددی برای اقدام راهبردی وجود دارد.
در هر سازمانی، ایجاد ارتباط میان شرایط احتمالی آینده و مسیر اتخاذ شده سازمان اهمیت زیادی دارد. اگر این ارتباط در معرض خطر از بین رفتن باشد، وظیفه شما است که به آن زندگی دوباره ببخشید. پیش بینی سناریو های آینده، این امکان را به وجود می آورد که بررسی کنیم آیا سازمان و برنامه های فعلی، مقاوم به آینده هستند یا نه و به ما کمک می کند گزینه هایی را بیابیم که به سازمان اجازه می دهند در هر شرایطی پیشرفت کند.
سناریو ها، موقعیت های محتملی را پوشش می دهند که سازمان می تواند خود را پیدا کند و تأثیری براین موقعیت ها ندارد. سناریوها فقط محیط خارجی را توصیف می کنند و هیچ برنامه واقعی یا خط مشیی را شکل نمی دهند. گزینه ها فهرستی بلند از دور نمای اقدامات و احتمالات برای اقدام هستند که به سازمان اجازه می دهند با این موقعیت ها ارتباط برقرار کند. هم زمان، مهم است بدانیم سازمان چه چیز را به عنوان موقعیت آرمانی خود در نظر دارد. سازمان ها زمانی راهبردی تر می شوند که چشم اندازی را خلق و مفهوم سازی کنند. چشم انداز درباره این است که سازمان می خواهد به کجا برود و حالت آرمانی موضوعات مختلف چگونه است.
یک مدیر می تواند نه فقط با تمرکز بر مراحل برجسته و اهداف بلکه با توجه به مأموریت، شرکت را مدیریت کند. در مورد مأموریت، در یک سازمان مذهبی، ارزش ها هدایت کننده هستند. در یک سازمان مذهبی شاهد هنجارها و ارزش های مشترک و فرهنگ سازمانی قوی هستیم.
کتاب مدیریت راهبردی مبتنی بر سناریو، نوشته ی پل د رویتر، و با ترجمه ی وحید خاشعی، وحیده نورایی، (دفتر آینده پژوهی) و توسط دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی منتشر شد. جهت مطالعه نسخه دیجیتال این کتاب میتوانید به سایت طاقچه یا کتابراه مراجعه کنید.